بریدههایی از کتاب دلایلی برای زنده ماندن
۴٫۰
(۴۴۴)
بدون آنکه از مسیر زندگی خروج کنید، قادر نیستید از افسردگی دربیایید. زیرا افسردگی میشود خود زندگی شما. تکتک تجارب زندگیتان، هرچند کوتاه و گذرا، تحت تأثیر آن قرار میگیرند، نتیجتاً اغراقآمیز به نظر میرسند.
sety seyfi
عشق نوعی جهانبینیست که میتواند از ما محافظت کند.
شادی
دانش اینگونه پیش میرود: برای پیشرفت در آن ایمانِ کورکورانه جایی ندارد؛ بلکه شک مدام است که راهگشاست.
•| ز غبار این بیابان |•
:@Lyssa-۱۲۳۴ دلم نمیخواهد والدین، خواهر و برادر و نامزدم آسیب ببینند. هر چقدر هم حالم بد شود مهم نیست. میدانم این افراد دلشان برایم تنگ میشود
Ehsan
:@HHDreamWolf خودکشی من ممکن است دوستان و خانوادهام را افسرده کند. من آرزو میکنم هیچکس مبتلا به افسردگی نشود
Ehsan
ترس است که تخیل را موجب میشود، تخیل هم از آن سو وحشت دوباره میآفریند و این ماجرا در یک دور تسلسل میافتد؛ در نهایت هم نتیجه چیزی جز جنون نخواهد بود.
•| ز غبار این بیابان |•
میلیونرها؛
آنان که سر و شکل زیبا دارند؛
زوجهای خوشبخت؛
آنان که به تازگی ارتقاء شغلی داشتهاند؛
آنان که میتوانند در حوزههای مختلف هنر بدرخشند، با ورق شعبدهبازی کنند، ساز بنوازند؛
آنان که در زندگیشان گرفتاریهای عجیب و غریبی ندارند؛
آنان که خوشبختی و شادکامی از سر و رویشان میبارد؛
آنان که از بیرون به نظر میرسد هیچ دلیلی برای احساس فلاکت و اندوه ندارند.
این حس و حال حتی برای خود کسانی که از افسردگی رنج میبرند نیز ناشناخته و اسرارآمیز است.
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
از خواندن کتاب دو نوع تلقی وجود دارد: یا کتاب میخوانید که از خود فرار کنید یا کتاب میخوانید که خود را پیدا کنید. راستش من در این دو برداشت تفاوتی نمیبینم. ما از طریق مکانیزم فرار از خود است که خویشتن را پیدا میکنیم. مهم نیست در کدامین نقطه قرار داریم، مهم این است که قصد داریم به کجا روانه شویم.
محدثه
آنها میگویند: با مصرف دارو، هر مشکلی را میتوان رفع کرد. با این تبلیغات یک رویکرد «فقط خفهخون بگیر و داروت رو مصرف کن» را ترویج دادهاند
من زنده ام و غزل فکر میکنم
کتابها به معنای واقعی کلمه، انگیزههای من بودند برای زنده ماندن.
Nazanin :)
کمکم داشتم به یک برداشت میرسیدم: گاهی انجام دادن کارهایی که از آنها وحشت داشتم، و به سلامت فارغ شدن از آنها، بهترین نوع درمان از آب درمیآمد.
کسی درونم ، من است :)
«آنگاه که طوفان به پایان میرسد، به خاطر نمیآوری چطور آن را از سر گذراندی و چگونه زنده ماندی. در حقیقت حتی مطمئن نیستی که آیا واقعاً طوفان تمام شده یا نه. اما در یک نکته شک و تردیدی نیست؛ از طوفان اگر جان سالم به در ببری، دیگر همان شخص طوفانزده نیستی. تنها حکمت نهفته در طوفان همین است و بس.»
هاروکی موراکامی از کتاب کافکا در ساحل
Yasaman
دلم نمیخواست بمیرم، فقط میخواستم زنده نمانم! مرگ مرا میترساند. مرگ فقط برای کسانی اتفاق میافتاد که به معنای واقعی زندگی کرده بودند. افراد بیشماری بودهاند که به معنای واقعی کلمه زندگی نکرده بودند؛ من هم دلم میخواست یکی از آنان باشم! و این همان آرزوی دیرین بسیاری از انسانها بود؛ اینکه ای کاش هرگز زاده نمیشدند؛ اینکه کاش یکی از آن سیصد میلیون اسپرم بودند که موجودیت انسانی پیدا نمیکردند.
دختر پاييزي
زخم مدخلیست برای رسوخ نور به وجود آدمی.»
غزل
هنگام افسردگی احساس تنهایی میکنید؛ گویی هیچکس آنچه که بر شما میرود را درک نمیکند. هراساناید از اینکه به هر نحوی
- Sadaf -
سیزده سال پیش مطمئن بودم که این کار شدنی نیست
Actorಥ‿ಥ
چگونه زمان را متوقف سازیم؟ با بوسیدن عزیزان.
چگونه در زمان سفر کنیم؟ با مطالعه.
چگونه از زمان بگریزیم؟ با هنر.
چگونه زمان را لمس کنیم؟ با قلم به دست گرفتن.
چگونه زمان را فروبنشانیم؟ با نفس کشیدن.
مهسا
تا پیش از ۲۴ سالگی نمیدانستم وقوع حوادث بد، چه حس و حالی به انسان میدهد. اما درعینحال نسبت به احساسات ناشی از رخدادهای خوب هم آگاهی نداشتم. ممکن است لاک حلزونی من، مرا از پیشامدهای ناگوار مصون میداشت، اما توأمان مانع میشد خوشحالی ناشی از اتفاقات خوب را با ذرهذرهٔ وجودم بچشم. افسردگی شاید هزینهای گزاف بود که باید میپرداختم تا چشمم به روی زندگی حقیقی باز شود.
روباه شازده کوچولو
هیچ دارویی در جهان وجود ندارد که به قدر محبت به دیگران، حال شما را خوب کند.
امیرمحمد اشرفی دهکردی
هر زمان که یک کتاب ارزشمند را میخواندم، حس میکردم در حال خوانش یک نقشه هستم؛ یک نقشهٔ گنج که مرا هدایت میکند به سمت گنجینهای حقیقی: خودم!
شیلا در جستجوی خوشبختی
حجم
۲۱۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۷ صفحه
حجم
۲۱۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۷ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰۵۰%
تومان