بریدههایی از کتاب ترس ها و مزخرفات ذهنی
۳٫۶
(۶۳)
ایمان اکتسابی، که شخص بزرگسال با صلاح خود به آن دست مییابد، به طور یقین حقهای است که جهت کسب منافع شخصی از آن استفاده میکنند. کوچک شمردن ایمان عوامالناس به این دلیل است که اعتقاد عامهٔ مردم به دین، باوری منطقی نیست و صرفاً نتیجهٔ آموزشهایی است که در دوران کودکی در ذهنشان کاشته شده است. این تنها مردم عامی نیستند که به صورت کورکورانه به عقاید و مذهب آبا و اجدادی خویش وفادار باقی میمانند، بلکه حتی روحانیون و مبلغین مذهبی نیز، که به مطالعهٔ ریشهها و تعصبات و مباحث دینی که به آن پایبند هستند میپردازند، وضعیتی مشابه عوامالناس دارند؛ به همین دلیل است که غیرمحتملترین امر در دنیا این است که یک مبلغ مذهبی از دین خودش به دینی دیگر گرایش پیدا کند.
محمدرضا
ادیان به منطق علاقهای نشان نمیدهند و معتقد به ایمانی بر مبنای وحی هستند. در دوران کودکی پذیرفتن این اعتقادات در اوج خود قرار دارد و به همین دلیل ادیان پیش از هر چیز عزم خود را جزم نمودهاند که سالهای ابتدایی حیات انسان را به تملک خود درآورند. نتیجه این است که ایمان، حتی بیشتر از معجزاتی که از آنها سخن میگوید، عقلانیت را زیر سوال میبرد، زیرا هنگامی که در دوران کودکی با تکرار بسیار، اصول و قواعدی را به فرد دیکته کنند و تمام راههای شک و تردید را بسته نگه دارند، آثاری که در ذهن فرد به جا میگذارد چنان عمیق است که میتوان گفت همانطوری که آن شخص به وجود خودش اطمینان دارد، در وجود آن اصول نیز تردیدی به خود راه نمیدهد، و به ندرت و احتمالاً یکی در میان هزاران نفر یافت میشود که به عقلش رجوع میکند و از خود میپرسد: تا چه میزان مسائلی که آموختم حقیقت دارد؟ روح و ارادهٔ فراگیر متعلق به افرادی است که شیوهٔ استفاده از آن را در اختیار دارند. اما اکثریت قریب به اتفاقشان این پرسش را مطرح نمیکنند
محمدرضا
دین تنها وسیلهای است که به واسطهٔ آن میشود برخی از مفاهیم عالی زندگی را به مغز خام عوام حالی کرد و درست به همان اندازهای که مشاغل سختشان در ذهنشان حک شده این مفاهیم را نیز برایشان جا انداخت. انسان به طور غریزی تنها در اندیشهٔ ارضای نیازهای جسمانی و تمایلات خویش است، و هنگامی که از آنها رفع نیاز کند به فکر اندکی سرگرمی و تفریح میافتد. فلاسفه و بنیانگذاران دینی به این جهان آمدند تا انسان را از حیرت و آشفتگی رهانیده و توجه او را به سوی معنای والای حیات معطوف نمایند.
محمدرضا
جدایی تمرینی است برای مرگ، و وصال تمرینی است برای تولد. شاید دلیل خوشحالی دو نفر که بعد از بیست سال یکدیگر را میبینند همین باشد، فرقی هم نمیکند که آنها در طول آشنایی خود نسبت به یکدیگر بیتفاوت بوده باشند یا خیر.
sayeshyni
برای دست یافتن به هرگونه شناخت نسبت به ماهیت انسان، مبنای صحیح و مقدماتی آن است که به طور کلی افعال یک فرد، توسط عقل و تصمیماتی که با آن اتخاذ میکند شکل نمیگیرند. بنابراین چگونگی رفتار هر فرد بر پایهٔ خواست او نیست، حتی ممکن است که خواسته درونیاش با آن رفتاری که از خود نشان میدهد متفاوت باشد، در واقع رفتار هر فرد از شخصیت ذاتی و بدون تغییر او سرچشمه میگیرد، که به شکل خاص و محدود توسط انگیزش مشخص میشود و نتیجه آن که رفتار هر فرد حاصل این دو عامل، یعنی شخصیت ذاتی و انگیزش وی میباشد.
M O H A M M A D
کوچک شمردن ایمان عوامالناس به این دلیل است که اعتقاد عامهٔ مردم به دین، باوری منطقی نیست و صرفاً نتیجهٔ آموزشهایی است که در دوران کودکی در ذهنشان کاشته شده است.
احسان رضاپور
اگر میخواهی که از نزدیک شاهد نتایجی که ایمان میتواند به بار بیاورد باشی، نگاهی به انگلستان بیانداز. آنها بیش از هر ملت دیگری از نعمات طبیعی و هوشی سرشار برخوردارند، اما با این حال به سبب رواج خرافات توسط کلیسای احمقانهشان که عقایدش را به عنوان اصلی تغییر ناپذیر در مغز عوامالناس فرو میکند، از سایر ملل عقب ماندهاند و در حقیقت به پستترین درجات نازل شدهاند. این به سبب آن است که تعلیم و تربیت در انحصار کشیشها درآمده است، همان کسانی که اصرار دارند آموزههایشان را از اوان کودکی در ذهن عامهٔ مردم فرو کنند که تنها نتیجهٔ آن نوعی کرختی ذهنی در کودکی و نادانی و کند ذهنی و تعصب شدید در دوران بزرگسالی است، حتی کسانی که از نبوغ و هوش سرشار طبیعی برخوردارند نیز خود را کوچک میشمارند و از خود اثرات مخربی در جهان به جای میگذارند.
احسان رضاپور
از آنجا که لازمهٔ دیدن خورشید، چشم، و لازمهٔ شنیدن موسیقی، گوش است، برای درک ارزش یک شاهکار هنری یا علمی به یک ذهن روشن نیاز هست. تنها چنین اذهانی از عهدهٔ آزاد کردن ارواح زندانی شده در لابلای شاهکارها بر میآیند. اذهان محدود و پیش پا افتاده قادر به باز کردن این جعبهٔ جواهرات جادویی نیستند. اگر شاهکارهای هنری و علمی را مانند یک ساز در نظر بگیریم، اذهان پیش پا افتاده قادر به نواختن آن نیستند، مهم نیست که تا چه اندازه خودشان را فریب دهند، تنها شاید بتوانند با آن صداهایی ناهنجار تولید کنند. آثار زیبا برای درک شدن، نیازمند یک ذهن زیبا، حساس و متفکر هستند، برای داشتن چنین ذهنی باید واقعاً زندگی کرد و بودن را به معنای واقعی کلمه تجربه کرد.
javadazadi
بزرگترین شوربختی که متوجه شایستگی عقلی میشود این است که میزان خوب بودن آن باید توسط کسانی ارزیابی شود که تنها آثار بد تولید میکنند. در حقیقت این شوربختی از آنجایی سرچشمه میگیرد که شایستگان باید تاج شایستگی را توسط دستان قضاوت انسانهای متوسطی دریافت کنند که تنها قدرتشان قدرت بچهدار شدن است.
javadazadi
انسان اگر فعالیت درونی بالایی نداشته باشد، به فعالیت فیزیکی بیشتری نیاز پیدا میکند. اگر فعالیت درونی به میزان قابل توجهی بالا باشد، فعالیت فیزیکی، دیگر یک امر دست و پاگیر محسوب میشود. معمولاً فعالیت فیزیکی بالا و سفر رفتنهای مکرر خصیصهٔ کسانی است که فعالیت درونی کمی دارند. چیزی که آنها را از شهری به شهر دیگر و از کشوری به کشور دیگر میکشاند، همان ملالی است که مردم را به سوی اجتماعات و تودهها میکشاند. زمانی با مرد محترم پنجاه سالهای ملاقات کردم که تا قبل از آن روز او را نمیشناختم. او خاطراتی از سفرهای دور و درازش که به مدت دو سال به آنها پرداخته بود، برایم تعریف کرد. به او گفتم که به احتمال زیاد در طول این دو سال با مرارتها و پستی و بلندیهای زیادی روبهرو شده است، او با صراحت و بدون هیچگونه مقدمهچینی طوری این جمله را گفت که انگار میخواهد از یک امر بدیهی صحبت به میان آورد. او در جوابم گفت: «حتی یک لحظه هم حوصلهام سر نرفت!»
javadazadi
اکنون شاهد این مسئله هستیم که ماوراءالطبیعهٔ عوامالناس، حالت انحصاری به خود گرفته و طوری از ابتدای کودکی عمیق و مداوم در مغزشان جا افتاده که شاید تنها معجزهای بتواند آنها را از سرشان بیرون آورد، وگرنه تا ابد در ذهنشان باقی میماند و آنها را از داشتن اندیشهای مستقل و قضاوتی بدون پیشداوری - نوعی توانایی که بشر را از سایر حیوانات متمایز میسازد - محروم و عقلشان را کرخت میسازد.
آترین🍃
حجم
۹۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
حجم
۹۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
قیمت:
۲۴,۰۰۰
۱۲,۰۰۰۵۰%
تومان