بریدههایی از کتاب هنر خوب زندگی کردن
۳٫۸
(۲۲۲)
برتراند راسل، ریاضیدان و برندهٔ نوبل، نوشت: «هیچچیز خستهکنندهتر و در بلندمدت زجرآورتر از تلاش روزانه برای باور چیزهایی نیست که هر روز غیرقابلباورتر میشوند. دست کشیدن از این تلاش، یک شرط ناگزیرِ خوشبختی قطعی و پایدار است.»
صابر
هیچ استراتژی تجارت بینقص، سبد سهام بهینه و شغل آرمانیای وجود ندارد. همهٔ اینها افسانه است. حقیقت این است که شما با یک تنظیم ابتدایی شروع میکنید و بعد از آن باید مدام آن را اصلاح کنید. هر چه دنیا پیچیدهتر باشد، نقطهٔ شروع شما کماهمیتتر میشود. پس در زندگی شخصی یا کاری تمام منابعتان را برای رسیدن به یک تنظیم ابتدایی بینقص هزینه نکنید.
صابر
تصحیحپذیری، زیر بنای هر دموکراسی کارآمد است. مسئله به قدرت رساندن مرد یا زن شایسته (همان تنظیم ابتدایی) نیست، مسئله از روی کار برداشتن مرد نامناسب یا زن نامناسب بدون خونریزی است. دموکراسی سازوکاری برای اصلاح در درون خود دارد و تنها نوعی از حکومت است که چنین خصوصیتی را داراست.
صابر
ما خودمان را بهتر، خوشقیافهتر، موفقتر و باهوشتر از آنچه واقعاً هستیم میپنداریم. این خطای خدمت به خود، ما را به سمت ریسکهایی سوق میدهد که در حالت عادی سراغشان نمیرفتیم. این خطا باعث میشود که خودمان را خیلی دستبالا بگیریم.
احسان رضاپور
بسیاری از روانشناسان به این نتیجه رسیدهاند که لازم است زمانی را صرف کنیم و به صورت خودخواسته خاطرات شیرین گذشته را به یاد بیاوریم. این پیشنهاد کمی جای تردید دارد. چرا نباید این زمان را حالا و همین جا صرف خلق تجربیات شگفتآور کنیم؟ از نظر من تلاش برای خلق تجربیات خودخواسته در لحظهٔ کنونی مشکلتر از غبارزدایی از خاطرات قدیمی نیست. اتفاقاً برعکس، آن چیزهایی که درحالحاضر تجربه میکنیم بسیار قویتر و پُررنگوبوتر از خاطرات رنگپریدهٔ ما هستند. لازم نیست که یک پرش با چتر نجات یا صحنهٔ غروبی بینقص را تجربه کنید تا از لحظه لذت ببرید. حتا اگر مثل حالا روی یک صندلی نشسته باشید و در حال خواندن این فصل باشید، مجموعهای از برهههای زمانی کوتاه و لذتبخش را (البته امیدوارم) تجربه خواهید کرد. به جای آنکه با شتابزدگی خاطراتتان را یادداشت کنید، هوشیارانه به این لحظهها توجه کنید و با تمام وجود آنها را احساس کنید.
احسان رضاپور
گاهی اوقات فقط کافی است مقاومت کنید و به این فکر کنید که رها شدن از این وضعیت امکانپذیر است. فقط کسی که در برابر شکستن از درون یا بیرون مقاومت میکند میتواند به هدفش برسد. کسی که هرگز تسلیم نمیشود، قدر ارادهاش را میداند؛ بیاعتنا به اینکه راه گریز چهقدر باریک باشد.
daanial
از زمانی که نوشتن دربارهٔ زندگی خوب را شروع کردهام، مردم از من میپرسند: پس زندگی خوب دقیقاً چیست؟ تعریفش چیست؟ جواب من: نمیدانم. رویکرد من شبیه خداشناسیِ سلبی در قرون وسطاست. در پاسخ به این سؤال که خدا چه کسی یا چه چیزی است، روحانیون پاسخ میدادند: نمیتوان دقیقاً گفت که خدا چیست، تنها میتوان گفت که خدا چه چیزی نیست. مسئلهٔ زندگی خوب هم همین است. نمیتوانید دقیقاً بگویید زندگی خوب چیست، اما میتوانید با خیال راحت تعیین کنید که چه چیزی نیست.
امیر امانی پور
وارن بافِت که سالها در کنار بیل گیتس در صدر فهرست فوربس بوده اقرار میکند که هرگز امکان نداشت بتواند در نسخهٔ مشابه عصر حجری آن فهرست، جایگاهی برای خودش دستوپا کند. «اگر هزاران سال قبل به دنیا آمده بودم، ناهار یک جانور میشدم. چون نه میتوانم سریع بدوم و نه از درختان بالا بروم.» بسته به اینکه در کدام قرن به دنیا میآمدید، جامعه نوع متفاوتی از موفقیت را تحسین میکرد.
امیر امانی پور
بهترین ایدهها زمانی به سراغتان میآیند که مشغول نوشتن هستید، نه در حال فکر کردن.
امیر امانی پور
فرض کنید که یک ورزشکار المپیکی هستید. در اوج آمادگی به سر میبرید و حتا یک مدال هم گرفتهاید. کدام مدال شما را خوشحالتر میکند، نقره یا برنز؟ پاسخ میدهید البته که نقره. ولی یک تحقیق از مدالآوران بازیهای المپیک ۱۹۹۲ بارسلونا نشان داد که برندگان مدال نقره احساس رضایت کمتری نسبت به دارندگان برنز داشتند. چرا؟ چون برندگان نقره خودشان را با برندگان مدال طلا مقایسه میکنند درحالیکه برندگان برنز خود را با کسانی مقایسه میکنند که هیچ مدالی کسب نکردهاند.
امیر امانی پور
اگر کتابی روی شما تأثیری نگذاشت، یا کتاب بدی بوده یا شما آن را بد خواندهاید.
امیر امانی پور
امروزه در مقایسه با چند سال قبل به شکل متفاوتی مطالعه میکنم. همان اندازه، ولی تعداد کمتری کتاب میخوانم، فقط آنها را بهتر میخوانم و دوبار میخوانم؛ بهشدت مشکلپسند شدهام. حداکثر ده دقیقه برای هر کتاب زمان میگذارم و بعد تصمیم میگیرم که آن را بخوانم یا نه.
امیر امانی پور
توجهی که به صفحهٔ فیسبوکتان روی موبایل میکنید، همان توجهی است که از کسی که در برابرتان نشسته دریغ میکنید.
امیر امانی پور
چیزهای جدید را با چیزهای بهدردبخور اشتباه نگیرید. هر پدیدهٔ تازه، اعم از یک محصول تولیدی، دیدگاه یا گزارش خبری نیازمند مخاطب است. هر چه جهان پُرسروصداتر باشد، آن چیز نوظهور باید بلندتر فریاد بکشد تا شنیده شود. این صدا را خیلی جدی نگیرید. بیشتر چیزهایی که به اسم تحول ستایش میشوند، بهدردنخورند.
امیر امانی پور
فاصلهٔ ایمنی خود را با هر پدیدهٔ «چندرسانهای» حفظ کنید. عکسها، تصاویر متحرک، و در آینده هم واقعیت مجازی، سرعت سرسامآوری به احساسات شما میدهند و کیفیت تصمیمگیری شما را به طرز محسوسی کاهش میدهند. اطلاعات مکتوب به بهترین نحو ممکن جذب میشوند، مثل متونی که کمترین تعداد لینکهای جانبی را دارند (به صورت ایدهآل کتابها).
امیر امانی پور
از هر محتوا یا فناوری «رایگان» دوری کنید. آنها به معنای واقعی کلمه تلهٔ تمرکز هستند چرا که با گنجاندن تبلیغات در محصولشان هزینههای خود را تأمین میکنند. چرا باید داوطلبانه وارد یک تله شوید؟
امیر امانی پور
تا میتوانید کمتر خودتان را از اخبار دور نگه دارید؛ بهخصوص وقتی فجایع انسانی رخ میدهد. اینکه جلوِ تلویزیون بنشینید، تصاویر فجایع را تماشا کنید و دستانتان را بههم فشار دهید به هیچکسی کمک نمیکند. نه به قربانیان و نه به خودتان. «علاقهمندی» به «پیگیری» تراژدیهای جهانی چیزی جز چشمچرانی نیست. «مطلع بودن» شاید حس انسانی بیشتری به شما بدهد اما در واقع دارید خودتان را فریب میدهید
امیر امانی پور
اگر میخواهید در بیابان لولهٔ آب نصب کنید، چاهکنهای محلی با کسری از هزینهٔ شما آن را انجام میدهند. ضمن اینکه شما این فرصت کاری را هم از آنها سلب میکنید. فرض کنید به عنوان یک داوطلب بتوانید روزی یک چاه حفر کنید. اگر همان روز را در ادارهٔ خودتان کار کنید و پولی را که درمیآورید به چاهکنهای محلی پرداخت کنید، در پایان روز صد چاه خوب خواهید داشت.
امیر امانی پور
اگر قصد دارید کاری کنید از دردورنج مردم کاسته شود، کمک مالی کنید. فقط پول. وقت گذاشتن به درد نمیخورد، فقط پول. اگر پزشک، خنثاکنندهٔ بمب یا دیپلمات نیستید، از اینسر به آنسرِ دنیا به مناطق بحرانزده سفر نکنید. خیلی از مردم دچار حماقت داوطلب میشوند؛ آنها گمان میکنند کار داوطلبانه فایده دارد، اما در واقع این کار وقت تلف کردن است. شما میتوانید وقتتان را به شکل مفیدی در دایرهٔ شایستگیتان صرف کنید
امیر امانی پور
ترحم به خود چیزی را عوض نمیکند. در حقیقت برعکس عمل میکند چون ترحم به خود مثل یک گرداب احساسی است، یک مارپیچ که در آن هر چه بیشتر بالاوپایین بپرید بیشتر شما را درون خودش فرومیبرد.
daanial
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۹ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۹ صفحه
قیمت:
۵۶,۰۰۰
۲۸,۰۰۰۵۰%
تومان