بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دلایلی برای زنده ماندن | صفحه ۱۰ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دلایلی برای زنده ماندن

بریده‌هایی از کتاب دلایلی برای زنده ماندن

نویسنده:مت هیگ
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۴۴۴ رأی
۴٫۰
(۴۴۴)
اضافه شدن اضطراب به افسردگی به این می‌ماند که کوکائین را به الکل بیفزایید.
Mahdi
من، به هرآنچه از شدت «منِ افراطی‌ام» بکاهد و آن را کم‌رنگ‌تر سازد، خوشامد می‌گویم و از آن با آغوش باز استقبال می‌کنم.
F313
دلم کتابی را می‌خواهد که به آغوشم بکشد یا حتی از پس گردنم بگیردم و آویزانم کند.
Ahmad
«گویی در یک تسلسل پهناور دویده‌ام و مدام، در همان نقطهٔ آغازین، به خویشتن برخورد کرده‌ام.»
Bahar
غمتان نباشد که چه مدت زمانی را به اندوه و پریشانی گذرانده‌اید. زمانی که بعدها به شادکامی‌تان خواهد گذشت؛ ارزشش چندین برابر خواهد شد.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
هیچ دارویی در جهان وجود ندارد که به قدر محبت به دیگران، حال شما را خوب کند.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
وقتی در پایین‌ترین حالت روحی خود قرار دارید، خیال می‌کنید هیچ انسان دیگری در جهان نیست که احساسی مانند شما داشته باشد. خود من از خدا می‌خواستم که کاش، یکی از آن دیگران باشم؛ هر کس دیگری شد، ایراد ندارد. یک آدم هشتاد ساله، یک بچهٔ هشت ساله، یک زن، یک مرد دیگر، حتی شده یک موجود دیگر، مثلاً یک سگ!
:)
سخنان تأسف‌آوری که مردم به افسردگان می‌گویند، اما در دیگر موقعیت‌های خطیر زندگی چنین اظهار نظرهایی نمی‌کنند. «ای بابا، بی‌خیال؛ می‌دونم مرض سل داری، ولی اوضاع می‌تونست از این بدترم باشه. حداقل نمی‌کشدت که!» «فکر می‌کنی واسه چی سرطان معده گرفتی؟» «آره بابا، می‌دونم سرطان رودهٔ بزرگ خیلی بده، ولی فکر کن مجبور بودی با یکی زندگی کنی که اون سرطان داره؛ اوف؛ چه ضدحالیه!» «اووه؛ می‌گی آلزایمر؟! اینو به من نگو تو رو خدا؛ من که همیشهٔ خدا آلزایمر دارم!» «اووه؛ مننژیت؟! به خودت تلقین نکن، خوب می‌شی!» «پاهات دارن آتیش می‌گیرن؟ باشه؛ ولی به نظرت اگه همه‌ش بشینی و پاشی و ازش حرف بزنی خوب می‌شن؟» «باشه باشه؛ چتر نجاتت باز نشد، قبول. اما حالا دیگه اخماتو وا کن.»
:)
از خواندن کتاب دو نوع تلقی وجود دارد: یا کتاب می‌خوانید که از خود فرار کنید یا کتاب می‌خوانید که خود را پیدا کنید. راستش من در این دو برداشت تفاوتی نمی‌بینم. ما از طریق مکانیزم فرار از خود است که خویشتن را پیدا می‌کنیم. مهم نیست در کدامین نقطه قرار داریم، مهم این است که قصد داریم به کجا روانه شویم.
Shamim Valian
یکی از نشانه‌های محرز افسردگی این است که سر سوزن امیدی به هیچ چیز ندارید و آینده‌ای را متصور نمی‌شوید. گویی داخل یک تونل مانده‌اید که دو سر آن مسدود است
شوق پرواز
نکتهٔ عجیب این بود که افسردگی، در بیشتر مواقع مانع گریستن من می‌شد. جالب‌تر آنکه هرچه بیشتر غمگین می‌شدم، کمتر می‌توانستم گریه کنم. بله؛ ماهیت شگفت‌انگیز احوالات روحی من چنین بود! از همه چیز فاصله می‌گرفتم و تهی می‌شدم. حس می‌کردم زبان دیگری را نمی‌دانم و اشک ریختن، شده بود زبانِ من. صورتم غرق در اشک بود. اشک‌ها هستند که در برزخ، روحمان را پالایش می‌دهند. اگر پایمان به جهنم رسید، تطهیر دیگر ممکن نیست. حرارت چنان است که اشک‌ها، پیش از فروچکیدن بخار می‌شوند و به هوا می‌روند.
روباه شازده کوچولو
اگر تابه‌حال گمان می‌کردید که یک فرد افسرده دلش می‌خواهد شاد باشد و خوشحال، در اشتباه بودید. افسرده‌حالان اصلاً و ابداً به بُعد تجملی شادکامی اهمیتی نمی‌دهند. تنها چیزی که می‌خواهند فقدان رنج است.
shakiba
«آن‌گاه که طوفان به پایان می‌رسد، به خاطر نمی‌آوری چطور آن را از سر گذراندی و چگونه زنده ماندی. در حقیقت حتی مطمئن نیستی که آیا واقعاً طوفان تمام شده یا نه. اما در یک نکته شک و تردیدی نیست؛ از طوفان اگر جان سالم به در ببری، دیگر همان شخص طوفان‌زده نیستی. تنها حکمت نهفته در طوفان همین است و بس.»
روباه شازده کوچولو
«خانهٔ امن را از یاد ببر، جایی زندگی کن که از آن هراس داری.»
مهسا
به خودم گفتم: «مثل یه بزرگسال رفتار کن.»؛ کاری که هیچ‌وقت در آن خبره نشدم...
شیلا در جستجوی خوشبختی
هر ساله حدود ده تا بیست میلیون نفر اقدام به خودکشی می‌کنند، و یک میلیون نفر موفق به انجام این کار می‌شوند. در سراسر جهان، نرخ خودکشی مردان سه‌برابر بیشتر از زنان است.
شیلا در جستجوی خوشبختی
این تنها خودت هستی که وقتی در اوج افسردگی هستی احساس می‌کنی یک موجود اضافه‌ای. هیچ شخص دیگری این عقیده را ندارد. به دیگران اعتماد کن.
o.m
برای جبران درد و رنج، همیشه لازم نیست لذت را جایگزین آن کنیم؛ گاهی لذت و شادی خود از دل درد و رنج زاییده می‌شود.
فروغ
یکی از نشانه‌های محرز افسردگی این است که سر سوزن امیدی به هیچ چیز ندارید و آینده‌ای را متصور نمی‌شوید. گویی داخل یک تونل مانده‌اید که دو سر آن مسدود است و به هیچ وجه قادر نیستید روزنهٔ نوری که در انتهای آن سوسو می‌زند را ببینید.
Behnaz
اما خودِ پدیدهٔ افسردگی دروغ نیست، حقیقی‌ترین پدیده‌ای‌ست که تابه‌حال تجربه کرده‌ام؛ و البته که پدیده‌ای‌ست نامحسوس و نامرئی.
رادیو سکوت :)

حجم

۲۱۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۹۷ صفحه

حجم

۲۱۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۹۷ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰
۵۰%
تومان