خدا مرا ببخشد؛
مرگِ کودکِ همسایه را بهانه کردم؛
سخت در فراق یارم گریستم
م.ف
خوش به حالت؛
پیش ِخودت هستی
نَــسـی
در شب
اندوهیست
که مرا به خلأ
خیره میکند
آرام
نمیگویم آسمانت میشوم
تا آسمان
برایت قفس نشود.
من قفس ِتو هستم،
از من
به سوی آسمان بگریز
آرام
در سرزمینِ من
آغوشها
برای بدرقه گشوده میشوند
هو
او باد است؛
میآید
من برگم؛
میروم
Nika
تو سکوتِ لابهلایِ حرف هایِ منی،
از حرفهایم
آنچه نمیگویم؛
تویی
Aysan
گذشت
کارِ من نبود،
کارِ من
گذشتن بود
Nika
خوش به حالت؛
پیش ِخودت هستی
Aysan
خواب دیدم تنها هستم،
بلند شدم
تعبیر شد
F.B