بریدههایی از کتاب رویاهای خطرناک
۴٫۳
(۱۰۲)
بعضیوقتها، مهربانی ممکن بود پر از غم باشد.
ژنرالیسم
بعضیوقتها بقیه از اونی که بهتر از همهست، خوششون نمیآد.
☆...○●arty🎓☆
«تنها بودن توی رویاها چهجوریه؟»
ملیندا گفت: «به نظرم خیلی عادیه. هیچی واقعی نیست. هر کی و هر اتفاقی که میبینم تصورات خودمه. مثل اینه که دارم یه تئاتر رو کارگردانی میکنم. میدونم که همهچی باید تو کنترل من باشه؛ اما بعضیوقتها، بازیگرها سر خود رفتار میکنن.»
𝐑𝐎𝐒𝐄
نباید این کار رو بکنی. نباید خودت رو عقب بندازی تا بیشتر دوستت داشته باشن.
=o
واقعیت ممکن است از عجیبترین رویاهایش هم عجیبتر باشد.
𝐑𝐎𝐒𝐄
بعضیوقتها، مهربانی ممکن بود پر از غم باشد.
مژده
در چند ساعت گذشته، فهمیده بود که واقعیت ممکن است از عجیبترین رویاهایش هم عجیبتر باشد.
K.P
بعد از آن، کاری را کرد که تمام عمر به او گفته بودند انجامش ندهد. کاری که زمانی برای او معنی پایان دنیا را میداد.
از مدرسه فرار کرد.
hasaneh
هیچوقت درک نمیکرد وقتی یک کابوس هیچ آسیب واقعیای به فرد وارد نمیکند، چطور ممکن است ترسناک باشد.
𝐑𝐎𝐒𝐄
این یکی از ویژگیهای شگفتانگیز رویاها بود. اجزای خیلی کوچک جهان که در بیداری از زیر نظر پلام رد میشدند، اینجا یکباره، خود را بهزیبایی نشان میدادند.
رؤيا عطارزاده اصل
بعضیوقتها، مهربانی ممکن بود پر از غم باشد.
K.P
بعضیوقتها، مهربانی ممکن بود پر از غم باشد.
𝐑𝐎𝐒𝐄
بعضیوقتها، مهربانی ممکن بود پر از غم باشد.
B.A.H.A.R
نباید خودت رو عقب بندازی تا بیشتر دوستت داشته باشن.
☆...○●arty🎓☆
فهمیده بود که واقعیت ممکن است از عجیبترین رویاهایش هم عجیبتر باشد.
Yuki
ترسیدن هیچوقت مشکلی را حل نمیکرد.
مژده
بعضی حرفها بهتر بود نگفته باقی بمانند.
zed.mim
بعضی حرفها بهتر بود نگفته باقی بمانند.
Zeina🌸💕
آرتم بیچاره همیشه از موجوداتی که ممکن بود از سایهها و تاریکیها بیرون بیایند، وحشت میکرد و همین ترس، دلیل به وجود آمدن خیلی از هیولاهایی بود که در رویاهایشان با آنها میجنگیدند.
B.A.H.A.R
آرزو میکرد که آدمی معمولی باشد. آرزو میکرد در خانهای معمولی، با یک پدر و یک مادر معمولی زندگی کند که هر روز صبح او را از خواب معمولیاش بیدار کنند.
B.A.H.A.R
حجم
۱۰۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۱۰۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
قیمت:
۷۰,۰۰۰
تومان