بریدههایی از کتاب هنر خوب زندگی کردن
۳٫۸
(۲۲۲)
داستانهایی که از زندگیمان ساختهایم، قضاوت هر واقعه را به شکلی واضح، بدون تفسیر، بدون توجه به وقایع پسزمینه و بدون بهانه مشکل میکند. بهانهها همانند ترمز عمل میکنند که جلو درس گرفتن از اشتباهاتمان را میگیرند.
daanial
مغز ما چگونه حقایق را به شکل یک خاطره بههم میبافد؟ با متصل کردن آنها بههم در قالب یک داستان موجز، منسجم و منطقی؛ سه میم
daanial
هاوارد مارکس، مدیر امریکایی صندوق پوشش ریسک، در کتابش مهمترین چیز داستانی دربارهٔ یک قمارباز تعریف میکند: «او یک روز شنید که مسابقهای تنها با یک اسب برگزار خواهد شد. پولی را که برای پرداخت اجارهاش کنار گذاشته بود روی آن شرط بست. در میانهٔ پیست، آن اسب از روی فنس پرید و فرار کرد.»
امیر امانی پور
مشکل آنجاست که اجتناب کردن از دردسرها جذابیت ندارد. طرح دو فیلم الف و ب را تصور کنید. در فیلم الف کشتی به یک کوه یخ برخورد میکند. کشتی غرق میشود. کاپیتان شریف آن، با ازخودگذشتگی و به شکل متأثرکنندهای همهٔ مسافران را از غرق شدن نجات میدهد. او آخرین نفری است که کشتی را ترک میکند و درست لحظاتی قبل از آنکه کشتی برای همیشه در انبوهی از حباب و کف ناپدید شود، خودش را به قایق نجات میرساند. در فیلم ب کاپیتان سکان کشتی را میچرخاند و آن را با حفظ فاصلهای معقول از کنار کوه یخ عبور میدهد. حاضرید برای تماشای کدام فیلم پول بدهید؟ البته که الف. اما در قالب یک مسافر واقعی روی کشتی کدام را ترجیح میدهید؟ جواب آن هم همینقدر مشخص است: ب.
امیر امانی پور
«یک انسان باهوش مشکل را حل میکند. یک انسان عاقل از آن اجتناب میکند.»
مشکل آنجاست که اجتناب کردن از دردسرها جذابیت ندارد. طرح دو فیلم الف و ب را تصور کنید. در فیلم الف کشتی به یک کوه یخ برخورد میکند. کشتی غرق میشود. کاپیتان شریف آن، با ازخودگذشتگی و به شکل متأثرکنندهای همهٔ مسافران را از غرق شدن نجات میدهد. او آخرین نفری است که کشتی را ترک میکند و درست لحظاتی قبل از آنکه کشتی برای همیشه در انبوهی از حباب و کف ناپدید شود، خودش را به قایق نجات میرساند. در فیلم ب کاپیتان سکان کشتی را میچرخاند و آن را با حفظ فاصلهای معقول از کنار کوه یخ عبور میدهد. حاضرید برای تماشای کدام فیلم پول بدهید؟ البته که الف. اما در قالب یک مسافر واقعی روی کشتی کدام را ترجیح میدهید؟ جواب آن هم همینقدر مشخص است: ب.
امیر امانی پور
مقایسهها رها کنید. این یک قانون طلایی است.
البته گفتنش راحتتر از انجام دادنش است. گاهی برخی از مقایسهها عملاً بهزور به شما تحمیل میشوند. برای مثال دانشگاه کالیفرنیا طبق قانون مجبور است که حقوق محققانش را علنی اعلام کند. وبسایتی وجود دارد که محققان میتوانند ببینند همکارانشان چهقدر حقوق میگیرند. اگر در نیمهٔ پایینی باشید، نسبت به قبل از فهمیدن این موضوع، رضایت کمتری از شغلتان خواهید داشت. به عبارت دیگر شفافسازی باعث بروز نارضایتی شده است.
امیر امانی پور
ما به کسانی حسادت میکنیم که به لحاظ سن، شغل، محیط و سبک زندگی شبیه ما هستند. بازیکنان حرفهای تنیس خودشان را با تنیسبازان حرفهای مقایسه میکنند، مدیران اجرایی سطح بالا خودشان را با مدیران اجرایی سطح بالا و به همین ترتیب نویسندهها با نویسندهها. شما هیچوقت خودتان را با پاپ مقایسه نمیکنید، پس به پاپ حسودیتان نمیشود. دقیقاً و باز به همین سبب به اسکندر کبیر یا یک آدم فوقالعاده موفق از عصر حجر حسادت نمیکنید. به همین دلیل به موجودی از یک سیارهٔ دیگر، کوسهٔ عظیمالجثهٔ سفید یا درخت غولآسای سرخچوب هم حسادت نمیکنید. هیچیک از اینها، هر چهقدر هم موجودات فوقالعادهای باشند، گزینهٔ مناسبی برای حسادت نیستند.
برای حل این مشکل یک راهحل وجود دارد. خودتان را با دیگران مقایسه نکنید
امیر امانی پور
حسادت فقط مختص انسان نیست؛ بلکه در واقع غریزهای حیوانی است. فرانس دی وال و سارا برازنان، محققان جانورشناسی، به دو میمون کپوچین برای انجام یک مأموریت ساده، یک خیار جایزه میدادند. میمونها کاملاً راضی به نظر میرسیدند و سهم خیار خودشان را میپذیرفتند. اما دفعهٔ بعد محققان به یکی از آنها خیار دادند و به دیگری انگور شیرین. وقتی میمون اول این صحنه را دید، خیارش را از قفس بیرون انداخت و دیگر با محققان همکاری نکرد.
امیر امانی پور
همهٔ آنچه متعلق به شماست و برایتان ارزشمند و عزیز است، سلامتیتان، همسرتان، فرزندانتان، دوستانتان، خانهتان، اموالتان، سرزمینتان، اعتبارتان و همینطور جایگاه اجتماعیتان، همگی گذرا هستند. دلبستهٔ هیچکدامشان نباشید
امیر امانی پور
اینکه مجبور نباشید در مورد همهچیز و همهکس اظهارنظر کنید، حس آزادی خیلی خوبی دارد. اصلاً نیاز نیست نگران این باشید که بینظری شما به عنوان ضعف فکریتان تلقی شود. چون این گونه نیست و نشانهٔ هوش شماست. بینظری یک دارایی ارزشمند است. آنچه دنیا را احاطه کرده نه سرریز اطلاعات، که انبوه نظرات ماست.
امیر امانی پور
یک سطل «خیلی پیچیده» برای خودتان تهیه کنید. تمام سؤالهایی را که برایتان جالب نیست، بیجواباند یا جواب دادن به آنها خیلی دردسر دارد، در آن بریزید. نگران نباشید، هنوز کلی موضوع دیگر باقی میماند که هر روز میتوانید یا مجبورید هر روز دربارهشان نظر بدهید.
امیر امانی پور
دفتریادداشتی تهیه کنید و اسم آن را کتاب بزرگ نگرانیهای من بگذارید. زمان مشخصی را برای پرداختن به نگرانیهایتان اختصاص دهید. در عمل، این یعنی روزانه ده دقیقه را به نوشتن هر آنچه شما را نگران کرده اختصاص دهید؛ بدون توجه به اینکه چهقدر قابلتوجیه، احمقانه یا مبهماند. بهمحض اینکه چنین کاری را انجام دهید، بقیهٔ روز شما خالی از نگرانی خواهد بود. چون مغز شما میفهمد که نگرانیهایش ثبت شدهاند و به آنها بیتوجهی نشده. هر روز یک صفحهٔ جدید باز کنید و بنویسید. سرانجام متوجه خواهید شد که همیشه چند نگرانی ثابت دارید که شما را رنج میدهد. آخر هفتهها، یادداشتهای هفتهٔ قبل خود را بخوانید و به توصیهٔ برتراند راسل گوش کنید: «هر وقت حس میکنید غصهٔ یک موضوع میخواهد شما را در بربگیرد؛ هر چه باشد، بهترین راه همیشه این است که بیشتر از حالت همیشگی به آن فکر کنید تا وسوسهٔ فکر کردن به آن از بین برود.»
امیر امانی پور
محققان کانادایی تصمیم گرفتند دورتادورِ تمام قسمتهای یک دشت را تور بکشند و راه ورود دشمنهای گنجشکها را ببندند. گنجشکها هرگز تا این اندازه در امان نبودند. سپس محققان بلندگوهایی را در بعضی نقاط دشت جاسازی کردند. در یک ناحیهٔ پُر از چوب، صدای دشمنانِ گنجشکها را پخش کردند و در بخش دیگر صداهای طبیعی بیخطر. گنجشکهایی که در بخش صداهای ناخوشایند بودند، چهل درصد کمتر تخم گذاشتند و تخم آنها کوچکتر بود و تعداد کمتری از آن به جوجه تبدیل شد. بعضی از جوجهگنجشکها از گرسنگی مُردند چون والدین آنها میترسیدند برای جستوجوی غذا بروند. آن جوجههایی هم که نجات پیدا میکردند ضعیفتر شده بودند. این آزمایش بهوضوح نشان داد که برای اثرگذاری بر کلیت یک اکوسیستم حتا نیاز به یک تهدید واقعی هم نیست
امیر امانی پور
تصور کنید خدا هستید و میخواهید گونههای جدیدی خلق کنید. تا الآن سختافزار موردنظر را انتخاب کردهاید؛ مخلوق جدید قرار است شبیه شامپانزه باشد. حالا دارید نرمافزار آن را بررسی میکنید: در برابر خطرها، بهویژه خطرهای مبهم و سربسته، چهقدر باید قوی، سریع و حساس باشد؟
اگر «حسگر خطرِ» مخلوق خود را خیلی ضعیف طراحی کنید، آفریدهٔ شما خیلی زود از روی یک صخره سقوط میکند یا دشمنان طبیعیاش او را میخورند. دقیقاً ظرف دو ثانیه خواهد مُرد. اما اگر حسگرِ خطر را زیادی قوی طراحی کنید، همیشه در مواجهه با تهدیدها درجا خشکش میزند و قبل از اینکه فرصتی برای تولیدمثل داشته باشد از گرسنگی خواهد مُرد و باز هم به همان نتیجهٔ حالت قبلی میرسید: انقراض.
امیر امانی پور
یک زن در امریکا قبول کرد که در ازای ده هزار دلار اسم یک کازینوِ آنلاین را روی پیشانیاش خالکوبی کند تا هزینهٔ تحصیل پسرش را بدهد، البته که این یک معاملهٔ داوطلبانه بر سر چیزی بود که قبلاً مقدس به شمار میرفت: بدن انسان، حالا به یک تابلو تبلیغاتی تنزل پیدا کرده. بانکها نیز معمولاً در بیمهٔ عمر بازنشستگان سرمایهگذاری میکنند. هر چه بازنشستهای زودتر بمیرد، بانک پول بیشتری به دست میآورد. با صدها مثال مشابه میتوان نشان داد که چهطور اقتصاد پولی بیشازپیش به سمت مواردی حمله میکند که پیش از این مقدس تلقی میشدند.
امیر امانی پور
آیا چیزهایی هستند که برایتان آنقدر مقدس باشند که حاضر نباشید به هیچ قیمتی، حتا یک میلیارد دلار، آن را بفروشید؟
امیر امانی پور
دایرهٔ شأن شما که همانند دیواری شما را احاطه کرده، همواره با آزمونهای دشواری مواجه خواهد شد. شما ممکن است ادعا کنید که به آرمانهای والا، باورهای شرافتمندانه و باورهای مشخصی اعتقاد دارید اما حرف شما درست نیست مگر اینکه از آنها دفاع کنید
امیر امانی پور
مارتین لوترکینگ میگوید: «اگر کسی هنوز چیزی را پیدا نکرده که برای حفظ آن حاضر باشد جانش را بدهد، لایق ادامهٔ زندگی نیست.»
امیر امانی پور
دایرهٔ شأنتان را جمعوجور ترسیم کنید. یک دایرهٔ کوچک به دو دلیل قویتر از یک دایرهٔ بزرگ است. اول اینکه هر چه بیشتر دایرهٔ شأن را پُر کنید، احتمال بروز تضاد بین محتویات آن بالا میرود. نمیشود همزمان چند اولویت را محقق کرد. دوم اینکه هر چه موارد کمتری را وارد دایرهٔ شأن کنید، جدیتر میتوانید به باورهایتان متعهد باشید و بهتر از آنها دفاع کنید.
امیر امانی پور
چهطور دایرهٔ شأن را ترسیم میکنید؟ نه از طریق تأمل عمیق. در واقع این دایره برای بیشتر آدمها تا سنین میانسالی و به مرور زمان شکل میگیرد و مستحکم میشود. فرآیند شکلگیری این دایره، یک قدمِ ضروری به سمت بالغ شدن است. شما باید برخی مسائل از قبیل تصمیمات اشتباه، ناامیدی، شکست و بحران را تجربه کنید. همچنین باید آنقدر از خودتان شناخت داشته باشید که بدانید آمادهٔ دفاع از کدام اصول و گذشتن از کدامیک هستید.
امیر امانی پور
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۹ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۹ صفحه
قیمت:
۵۶,۰۰۰
۲۸,۰۰۰۵۰%
تومان