بعضیوقتها، مهربانی ممکن بود پر از غم باشد.
ژنرالیسم
بعضیوقتها بقیه از اونی که بهتر از همهست، خوششون نمیآد.
☆...○●arty🎓☆
«تنها بودن توی رویاها چهجوریه؟»
ملیندا گفت: «به نظرم خیلی عادیه. هیچی واقعی نیست. هر کی و هر اتفاقی که میبینم تصورات خودمه. مثل اینه که دارم یه تئاتر رو کارگردانی میکنم. میدونم که همهچی باید تو کنترل من باشه؛ اما بعضیوقتها، بازیگرها سر خود رفتار میکنن.»
𝐑𝐎𝐒𝐄
نباید این کار رو بکنی. نباید خودت رو عقب بندازی تا بیشتر دوستت داشته باشن.
=o
بعضیوقتها، مهربانی ممکن بود پر از غم باشد.
مژده
واقعیت ممکن است از عجیبترین رویاهایش هم عجیبتر باشد.
𝐑𝐎𝐒𝐄
در چند ساعت گذشته، فهمیده بود که واقعیت ممکن است از عجیبترین رویاهایش هم عجیبتر باشد.
K.P
هیچوقت درک نمیکرد وقتی یک کابوس هیچ آسیب واقعیای به فرد وارد نمیکند، چطور ممکن است ترسناک باشد.
𝐑𝐎𝐒𝐄
بعد از آن، کاری را کرد که تمام عمر به او گفته بودند انجامش ندهد. کاری که زمانی برای او معنی پایان دنیا را میداد.
از مدرسه فرار کرد.
hasaneh
بعضیوقتها، مهربانی ممکن بود پر از غم باشد.
K.P