بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب زندانیان جغرافیا | صفحه ۱۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب زندانیان جغرافیا

بریده‌هایی از کتاب زندانیان جغرافیا

۳٫۹
(۳۴)
نام پاکستان به ما سرنخ‌هایی دربارهٔ این تقسیم‌بندی‌ها می‌دهد؛ پاک به معنای «تمیز» و ستان به معنای «سرزمین» است، یعنی «سرزمین پاکان» ولی در عین حال ترکیب شده از حروف ایالت‌های زیر است: «پ» از حرف اول ایالت پنجاب، «ا» از حرف اول ایالت سرحد شمال غربی به نام افغانیا (منطقهٔ پشتون در مرز افغانستان)، «ک» از حرف اول ایالت کشمیر، «س» از حرف اول ایالت سند، «تان» از حروف انتهایی ایالت بلوچستان. از این پنج ناحیهٔ متمایز، با زبان مخصوص به خود، یک حکومت و نه یک ملت تشکیل شد.
Z
بخش زیادی از صنایع شبه‌قاره در مرزهای جدید هند قرار داشت که مشمول مالیات بر درآمد بودند و اکثراً در شهرهای بزرگ قرار داشتند. به عنوان مثال کلکته با بندرگاه و بخش بانکداری خود، از آنِ هند شد و پاکستان شرقی را از این منبع عمدهٔ درآمد و اتصال به جهان خارج محروم کرد.
Z
پاکستان از لحاظ جغرافیایی، اقتصادی، جمعیت و نظامی ضعیف‌تر از هند است. هویت ملی آن نیز چندان قوی نیست. هند با وجود گستردگی، تنوع فرهنگی و جنبش‌های تجزیه‌طلبانه، دموکراسی سکولار نیرومندی را با یک حس مشترک هویت هندی ایجاد کرده است. پاکستان کشوری اسلامی با سابقهٔ دیکتاتوری و جمعیتی است که وفاداری‌شان به ناحیهٔ فرهنگی خود بیشتر از کشورشان است.
Z
پاکستان شرقی در سال ۱۹۷۱ علیه سلطهٔ پاکستان غربی شورش کرد، که پس از خونریزی فراوان و با مداخلۀ هندوستان، پاکستان شرقی جدا و با نام جدید بنگلادش پا به عرصهٔ حیات گذاشت.
Z
پاکستان مشکل‌ترین مرز هند را به ارث برد ـ مرز شمال غربی با افغانستان ـ و تبدیل به کشوری دوپاره در دو ناحیهٔ غیرهمجوار شد که هزار مایل قلمرو هند، بین پاکستان شرقی و پاکستان غربی، فاصله انداخته بود.
Z
قتل عام به راه افتاد. شورش‌ها سرتاسر دو کشور را فرا گرفت؛ مسلمانان، هندوها، سیک‌ها و دیگران در وحشت و ترس از هم به سر می‌بردند. دولت بریتانیا در این زمینه از خود سلب مسئولیت کرده بود و درخواست‌های رهبران هند جدید و پاکستان در خصوص حفظ اندکی از سربازانش در کشور برای کمک به حفظ نظم را رد کرد. برآورد میزان تلفات متفاوت است، اما حداقل یک میلیون نفر کشته و ۱۵ میلیون نفر آواره شدند. مناطق دارای اکثریت جمعیت مسلمان در غرب ـ منطقهٔ درهٔ رود سند در غرب بیابان تار و حوضهٔ رودخانهٔ گنگ ـ پاکستان غربی را تشکیل دادند و کسانی که به سمت شرق کلکته رفتند، پایه‌گذار پاکستان شرقی شدند.
Z
در سوم ژوئن ۱۹۴۷ در مجلس عوام اعلام شد: بریتانیا منطقه را ترک خواهد کرد و هند به دو بخش مستقل هند و پاکستان تقسیم شد. هفتادوسه روز بعد، در ۱۵ اوت، بریتانیایی‌ها به طور کامل منطقه را تخلیه کردند. جنبش فوق‌العاده‌ای از مردم به راه افتاد، میلیون‌ها نفر از مسلمان از مرزهای جدید هند خارج و از غرب به پاکستان فرار کردند و میلیون‌ها هندو و سیک نیز از آنجا به هند گریختند. ستون‌های سی هزار نفری در جاده‌ها چنان بود که گویی کل جوامع در حال نقل‌مکان هستند. قطارهای پر از پناهندگان، مردم شبه‌قاره را به شهرها منتقل می‌کردند و در بازگشت مملو از مسافرانی بودند که از جهت مخالف می‌آمدند.
Z
در سال ۱۹۴۷ نیروهای ملی‌گرای پسااستعماری و جدایی‌طلبان مذهبی، شبه‌قاره را به دو و سپس سه بخش عمده تبدیل کردند: هند، پاکستان و بنگلادش. بریتانیایی‌های خسته از دو جنگ جهانی و آگاه از پایان دوران امپراتوری‌شان، هنگام ترک منطقه به گذشتهٔ باشکوه خود فکر نمی‌کردند.
Z
نخستین حملهٔ مسلمانان به این منطقه در اوایل قرن هشتم میلادی صورت گرفت، هنگامی که عرب‌های تحت خلافت امویان حکومت خود را تا پنجاب در پاکستان کنونی گسترش دادند. از آن زمان تا قرن هجدهم، اسلام با حملات مختلف خارجی به شبه‌قاره آورده شد؛ با این حال، اکثریت جمعیت هندو در شرق درهٔ رودخانهٔ سِند، در برابر تغییر دین مقاومت کردند و بدین ترتیب بذر تقسیم هندوستان کاشته شد.
Z
بنگلادش بی‌ثبات است و ستیزه‌جویان اسلام‌گرا در آنجا برای هند دردسرسازند؛ اما هیچ‌کدام از این سه کشور کوچک در شبه قاره، هرگز نمی‌توانند تهدیدی برای ارشد بلامنازع خود (هند) باشند. پاکستان نیز اگر در دهه‌های پس از تقسیم منطقه در سال ۱۹۴۷، به دانش توسعهٔ سلاح هسته‌ای دست نمی‌یافت، تهدیدی برای هند محسوب نمی‌شد.
Z
پاکستان، بنگلادش، نپال و بوتان داخل قاب امروز هند مدرن قرار دارند. دو کشور اخیر (نپال و بوتان) کشورهای فقیر و محصور در خشکی هستند که تحت سلطهٔ همسایگان غول‌آسای خود، چین و هند قرار دارند. مشکل بنگلادش عدم دسترسی به دریا نیست، بلکه این است که دریا بیش از حد به بنگلادش دسترسی دارد:
Z
در مقام مقایسه با پاکستان، می‌توان دید که هند چگونه در تمام شاخص‌های اقتصادی و دموکراتیک تقریباً بهتر عمل می‌کند.
Z
هند نزدیک به ۱.۳ میلیارد نفر جمعیت دارد، در حالی که جمعیت پاکستان ۱۸۲ میلیون نفر است. به نظر می‌رسد پاکستان به عنوان کشوری فقیر، ناپایدار و متلاشی‌شده، هویت خود را در ضدیت با هند تعریف کرده است، در حالی که هند با وجود حساس بودن به پاکستان، به شیوه‌های گوناگونی خود را تعریف می‌کند؛ از جمله اینکه با یک اقتصاد رو به رشد و طبقهٔ متوسط در حال گسترش به عنوان یک قدرت جهانی در حال ظهور جلوه کند.
Z
هند و پاکستان روی یک مسئله اشتراک نظر دارند: هیچ کدام چشم دیدن دیگری را ندارند. این موضوع تا حدودی جای بحث دارد، زیرا آن‌ها یک مرز طولانی ۱۹۰۰ مایلی با یکدیگر دارند. هر دو کشور با دشمنی و سلاح‌های هسته‌ای خود نسبتاً آمادهٔ جنگ هستند، لذا مدیریت این رابطه، ناخواسته با زندگی و مرگ ده‌ها میلیون نفر ارتباط دارد.
Z
«هندوستان نه یک ملت است و نه یک کشور. بلکه شبه‌قاره‌ای از ملیت‌هاست». محمد علی جناح
Z
سایکس ـ پیکو در حال فروپاشی است و استقرار دوبارهٔ آن، حتی به شکلی دیگر، امری طولانی و خونین خواهد بود.
Z
آمریکایی‌ها به دلیل کاهش نیاز به واردات انرژی به دنبال این هستند که سرمایه‌گذاری سیاسی و نظامی خود را در منطقه کاهش دهند؛ اگر آن‌ها عقب بکشند، چین و در مقیاس محدودتری هند، ممکن است به تناسب این بی‌علاقگی حضور خود را در منطقه افزایش دهند. چینی‌ها در حال حاضر بازیگران مهمی در عربستان سعودی، عراق و ایران هستند. این سناریویی در سطح جهانی است و در محافل تصمیم‌گیری پایتخت قدرت‌های بزرگ دربارهٔ آن تصمیم‌گیری می‌شود. این بازی در عمل، با تصورات، خواسته‌ها، امیدها، نیازها و زندگی مردم صورت می‌گیرد.
Z
اسلام‌گرایان در ردهٔ دوم قدرت هستند، گرچه فعالیت‌شان اکنون زیرزمینی است. هنگامی که تظاهرات علیه مبارک در قاهره در اوج خود بود، چند صدهزار نفر از مردم جذب آن‌ها شدند. پس از سقوط مبارک و زمانی که یوسف القرضاوی، خطیب تندرو اخوان‌المسلمین، از تبعید در قطر بازگشت، حداقل یک میلیون نفر برای استقبال از او به خیابان‌ها آمدند، اما تنها تعداد کمی از رسانه‌های غربی، آن‌ها را «صدای مردم» خواندند. لیبرال‌ها هیچ وقت بختی نداشته‌اند و هنوز هم ندارند. این به خاطر آن نیست که مردم منطقه ذاتاً رادیکال هستند، بلکه به این دلیل است که وقتی گرسنه و ناامن هستید، در برابر حق انتخاب بین نان و امنیت یا مفهوم دموکراسی، انتخاب دشواری نخواهید داشت.
Z
هنگامی که حسنی مبارک از مقام ریاست‌جمهوری مصر برکنار شد، در واقع این قدرت مردم بود که او را سرنگون کرد، اما آنچه که دنیای خارج متوجه آن نشد این بود که ارتش سال‌ها منتظر فرصتی بود تا از دست او و پسرش جمال خلاص شود و این نمایش خیابانی پوششی بود برای آنچه که آن‌ها نیاز داشتند. زمانی هم که اخوان‌المسلمین حامیان خود را فراخواند، این پوشش کافی ایجاد شد. تنها سه نهاد در مصر وجود داشت: حزب دموکراتیک ملی مبارک، ارتش و اخوان‌المسلمین. دو نهاد آخر اولی را از بین بردند، اخوان‌المسلمین برندهٔ انتخابات شد و کار تبدیل مصر به یک حکومت اسلامی را آغاز کرد و هزینهٔ آن را نیز با سرنگونی‌اش از سوی تنها قدرت واقعی در این سرزمین، یعنی ارتش، پرداخت کرد.
Z
کشورهای عربی در دایرهٔ تعصبات محاصره شده‌اند؛ نفرت‌هایی که در واقع برای یک غربی معمولی خیلی شناخته شده نیست و حتی اگر به شکل مکتوب مقابل چشمش گذاشته شود، برایش قابل باور نیست. ما از تعصبات فراوان خودمان آگاه هستیم، اما اغلب به نظر می‌رسد که ساکنان خاورمیانه چشم خود را به روی آن‌ها می‌بندند. بیان مداوم تنفر از دیگران امری معمول در جهان عرب است که به ندرت از آن انتقاد می‌شود، مگر از سوی اقلیت تحصیل‌کردهٔ غالباً لیبرال متمایل به غرب، که دسترسی محدودی به ابزار رسانه‌های عمومی دارند. کاریکاتورهای ضد یهودی، که پژواکی از روزنامهٔ تبلیغاتی اشترومر در زمان (آلمان) نازی است، رواج فراوانی دارند. اول و آخر هفته، برنامه‌های تلویزیونی در بهترین ساعات در اختیار خطیبانی قرار می‌گیرد که هجویه‌های شوک‌آوری بر زبان می‌آورند.
Z

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

قیمت:
۱۲۱,۰۰۰
۶۰,۵۰۰
۵۰%
تومان