بریدههایی از کتاب کتاب بازها؛ جلد اول
۴٫۶
(۶۴)
وقتی میدانیم یک نفر دنبال یک کتاب مشخص است و برایش کلی امید و برنامهریزی دارد، چرا باید بخواهیم شکستش بدهیم و امیدهایش را از بین ببریم؟ فقط به خاطر اینکه تواناییاش را داریم؟
شقایق
«خب هیچوقت واسه آشتی کردن و دوست شدن دیر نیست. راستش، اون خودش اینو بهم گفت.»
seyed
وقتی آدم میداند خیلی زود باید خداحافظی کند، دیگر شش ماه و نه ماه و یک سال برایش فرقی نمیکند. هیچکدام کافی نیستند.
ژنرالیسم
پول شرایط آدم رو تغییر میده، ولی نمیتونه ذات آدم رو عوض کنه. یه آدم بدطینت با پول زیاد میشه یه پولدار بدجنس و یه آدم مهربون میشه یه پولدار سخاوتمند.
ژنرالیسم
همهٔ اونایی که اهل کتابن، آدمای خوبی نیستن.
ژنرالیسم
ابراز احساسات آقای کوئیزلینگ مثل یک کمد لباس پر از کتوشلوارهای خاکستری بههمفشرده بود. همهشان مرتب، حرفهای و قابل احترام بودند. ولی نمیشد گفت آیا کتوشلوار خاکستریای که امروز پوشیده با دیروزی یکی است یا فرق دارد.
ژنرالیسم
پول شرایط آدم رو تغییر میده، ولی نمیتونه ذات آدم رو عوض کنه.
montag
آدم، بمونه یا بره، به هر حال خیلی چیزها رو از دست میده. واسه همین تصمیم گرفتم باهاش همراه بشم و شیوهٔ زندگیمون رو دوست داشته باشم.»
کاربر ۱۵۸۲۹۰۵
امیلی پرسید: «جِداً مشکل مدی چیه؟»
در همین حین مجبور شدند از هم جدا شوند تا سه خانم که زیرانداز مخصوص یوگا روی دوششان بود رد شوند، بعد دوباره کنار هم آمدند.
جیمز شانههایش را بالا انداخت و گفت: «فکر میکنه از همه بهتره. مدی فرناندِز کلهجارویی عقلکل. البته من دربارهٔ مدل موهای متفاوت نظر بدی ندارم.»
امیلی گفت: «من فکر میکردم موهاش بیشتر شبیه قارچه تا جارو.»
جیمز زد زیر خنده؛ «قارچ! پس واسه همین گفتی اگه ببازه باید خودش رو شبیه قارچ سمّی بکنه؟ چرا قبلاً به فکرم نرسیده بود!»
بعد نگاه شیطنتآمیزی به امیلی کرد و با خندهٔ خبیثانهای گفت: «مدی، ملکهٔ بدجنس قارچهای سمّی.»
امیلی گفت: «علیاحضرت مدی کلهقارچی.»
n.m🎻Violin
«امضاش کن، متیو.»
متیو غرغرکنان دستش را دراز کرد و ماژیک خواست. امیلی وقتی کارت را پس گرفت، خواند که متیو چه نوشته است:
خواهر من به خاطر اتفاقی که برای شما افتاده حسابی قاطی کرده، برای همین مرا مجبور کرده این یادداشت را امضا کنم. امیدوارم زودتر خوب شوید، آقای شکلاتی!
«متیو! تو نباید همچین چیزی بنویسی. قبلاً هم بهت گفتم، لقب ویلی وونکا که بهش دادن ربطی به شکلات و آبنبات نداره. آقای گریسولد کتاب چاپ میکنه.»
«خیلیخب. درستش میکنم.»
او کارت را پس گرفت، آقای شکلاتی را خط زد و به جایش نوشت: آقا خوشتیپهٔ کتابهای عتیقه!
n.m🎻Violin
حجم
۶۴۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
حجم
۶۴۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
قیمت:
۸۳,۰۰۰
۴۱,۵۰۰۵۰%
تومان