بریدههایی از کتاب ترس ها و مزخرفات ذهنی
۳٫۶
(۶۰)
برای دست یافتن به هرگونه شناخت نسبت به ماهیت انسان، مبنای صحیح و مقدماتی آن است که به طور کلی افعال یک فرد، توسط عقل و تصمیماتی که با آن اتخاذ میکند شکل نمیگیرند. بنابراین چگونگی رفتار هر فرد بر پایهٔ خواست او نیست، حتی ممکن است که خواسته درونیاش با آن رفتاری که از خود نشان میدهد متفاوت باشد، در واقع رفتار هر فرد از شخصیت ذاتی و بدون تغییر او سرچشمه میگیرد، که به شکل خاص و محدود توسط انگیزش مشخص میشود و نتیجه آن که رفتار هر فرد حاصل این دو عامل، یعنی شخصیت ذاتی و انگیزش وی میباشد.
M O H A M M A D
کوچک شمردن ایمان عوامالناس به این دلیل است که اعتقاد عامهٔ مردم به دین، باوری منطقی نیست و صرفاً نتیجهٔ آموزشهایی است که در دوران کودکی در ذهنشان کاشته شده است.
احسان رضاپور
اگر میخواهی که از نزدیک شاهد نتایجی که ایمان میتواند به بار بیاورد باشی، نگاهی به انگلستان بیانداز. آنها بیش از هر ملت دیگری از نعمات طبیعی و هوشی سرشار برخوردارند، اما با این حال به سبب رواج خرافات توسط کلیسای احمقانهشان که عقایدش را به عنوان اصلی تغییر ناپذیر در مغز عوامالناس فرو میکند، از سایر ملل عقب ماندهاند و در حقیقت به پستترین درجات نازل شدهاند. این به سبب آن است که تعلیم و تربیت در انحصار کشیشها درآمده است، همان کسانی که اصرار دارند آموزههایشان را از اوان کودکی در ذهن عامهٔ مردم فرو کنند که تنها نتیجهٔ آن نوعی کرختی ذهنی در کودکی و نادانی و کند ذهنی و تعصب شدید در دوران بزرگسالی است، حتی کسانی که از نبوغ و هوش سرشار طبیعی برخوردارند نیز خود را کوچک میشمارند و از خود اثرات مخربی در جهان به جای میگذارند.
احسان رضاپور
از آنجا که لازمهٔ دیدن خورشید، چشم، و لازمهٔ شنیدن موسیقی، گوش است، برای درک ارزش یک شاهکار هنری یا علمی به یک ذهن روشن نیاز هست. تنها چنین اذهانی از عهدهٔ آزاد کردن ارواح زندانی شده در لابلای شاهکارها بر میآیند. اذهان محدود و پیش پا افتاده قادر به باز کردن این جعبهٔ جواهرات جادویی نیستند. اگر شاهکارهای هنری و علمی را مانند یک ساز در نظر بگیریم، اذهان پیش پا افتاده قادر به نواختن آن نیستند، مهم نیست که تا چه اندازه خودشان را فریب دهند، تنها شاید بتوانند با آن صداهایی ناهنجار تولید کنند. آثار زیبا برای درک شدن، نیازمند یک ذهن زیبا، حساس و متفکر هستند، برای داشتن چنین ذهنی باید واقعاً زندگی کرد و بودن را به معنای واقعی کلمه تجربه کرد.
javadazadi
بزرگترین شوربختی که متوجه شایستگی عقلی میشود این است که میزان خوب بودن آن باید توسط کسانی ارزیابی شود که تنها آثار بد تولید میکنند. در حقیقت این شوربختی از آنجایی سرچشمه میگیرد که شایستگان باید تاج شایستگی را توسط دستان قضاوت انسانهای متوسطی دریافت کنند که تنها قدرتشان قدرت بچهدار شدن است.
javadazadi
انسان اگر فعالیت درونی بالایی نداشته باشد، به فعالیت فیزیکی بیشتری نیاز پیدا میکند. اگر فعالیت درونی به میزان قابل توجهی بالا باشد، فعالیت فیزیکی، دیگر یک امر دست و پاگیر محسوب میشود. معمولاً فعالیت فیزیکی بالا و سفر رفتنهای مکرر خصیصهٔ کسانی است که فعالیت درونی کمی دارند. چیزی که آنها را از شهری به شهر دیگر و از کشوری به کشور دیگر میکشاند، همان ملالی است که مردم را به سوی اجتماعات و تودهها میکشاند. زمانی با مرد محترم پنجاه سالهای ملاقات کردم که تا قبل از آن روز او را نمیشناختم. او خاطراتی از سفرهای دور و درازش که به مدت دو سال به آنها پرداخته بود، برایم تعریف کرد. به او گفتم که به احتمال زیاد در طول این دو سال با مرارتها و پستی و بلندیهای زیادی روبهرو شده است، او با صراحت و بدون هیچگونه مقدمهچینی طوری این جمله را گفت که انگار میخواهد از یک امر بدیهی صحبت به میان آورد. او در جوابم گفت: «حتی یک لحظه هم حوصلهام سر نرفت!»
javadazadi
اکنون شاهد این مسئله هستیم که ماوراءالطبیعهٔ عوامالناس، حالت انحصاری به خود گرفته و طوری از ابتدای کودکی عمیق و مداوم در مغزشان جا افتاده که شاید تنها معجزهای بتواند آنها را از سرشان بیرون آورد، وگرنه تا ابد در ذهنشان باقی میماند و آنها را از داشتن اندیشهای مستقل و قضاوتی بدون پیشداوری - نوعی توانایی که بشر را از سایر حیوانات متمایز میسازد - محروم و عقلشان را کرخت میسازد.
آترین🍃
حجم
۹۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
حجم
۹۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
قیمت:
۲۴,۰۰۰
۱۲,۰۰۰۵۰%
تومان