بریده‌هایی از کتاب برنامه ریزی به روش بولت ژورنال (خلاصه کتاب)

اهداف، فرصت‌های واقعی و قابل دیدن زندگی هستند و کمک می‌کنند که به خواسته‌های خود جامه‌عمل بپوشانیم. اما باید در انتخاب آنها نهایت دقت را داشته باشیم. اگر اهداف خود را آگاهانه انتخاب نکنید، شانس خود را برای رسیدن به موفقیت از دست می‌دهید. اهداف شما باید با الهامات و احساساتی که دوست دارید، ارتباط داشته باشند. متاسفانه در بیشتر اوقات ما تصور درستی از چیزی که واقعا آن را می‌خواهیم، نداریم. بنابراین برای اینکه روشن شود که واقعا در ذهن ما چه می‌گذرد، باید افکار، ایده‌ها و آرزوهای خود را روی کاغذ بیاوریم و آن‌ها را تبدیل به اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت کنیم.

شما باید به کاری که انجام می‌دهید و جایی که قرار است به آن برسید، ایمان قلبی داشته باشید. با ایمان قلبی خلاقیت در شما بیدار می‌شود و ایده‌های جدیدی به ذهنتان خطور خواهند کرد. به این ترتیب قلب و ذهنتان با هم هماهنگ می‌شود و هیچ چیزی حواستان را پرت نمی‌کند.

سوال اول: چیزهایی که نوشتم برای من اهمیت دارند؟ آیا اهمیت آن برای خودم است یا برای دیگران؟ سوال دوم: آیا کارهایی که در نظر گرفتم ضروری هستند؟ سوال سوم: اگر اهمیتی به آن‌ها ندهم، آیا عواقب ترسناکی در انتظار من خواهد بود؟ اگر متوجه شدید برخی از چیزهایی که نوشتید در این سوال و جواب‌ها رد شدند، یعنی موضوع بی‌اهمیتی هستند و باید آن‌ها را کنار بگذارید. اگر هم در این آزمون پیروز شدند، باید آن‌ها را بپذیرید و خیلی سریع برای عملی کردنشان دست به کار شوید. به غیر از مواردی که رای آوردند، باید تکلیف چیزهایی که خودتان آن‌ها را دوست دارید را هم مشخص کنید. یادتان باشد که باید این کار را روی کاغذ انجام دهید. چون هنوز کارتان تمام نشده و در ابتدای مسیر هستید.

ستون اول: هر چیزی که در حال حاضر مشغول کار کردن روی آن هستید را بنویسید. ستون دوم: در این ستون هر چیزی که شما باید روی آن به خوبی کار کنید را بنویسید. ستون سوم: این ستون مربوط به چیزهایی است که شما دوست دارید روی آن کار کنید. همه آن‌ها را در این ستون بنویسید. در مورد نوشتن محدودیت ندارید. اگر عنوانی که نوشتید باعث شد تا چیز دیگری هم به ذهنتان برسد، آن را هم بنویسید

ذهن‌آگاهی یعنی اینکه در هر لحظه بتوانیم در بالاترین میزان ممکن از آگاهی قرار بگیریم. فقط داشتن بهره‌وری برای بهبود شرایط زندگی کافی نخواهد بود. باید در کنار آن بدانید که اکنون در کجا قرار دارید، چه کسی هستید و می‌خواهید به کجا برسید.

. وقتی تلاش خود را روی کنترل دیگران بگذاریم، چیزی که از دست می‌دهیم، زندگی خودمان است.

واکنش دیگران در کنترل شما نیست و چون انتظار شما با چیزی که دیگران عنوان می‌کنند، هماهنگی ندارد، احساس ناخوشایندی پیدا می‌کنید.

نکات مهم در مورد وقفه‌ها: ۱. وقفه نباید طولانی باشد. دو هفته برای استراحت مغز کافیست. ۲. با وقفه قرار نیست که شما برای همیشه دست از پروژه‌ای که در حال کار کردن روی آن بودید، بکشید. بعد از دو هفته دوباره باید روی پروژه مورد نظر خود کار کنید. ۳. آغاز و پایان وقفه باید دقیقا مشخص باشد و سر موعدی که تعیین کرده‌اید شروع کنید و آن را به پایان برسانید.

۵ ستون در نظر بگیرید. ستون شماره ۵ مربوط به اهدافی است که شما می‌خواهید تا ۵ سال دیگر به آن برسید. در ستون شماره ۴ باید هدفی را قرار دهید که می‌خواهید ۴ ماه دیگر به آن دست یابید. ستون ۳ مربوط به هدفی است که باید در ۳ هفته آینده به آن برسید، ستون شماره ۲ به هدفی مربوط می‌شود که تنها ۲ روز زمان برای محقق شدن نیاز دارد و ستون شماره یک همان هدفی هستند که باید یک روزه به آن برسید. اهداف خود را اولویت‌بندی کنید و یادتان باشد که اهداف شخصی و کاری را از یکدیگر تفکیک کنید. برخی از اهداف اهمیت کمی دارند و آن‌ها را به وقت دیگری موکول کنید. اهدافی که بسیار مهم هستند را در اولویت قرار دهید و همواره تمام تلاش خود را به کار بگیرید که در موعد مشخص شده به آن برسید.