خدا مرا ببخشد؛
مرگِ کودکِ همسایه را بهانه کردم؛
سخت در فراق یارم گریستم
م. فیروزی
خوش به حالت؛
پیش ِخودت هستی
نَــسـی
در شب
اندوهیست
که مرا به خلأ
خیره میکند
آرام
نمیگویم آسمانت میشوم
تا آسمان
برایت قفس نشود.
من قفس ِتو هستم،
از من
به سوی آسمان بگریز
آرام
در سرزمینِ من
آغوشها
برای بدرقه گشوده میشوند
هو
گذشت
کارِ من نبود،
کارِ من
گذشتن بود
Nika
تو سکوتِ لابهلایِ حرف هایِ منی،
از حرفهایم
آنچه نمیگویم؛
تویی
Aysan
خواب دیدم تنها هستم،
بلند شدم
تعبیر شد
F.B
او باد است؛
میآید
من برگم؛
میروم
Nika
خوش به حالت؛
پیش ِخودت هستی
Aysan
در زدن را
از کلید داشتن
خوشتر میدارم
Ainsad
خدا مرا ببخشد؛
مرگِ کودکِ همسایه را بهانه کردم؛
سخت در فراق یارم گریستم
Aysan
من نیامدهام با تو باشم،
من آمدهام تو باشم.
هیزم آتش نمیگیرد؛
آتش میشود
اِمانوئل کِنت
در زدن را
از کلید داشتن
خوشتر میدارم
Aysan
هزار گل
سنگها را شکستند
یکی نگفت،
یک سنگ
گلی را شکست
همه گفتند
- RST
آخْ یارم،
روز را
هزارساعت کردی و
رفتی
Nika
من
نشانهیِ غیابِ تو،
من دلیلِ تنهاییام.
تنها نه،
من تنهاییام
Nuage
زیباییات کوهستانیست
که فقط از دور دیده میشود،
برای دیدن تمامِ تو
باید از تو فاصله گرفت
Aysan
در سرزمینِ من
آغوشها
برای بدرقه گشوده میشوند
zaguli
من نیامدهام با تو باشم،
من آمدهام تو باشم.
هیزم آتش نمیگیرد؛
آتش میشود
maha