بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب قصه ها عوض می شوند؛ زیبای خفته | صفحه ۶ | طاقچه
کتاب قصه ها عوض می شوند؛ زیبای خفته اثر سارا ملانسکی

بریده‌هایی از کتاب قصه ها عوض می شوند؛ زیبای خفته

۴٫۸
(۵۲)
بعد رو به بری می‌کنم. «ببخشید، برادرهای کوچولو خیلی اذیت می‌کنن. بعدشم جونا می‌دونه که اجازه نداره نوشیدنی گازدار بخوره.» یا همان نوشابه. از وقتی به اسمیت‌ویل آمده‌ایم، جونا هم مثل بقیهٔ اسمیت‌ویلی‌ها، به نوشیدنی گازدار می‌گوید نوشابه؛ ولی من نه. هنوز همان نوشیدنی گازدار صدایش می‌کنم. با تشکر!
کاربر ۲۷۳۴۳۸۸
می‌کند. بالاخره می‌گوید: «آماده‌م.»  صدایم را صاف می‌کنم: «گنجیشک بالا، کفتر پایین، بخواب کوچولو، لالا لالایی، لالا لالایی، لالا لالایی...» چشم‌های بری هنوز بازِ باز است. «این چطوری قراره منو آروم کنه و بخوابونه؟ گنجیشک و کفتر آخه همه‌ش سَروصدا می‌کنن و نمی‌ذارن بخوابم. این چه شعریه آخه؟!»
کاربر ۲۷۳۴۳۸۸
با صدایی که سعی می‌کنم مهربان باشد، می‌گویم: «عزیزم! آقای خوش‌تیپ! می‌شه ازت خواهش کنم؟» فلیکس که یک شمع دیگر توی دستش گرفته، پشتکی می‌زند و می‌پرسد: «چی بهم می‌دین؟» بله؟! عجب بچه‌ای است این فلیکس!
کاربر ۲۷۳۴۳۸۸
اشکالی ندارد اگر چند دقیقه چشم‌هایم را ببندم، نه؟ خسته‌ام. الان توی خانه نصفه‌شب است و من باید خواب باشم.  چشم‌هایم... سنگین... خیلی سنگین... من خیلی خسته...
کاربر ۲۷۳۴۳۸۸
انگار مشکلی پیش آمده.  رابین رفته است!
کاربر ۲۷۳۴۳۸۸
شمارهٔ یک: رابین را بیدار کن. شمارهٔ دو: بری را خواب کن تا ۱۰۰ سال دیگر؛ تا وقتی‌که یک شاهزاده بیاید و بیدارش کند. شمارهٔ سه: یه راه جادویی برای برگشتن ما به خونه درست کن. شمارهٔ چهار: یه تمساحی درست کن که کاراته بلد باشه.  می‌دانستم! سعی می‌کنم کاغذ را از زیر دستش بکشم. «جونا! تو نمی‌تونی تمساحی داشته باشی که کاراته هم بلده، کجا قراره زندگی کنه؟!» «با ما!» «تو می‌خوای یه تمساح با خودت بیاری اسمیت‌ویل؟! لابد قراره توی وان حموم بخوابه!»
کاربر ۲۷۳۴۳۸۸

حجم

۱۳۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

حجم

۱۳۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

قیمت:
۵۱,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
...
۵
۶
صفحه بعد