بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب تمام این مدت | صفحه ۱۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب تمام این مدت

بریده‌هایی از کتاب تمام این مدت

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۲از ۵۱۰ رأی
۴٫۲
(۵۱۰)
احساس می‌کنم تمام جهانم خرد می‌شود، درد سرم زیاد و زیادتر می‌شود تا اینکه کل بدنم میلیون‌ها تکه می‌شود؛ تکه‌هایی که دیگر هرگز دوباره کنار هم قرار نخواهند گرفت.
کاربر ۱۴۰۴۶۹۶
می‌دانم که دوستی‌مان در سال‌های پیش رو ادامه خواهد داشت و تغییر خواهد کرد و حالا که با وجود همهٔ این‌ها تمام نشده است، هرگز تمام نخواهد شد.
درّین
می‌دانم چه حسی دارد. انگار این اتاق برای ما تنگ است، لبالب است از آن حس هنوز بی‌نامی که بین ما می‌چرخد.
درّین
همیشه به پیش، عقب هرگز.
اونی که آیندشو میبینه
کاملاً مطمئنم این یک قانون نانوشته است. نباید پشت سر مرده حرف زد. مگر اینکه دیکتاتور یا قاتل زنجیره‌ای باشد.
mt
همه‌چیز مثل قبل است. این من هستم که فرق کرده‌ام.
دور افتاده از جهان
برو هرچیزی رو که دوست داری پیدا کن. کسی رو که دوستش داری پیدا کن. اون کسی رو پیدا کن که بدون اون نتونی زندگی کنی. اون، اونجاست.»
دور افتاده از جهان
اما همه‌چیز زیادی گیج‌کننده است، درد بیش از حد است، احساسات زیادی طاقت‌فرساست
دور افتاده از جهان
تا وقتی همدیگه رو دوست داشته باشیم، این حس هست. هیچ‌چیز نمی‌تونه مانعش بشه یا تغییرش بده. من تا ابد دوستت دارم. قول می‌دم. با این حساب به نظرم این در واقع بستگی داره... به اینکه تو هم من رو دوست داشته باشی یا نه.»
دور افتاده از جهان
«اصلاً نمی‌دونستم که عشق یه همچین حسیّه، که می‌تونه این‌قدر به درونم نفوذ کنه و دو تا قلب توی سینه‌م بتپه.»
دور افتاده از جهان
اگه مجبور باشی، همیشه یه راهی برای شروع دوباره پیدا می‌کنی.»
دور افتاده از جهان
و قلبم که دارد از جا کنده می‌شود.
دور افتاده از جهان
هربار که حرف می‌زند یا برمی‌گردد و به من لبخند می‌زند، خیلی دلم می‌خواهد جلو بروم و دستش را بگیرم. نمی‌دانستم بعد از آن شب چه اتفاقی قرار است بیفتد، اما این چیزِ بین‌مان در عرض چند روزی که از هم دور بودیم، قوی‌تر شده است.
دور افتاده از جهان
«تو همیشه می‌خواستی همه‌چیز رو درست کنی به جای اینکه بنشینی و فکر کنی که اصلاً چرا اون چیز خراب شده. اگه پایه ترک داشته باشه، ساختن سخته.»
دور افتاده از جهان
گفتن کل ماجرا همهٔ ترک‌های ریز را بیشتر به چشم می‌آورد. تعدادشان بیشتر از چیزی بود که من به یاد داشتم، آن‌قدر که می‌توانست منجر به یک شکستن بزرگ شود.
دور افتاده از جهان
مغز و قلب مثل پوست نیستند
دور افتاده از جهان
من دارم تمام تلاشم را می‌کنم روی پای خودم بایستم
دور افتاده از جهان
آن‌ها همیشه سعی دارند به من بگویند باید چه‌کار کنم و چطور باید خوب شوم، بدون اینکه به خودشان زحمت بدهند و چارهٔ به‌دردبخوری پیش پایم بگذارند.
دور افتاده از جهان
«امیدوارم چرت‌وپرت نباشه. امیدوارم چیز بهتری پیش رو باشه که بشه باورش داشت.»
دور افتاده از جهان
می‌دانم دست کشیدن از کارهایی که آدم دوست داشته یعنی چه.
دور افتاده از جهان

حجم

۲۴۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۶۴ صفحه

حجم

۲۴۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۶۴ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰
۷۰%
تومان