بریدههایی از کتاب دلایلی برای زنده ماندن
۴٫۰
(۴۴۴)
میتوان فردی اندوهگین بود ولی درعینحال خرسندی خود را نیز حفظ کرد؛ مثل اینکه کسی عادت به نوشیدن داشته باشد، اما افراط نکند.
حانیه
اگر تابهحال گمان میکردید که یک فرد افسرده دلش میخواهد شاد باشد و خوشحال، در اشتباه بودید. افسردهحالان اصلاً و ابداً به بُعد تجملی شادکامی اهمیتی نمیدهند. تنها چیزی که میخواهند فقدان رنج است.
Parinaz
نکتهٔ عجیب دربارهٔ افسردگی آن است که هرچقدر هم سرشار از افکار خودکشی باشید، ترس از مرگ بر جای خود باقیست. تنها تفاوتش رنج زنده بودن است که هرچه بیشتر در شما شدت میگیرد
nasrindorrani
اضطراب است که منجر به افسردگی میشود و گاهی افسردگیست که اضطراب را نیز پدید میآورد.
نهآن
اما زمان نمیایستد! حتی اگر محترمانه از او درخواست کنید!
نهآن
زندگی ما همان افرادی هستند که به ما عشق میورزند. اینچنین نگاهمان نیز به جهان نو میشود.
نهآن
آنچه مرا نکشت؛ دستکم ضعیفترم ساخت. چیزی که موجب مرگتان نشود، ممکن است باعث شود تا آخر عمرتان بلنگید.
nazila
زندگی دشوار است. بله؛ ممکن است زیبا و شگفتانگیز هم باشد، ولی دشوار هم هست.
nazila
ما واژهٔ افسرده را با واژهٔ اندوهگین مترادف میگیریم که ایرادی ندارد؛ همانطور که اصطلاح «روده کوچیکهم داره روده بزرگهم رو میخوره» را هممعنی واژهٔ «گرسنگی» میدانیم. اما باید توجه داشت تفاوت اندوه با افسردگی همچون تفاوت میان یک شخص گرسنه است با کسی که قحطی، رمقی به جانش باقی نگذاشته.
nazila
سخنان تأسفآوری که مردم به افسردگان میگویند، اما در دیگر موقعیتهای خطیر زندگی چنین اظهار نظرهایی نمیکنند.
«ای بابا، بیخیال؛ میدونم مرض سل داری، ولی اوضاع میتونست از این بدترم باشه. حداقل نمیکشدت که!»
«فکر میکنی واسه چی سرطان معده گرفتی؟»
mah RoOo
حس کردم همه چیز از من فاصله میگیرد یا پیش میافتد. دقیقاً مانند صحنهای که برودی در فیلم آروارهها، کنار ساحل نشسته و خیال میکند کوسهها را میبیند. جالب است، آنجا روی کاناپه دراز کشیده بودم اما؛ انگار واقعاً در حال فاصله گرفتن از همهٔ اشیاء بودم. انگار نیرویی مرا هرچه بیشتر از دنیای واقعی پیرامونی دور میکرد و به جایی دیگر میکشاند.
mah RoOo
گفتم: «نه. فقط قلبمه. منظورم اینه که نفس کشیدنم... یه طور خاصیه، عجیبه! ولی همه چیز به نظرم عجیبه!»
mah RoOo
به نظرم اگر دقیق به ندای زندگی گوش بسپاریم، همیشه برای زنده بودن- و نه مردن- استدلالهایی در چنته دارد. این استدلالها ممکن است ریشه در گذشتهٔ ما داشته باشند: شاید آنان که ما را بزرگ کردهاند یا دوستانمان، یا آنان که عاشقشان بودیم. شاید همه از آیندهٔ ما نشئت گرفته باشند: فرصتهایی که با مرگ خود مسکوتشان میگذاریم.
و چنین بود که زیستن را ادامه دادم.
mah RoOo
از فرط سردرگمی مردمک چشمتان گشاد میشود شاید با اطرفیان احساس عدمتجانس کنید. ممکن است از شدت تعریق پوستتان برق بیفتد.
mah RoOo
شگفتانگیزترین بُعد ذهن آن است که پرهیاهوترین اتفاقات در آن رخ میدهد، اما هیچکس دیگری قادر به دیدن آنها نیست. گویی جهان در برابر شما شانه بالا میاندازد و اظهار بیاطلاعی میکند.
mah RoOo
هنگامی که در مسیر بهبودی گام برمیداریم، تنها حقیقتی که به کارمان میآید این است که کدامین مسیر بهبودی، بر روی ما اثر مثبت میگذارد. اگر درمانی روی ما اثرگذار است، الزاماً نیازی نیست در پی چرایی آن باشیم.
کاربر ۱۱۸۹۶۲۱
۴۰- شجاع باشید، قوی بمایند، نفسی تازه کنید و ادامه دهید. بعداً روزی میرسد که از خودتان سپاسگزار خواهید شد.
Maria
«پس من میتونم با اینکه توی حصار یه لحظه گیر کردم، خودمو پادشاه زمان و مکان حساب کنم!»
Maria
برای تشخیص یک خطر غیرمعمول، باید ذهنی غیرطبیعی داشت.
Maria
برای طبیعی بودن هیچ استانداردی در جهان وجود ندارد. روی این کرهٔ خاکی به اندازهٔ ۷ میلیارد راه و روش طبیعی برای زندگی کردن وجود دارد.
Maria
حجم
۲۱۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۷ صفحه
حجم
۲۱۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۷ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰۵۰%
تومان