بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب چارلی و کارخانه شکلات سازی | طاقچه
تصویر جلد کتاب چارلی و کارخانه شکلات سازی

بریده‌هایی از کتاب چارلی و کارخانه شکلات سازی

۴٫۵
(۳۳)
پدربزرگ جو از بقیه بزرگ‌تر بود. ۹۶ سال و شش ماه داشت، یعنی سن و سالی که کمتر کسی به آن می‌رسد. مثل هر آدم سن و سال‌داری ضعیف و مریض‌احوال بود و همهٔ روز لب از لب باز نمی‌کرد؛ اما شب‌ها که نوهٔ دوست‌داشتنی‌اش به اتاق آن‌ها می‌آمد، سرحال و جوان می‌شد. همهٔ خستگی او از تنش بیرون می‌رفت و مانند پسری جوان، هیجان‌زده و علاقه‌مند می‌شد.
........
آگوستوس، آگوستوس. چه خیکی و چه گامبوس همش به فکر خوردنه، شکمو و خنگ و کودنه تا وقتی زنده باشه همه چی از هم می‌پاشه هم زشته و گنده کی اونو می‌پسنده؟ باید یه فکری بکنیم، یه فکر بکری بکنیم، اون که گناهی نداره، بیچاره راهی نداره، از لوله‌ها ردش کنیم، کوچولو و لاغرش کنیم، ازش عروسک بسازیم، داریه و دمبک بسازیم، یه توپ خوشگلش کنیم، از شکلات پرش کنیم، خوشگل و خوب و تازه، بره تو هر مغازه.
امیر مهدی
«هستن که هستن! من یکی‌شونو می‌خوام. من فقط تو خونه‌مون دو تا سگ و چهار تا گربه و شیش تا خرگوش و دو تا طوطی دم‌دراز و سه تا قناری و یه طوطی سبز و یه لاک‌پشت و چند تا ماهی قرمز و یه قفس موش سفید و یه همستر پیر احمق دارم! یالّا، من سنجاب می‌خوام!
امیر مهدی

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۷۲ صفحه

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۷۲ صفحه

قیمت:
۵۶,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد