بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فلسفه تنهایی | صفحه ۲۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب فلسفه تنهایی

بریده‌هایی از کتاب فلسفه تنهایی

۳٫۲
(۱۴۵)
آیا دادوستدهای اجتماعی فرد میل او به برقرار کردن ارتباط با دیگران را ارضا می‌کند یا خیر؛ یعنی آیا فرد دادوستدهای اجتماعی‌اش را معنادار می‌انگارد یا نه. (۸) تنهایی پدیده‌ای ذهنی است. ما وقتی احساس تنهایی می‌کنیم که روابط رضایت‌بخشی با دیگران نداریم، حال چه به این دلیل که روابطمان اندک است چه به این دلیل که روابط فعلی‌مان عاری از آن نزدیکی مطلوبمان است.
tizaras
هیچ ارتباطی میان میزان تنهایی فیزیکی و شدت احساس تنهایی وجود ندارد. (۷) به همین دلیل، می‌توان گفت شمار آدم‌هایی که فرد را احاطه کرده‌اند هیچ ربطی به احساس تنهایی ندارد. اما بنا بر برخی شاخص‌ها شدیدترین احساس تنهایی در موقعیت‌هایی ظهور و بروز پیدا می‌کند که فرد در میان جمع است. تنها بودن و تنهایی چه از نظر منطقی و چه از نظر تجربی ربطی به هم ندارند.
tizaras
احساس درد را هم به همین نحو نمی‌توان به اشتراک گذاشت. درد وقتی شدید می‌شود جهان و زبان ما را ویران می‌کند. درد کلام را خرد می‌کند و آدم حتی از گفتن آن هم عاجز می‌شود. درد شدید را نمی‌توان با دیگران در میان گذاشت چون وقتی درد سراسر جان و جهان آدم را می‌گیرد دیگر جایی برای هیچ چیز دیگر باقی نمی‌گذارد. البته ما قادریم درد دیگران را بیش از صرفِ تصور آن درک کنیم ـحتی تا حدودی می‌توانیم آن درد را حس کنیم، چون وقتی شخصی را در رنج و عذاب می‌بینیم خودمان هم گرفتار رنج و درد می‌شویم. بااین‌همه، همیشه ورطه‌ای میان درد دیگران و نسبتِ ما با آن درد وجود دارد. همین‌گونه تجربه‌هاست که پهنای پهناور و غیرقابل نفوذی را که میان ما و هر شخص دیگری وجود دارد نشان می‌دهد.
tizaras
اگر یاد بگیریم به خودمان متّکی باشیم به‌نحوی که دیگر وابسته تأییدِ دیگران نباشیم می‌توانیم از شدّتِ احساسمِ تنهایی‌مان بکاهیم. درعین‌حال باید یاد بگیریم که با دیگران ارتباط برقرار کنیم و خودمان را به روی آنان بگشاییم. اما باز با همه اینها احساسمِ تنهایی به‌ناگزیر گهگاه سربرخواهد آورد. این همان احساسمِ تنهایی است که باید مسئولیتش را بپذیریم زیرا هرچه باشد این تنهایی، تنهایی خودِ ماست.
Ghasedaksheno podcast
دیگران فقط تا آن اندازه می‌توانند متوجه تنهایی ما شوند که ما خودمان آن را به نمایش می‌گذاریم. هیچ کسمِ دیگری نمی‌تواند به‌زور خودش را داخلِ تنهایی ما کند و آن را محو سازد. اما ما همیشه می‌توانیم کسی را به داخلِ تنهایی‌مان راه دهیم. و درست در همین نقطه است که دیگر تنهایی وجود نخواهد داشت و جایش را جمع می‌گیرد. پس باید یاد بگیریم که با این واقعیت زندگی کنیم که هر زندگی انسانی تا حدودی حاوی تنهایی و احساسمِ تنهایی است. برای همین است که حیاتی است بیاموزیم تابِ تحملِ تنهایی را داشته باشیم و امیدوار باشیم که بتوانیم این احساسمِ تنهایی را بدَل به خلوت‌گزینی کنیم.
Ghasedaksheno podcast
احساس تنهایی حدودی را که ما نمی‌توانیم از آن تجاوز کنیم به ما یادآور می‌شود چون قاطعانه به ما نشان می‌دهد که ما خودبسا نیستیم. از آن لحظه‌ای که به دنیا می‌آییم، حتی پیش از آنکه به دنیا بیاییم زندگی ما به دیگران گِرِه می‌خورد و در سرتاسرِ زندگی‌مان پیوندهای تازه‌ای در کنارِ گسسته شدنِ پیوندهای قدیمی‌تر ایجاد می‌شود. همانگونه که دی. ایچ. لارنس گفته است، زندگی انسان چنان است که هر چیزی در آن، حتی فردیتِ ما وابسته به رابطه با دیگران است.
Ghasedaksheno podcast
سی.اس.لوییس می‌نویسد: «درست زمانی که به آگاهی تمام دست می‌یابیم تنهایی را کشف می‌کنیم. ما از نظر جسمی، احساسی و فکری نیازمند دیگرانیم؛ اگر قرار است اصلا بتوانیم چیزی را بشناسیم، حتی خودمان را، نیازمند دیگرانیم.» (۲) بگذارید ما پا را یک قدم پیش‌تر بگذاریم: ما درضمن نیازمندیم که دیگران نیازمندمان باشند.
tizaras
اساسآ در خلوت و انزوا نمی‌شود «انسان» شد. خود انسانیت ما حاصل ارتباطات ما با دیگران و تجربیات ما به همراه آنهاست
tizaras
عشق بهایی دارد که همواره باید بپردازیم، و تنهایی بخشی از این بهاست. همه ما که دل در گرو مهر کس یا کسانی داریم، وقتی دیگر آن کس یا کسان نیستند، چه جسمآ تنهامان گذاشته باشند چه از نظر روحی و عاطفی، احساس تنهایی می‌کنیم. البته می‌توانیم خودمان را از چنین گزندی در امان نگه داریم ـبدین‌ترتیب که هیچ پیوند عاطفی نزدیکی با هیچ‌کس برقرار نکنیم ــ اما حاصل آن یک‌جور احساس تنهایی اساسی‌تر و عمیق‌تر است.
tizaras
فیلسوفان هنر زندگی و فیلسوفان نظری سیستماتیک. آن دسته اول همان راه سقراط را در پیش گرفتند، یعنی طرح سؤال‌هایی که به هرکس و کلاً به زندگی ربط پیدا می‌کند و پاسخ به این سؤال‌ها «راه زندگی» هرکس را معین می‌کند. اما عده بیشتری در دسته دوم قرار گرفتند و به بحث‌های کلی و انتزاعی پیچیده پرداختند و اوج آن پدید آمدن فلسفه تحلیلی بود
yasinds
سقراط عمدتاً سؤال‌هایی را مطرح می‌کرد که با زندگی و شخصیت و خصائل افراد ارتباط داشت. و یونانیان طرف محاوره، که لزوماً فیلسوف هم نبودند، از بحث درباره این سؤال‌ها پرهیز نمی‌کردند.
yasinds
دارد: از نظر لغوی فلسفه «دوستداری حکمت» یا «عشق به حقیقت» است، و از نظر رشته‌ای، دانشی نظری و غالباً انتزاعی.
yasinds
مشهورترین داستان‌های عشقی محدود به برشمِ بسیار کوچکی از عشق هستند، محدود به آغازِ آن، محدود به نقطه‌ای که تازه عشق دارد پا می‌گیرد. اما عاشق شدن منظری است که رمانتیک‌ها برای نگاه به جوهر عشق برگزیده‌اند. شاید این داستان‌ها تصویر خوبی از چگونگی آغازِ عشق به‌دست دهند، اما تصویر خوبی از گسترش و روشن شدن ابعاد گوناگون آن به‌دست نمی‌دهند.
AmirTanazzoh
دیگران لزومی ندارد حتمآ افکار و احساسات ما را تأیید کنند، بلکه همین کافی است که بفهمند و بدانند که این افکار و احساسات از کجا نشأت می‌گیرد و بدانند این افکار و احساسات بیانی است از اینکه ما که هستیم و جهان را چگونه درمی‌یابیم.
FMG
ما باید به زندگی خودمان چنان نظم و ترتیبی بدهیم که «رضایتِ ما منحصرآ در گروِ خودمان باشد.»
FMG
فرد لیبرال موجودی اجتماعی است، اما درعین‌حال دلش می‌خواهد به انتخاب خودش با دیگران معاشرت کند. فرد لیبرالی آشکارا رگه‌هایی از خودشیفتگی دارد اما درعین‌حال نسبت به دیگران بی‌اعتنا هم نیست
FMG
هویتِ ما در عمقِ وجودِ خودِ ما، منفصل از دیگران، جای ندارد، بلکه در دلِ رابطه و وابستگی‌مان به دیگران است که جای می‌گیرد. دقیقآ به همین دلیل است که وقتی روابطمان با دیگران به‌هم می‌خورد به هویتِ شخصی‌مان آسیبی چنین شدید وارد می‌آید.
FMG
فردِ تنها فکر می‌کند که موردِ محبتِ کسی نیست و هیچ‌کس دلش نمی‌خواهد با او دوست شود، اما شاید مشکل دقیقآ همین است که چون از عشق و دوستی توقعِ بسیار ناممکنی دارد نمی‌تواند محبت یا دوستی کسی را جلب کند.
FMG
عشق حقیقی نوعی همزیستی است، نوعی یگانگی بین دو تن، اما نوعی از یگانگی که به‌هیچ‌روی بی‌شکاف و گسست نیست ولی درعین‌حال وحدتی است که تفاوت‌ها را می‌تواند در دل خودش جای دهد.
FMG
وقتی به شخصی اعتماد می‌کنید طبیعتآ در معرض آسیب قرار می‌گیرید و وقتی که به شخصی اعتماد می‌کنید که بی‌نهایت برای شما آدم مهمی است بی‌نهایت در معرض آسیب قرار می‌گیرید. وقتی اسرارتان را با کسی در میان می‌گذارید درواقع دیگر اسرار به حساب نمی‌آیند. وقتی به کسی دل می‌بندید در معرض طردشدگی قرار می‌گیرید.
FMG

حجم

۲۲۹٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

حجم

۲۲۹٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

قیمت:
۸۶,۰۰۰
۶۰,۲۰۰
۳۰%
تومان