بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دلایلی برای زنده ماندن | صفحه ۳۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دلایلی برای زنده ماندن

بریده‌هایی از کتاب دلایلی برای زنده ماندن

نویسنده:مت هیگ
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۴۴۴ رأی
۴٫۰
(۴۴۴)
افسردگی ماهیت و ذات شما نیست؛ صرفاً اتفاقی‌ست که برایتان رخ داده است. مرضی‌ست که گاهی تنها با حرف زدن از میان می‌رود. دوایش واژگان، تسلّی و حمایت است؛ تنها همین سه‌گانهٔ شگفت‌انگیز.
Zeinab T
گوستاو فلوبر می‌گوید: «سفر موجب فروتنی و میانه‌روی انسان می‌شود. درمی‌یابید چه جایگاه کوچکی در کرهٔ خاکی از آن شماست.»
سارا
روی نیری: «فقط چشاتو ببند و نفستو حبس کن. همه‌چیز دوباره قشنگ می‌شه.»
:)
«هیچ‌کس منو درک نمی‌کنه.» ها. البته که خودم نیز از درک خودم عاجز بودم.
:)
یک عارضهٔ دیگر نیز وجود دارد که هم فیزیکی و هم روانی به شمار می‌رود و در فهرست وب‌سایت مذکور، از قلم افتاده است: - گسست از واقعیت این عارضه حقیقتاً موجب می‌شود پدیده‌ها را، به‌صورت طبیعی و واقعی آن ادراک نکنید. گویی از خودتان جدا می‌شوید و از بیرون، خویشتن را مشاهده و کنترل می‌کنید. به نویسنده‌ای می‌ماند که برای نقل سرگذشت خود، از یک راوی خیالی استفاده کند. مرکزیت شما، ذهن و بدن شما، از میان می‌رود. این حالت دلالت‌گر یکسانی ذهن و بدن است. و دیگربار به فرد بیمار نشان می‌دهد تفکیک این دو از هم، به همان اندازه که ظالمانه است، اشتباه و ساده‌انگارانه نیز هست. و اصلاً شاید همین تفکیک، خود بخشی باشد از بیماری.
Ahmad
باید به یک نکتهٔ درمانی آگاه بود: برای جبران درد و رنج، همیشه لازم نیست لذت را جایگزین آن کنیم؛ گاهی لذت و شادی خود از دل درد و رنج زاییده می‌شود.
سارا
تو تا الان دووم آوردی؛ اون روی سکهٔ این دووم آوردنت هم یعنی زندگی وجود داره؛ زندگی، می‌فهمی؟ یه چیزایی هم پیش میاد که تو رو خوشحال می‌کنه. پس این‌قدر دلواپسِ نگرانیات نباش. فقط یه‌کم دلواپس باش. یکم دلواپسی رو می‌تونی اداره کنی. اما سوپر- دلواپسی رو نه!
سارا
«ذهن شما چونان یک کهکشان است. چنان تاریک که یک بارقهٔ نور آن را روشن نمی‌سازد. اما روشن که شد، دیگر به همهٔ دنیا می‌ارزد.
parniangh
عزیزانم، روحشان نیز خبر نداشت که بر من چه می‌گذرد؛ در سرم چه غوغایی‌ست. شاید اگر می‌شد ده دقیقه در مغزم قرار بگیرند، چنین چیزی می‌گفتند: «آه، عجب؛ خب راستشو بخوای، باید بپری. هیچ دلیلی نداره که مجبور باشی این حجم از رنج رو به دوش بکشی. عجله کن، بپر، چشماتو ببند و کار رو فیصله بده. منظورمون اینه که اگه بدنت آتش گرفته بود، می‌تونستیم یه پتو دورت بپیچیم و خاموشش کنیم. ولی این شعله‌ها نامرئی‌ان و کاری نمی‌شه براشون کرد. پس بپر! یا یه اسلحه بهمون بده که بهت شلیک کنیم؛ مرگ رو واسه‌ت آسون کنیم.» اما سازوکار افسردگی به این شکل نیست. اگر افسرده باشید، درد و رنجتان نامرئی‌ست؛ مستور و مستتر.
سوفی
تصور کنید تمام عمر گذشته‌مان را در خمره‌ای کرده‌اند و پس از گذر سال‌ها، به دستمان می‌دهند. چگونه آن را به اتمام خواهیم رساند؟ با مزمزه‌کردن و لذت بردن از هر جرعهٔ آن؟ یا اینکه یک نفس آن را سرکشیدن و فرو دادن؟
کسی درونم ، من است :)
براساس دیدگاه بوداییان، محبت، بیش از خودخواهی موجبات شادکامی آدمی را فراهم می‌آورد.
کسی درونم ، من است :)
«و در پایان این ادامهٔ زندگی‌ست که شجاعت بیشتری می‌طلبد، نه خودکشی.»
حسین
صرفِ انتشار این کتاب گواه است بر اینکه افسردگی دروغ می‌گوید. باعث می‌شود گمان ببرید که همه‌چیز خراب است.
ساکنِ ماه🌙
«پسرها گریه نمی‌کنند.» این عبارت را حتماً شنیده‌اید. اما چنین نیست؛ آنها گریه می‌کنند؛ ما گریه می‌کنیم؛ من گریه می‌کنم. ما همیشه اشک در چشمانمان حلقه می‌زند. (خود من همین امروز عصر گریه‌ام گرفت
Ahmad
اگر تابه‌حال گمان می‌کردید که یک فرد افسرده دلش می‌خواهد شاد باشد و خوشحال، در اشتباه بودید. افسرده‌حالان اصلاً و ابداً به بُعد تجملی شادکامی اهمیتی نمی‌دهند. تنها چیزی که می‌خواهند فقدان رنج است. دلشان می‌خواهد از شر ذهن شوریده و پر تب و تابشان خلاص شوند؛ جایی بروند که افکارشان آتش بگیرند و دود هوا شوند. همانند کسی که دارایی‌های کهنهٔ جهنمی‌اش را به عمد آتش می‌زند تا خاکستر شوند. چنین می‌کند تا به حال طبیعی بازگردد، یا دست‌کم تا جایی که ممکن است حالش عادی شود؛ تهی شود از هر فکر و خیالی.
Ahmad
به خاطر داشته باشید کلیدی‌ترین نکته در باب زندگی متغیّر بودن آن است. ماشین‌ها زنگ می‌زنند، کاغذها زرد می‌شوند، تکنولوژی‌های امروزه از مد می‌افتند، پیله‌ها پروانه می‌شوند، شب‌ها روزها را می‌زایند و افسردگی از محاصرهٔ شما دست برمی‌دارد.
شیوا
کنید «افسردگی یک گناه یا ضعف نیست که باید به آن اقرار کرد یا آن را پوشاند. این پدیده یک تجربهٔ انسانی‌ست.» افسردگی ماهیت و ذات شما نیست؛ صرفاً اتفاقی‌ست که برایتان رخ داده است. مرضی‌ست که گاهی تنها با حرف زدن از میان می‌رود. دوایش واژگان، تسلّی و حمایت است؛ تنها همین سه‌گانهٔ شگفت‌انگیز. یک دهه طول کشید تا من بتوانم آشکارا و دقیق از این تجربهٔ خود با دیگران سخن بگویم. طولی نکشید که پی بردم خودِ سخن گفتنِ صرف نوعی درمان است. در جهانی که سخن گفتن امکان‌پذیر است، امید نیز تحقق‌پذیر خواهد بود.
شیوا
«آن‌گاه که طوفان به پایان می‌رسد، به خاطر نمی‌آوری چطور آن را از سر گذراندی و چگونه زنده ماندی. در حقیقت حتی مطمئن نیستی که آیا واقعاً طوفان تمام شده یا نه. اما در یک نکته شک و تردیدی نیست؛ از طوفان اگر جان سالم به در ببری، دیگر همان شخص طوفان‌زده نیستی. تنها حکمت نهفته در طوفان همین است و بس.» هاروکی موراکامی از کتاب کافکا در ساحل
masum75
می‌گویند دیوانگی، واکنشی‌ست معقول نسبت به دنیای دیوانه. شاید افسردگی هم تنها واکنش ما نسبت به جهانی‌ست که از آن سر در نمی‌آوریم.
mohamad.f
برای جبران درد و رنج، همیشه لازم نیست لذت را جایگزین آن کنیم؛ گاهی لذت و شادی خود از دل درد و رنج زاییده می‌شود.
Ni Loo

حجم

۲۱۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۹۷ صفحه

حجم

۲۱۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۹۷ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰
۵۰%
تومان