بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خدا وجود دارد | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب خدا وجود دارد

بریده‌هایی از کتاب خدا وجود دارد

امتیاز:
۳.۷از ۳۱ رأی
۳٫۷
(۳۱)
معمولاً اگر فرد در محیطی قرار گیرد که نظرات او همواره مورد تأیید اطرافیان واقع شود، کمتر به فکر تحقیق بیشتر در باب صحت نظرات خویش می‌‌افتد، اما وقتی همان فرد در شرایطی قرار می‌‌گیرد که اندیشۀ وی از سوی برخی مورد تردید واقع می‌‌شود و از سوی برخی انکار، احتمالاً این فکر به ذهن او خطور خواهد کرد که ممکن است آنچه او بدان اعتقاد دارد شامل همۀ حقیقت نباشد.
Aysan
معمولاً درد و رنج‌‌ها (شرها) انسان را در مورد علت خود به فکر فرو می‌‌برند، اما نیکبختی‌‌ها نه، چرا که انسان معمولاً نیکبختی‌‌ها را حق خود می‌‌داند و آنگاه که دچار مشقّت می‌‌شود، خواهان دلیل است. درست همین‌جاست که شاید فرد خداباور بپرسد: «چگونه خدایی که رحیم و رحمان می‌‌خوانیمش، اکنون به رنج بردن انسان راضی شده است؟ » این پرسشی است که فلو در پانزده‌سالگی پاسخی برای آن نیافت.
Aysan
تفاوت فلو با همفکران سابقش چیست؟ پاسخ به این سوال، همچنین پاسخ به این پرسش خواهد بود که چرا او را بزرگ‌ترین ملحد جهان نامیده‌اند. برای مقایسه ریچارد داوکینز را در نظر می‌‌گیریم. داوکینز زیست‌شناس مشهوری است که آثار متعدّد وی در زمینۀ الحادگرایی با اقبال فراوانی روبه‌رو شده است. به همین دلیل شاید بتوان او را شناخته‌شده‌ ترین ملحد جهان نامید.
Seddiq
«باید پیرو دلیل باشیم، به هرکجا که ما را راهنمایی کند». این همان اصلی است که فلو تلاش کرد تا همچون رایل در زندگی خویش تابع آن باشد.
Sajjad Nikmoradi
باغبانی که شامه آن را در نمی‌‌یابد و صدایی ایجاد نمی‌‌کند؛ باغبانی که پنهانی می‌‌آید و به باغی که به آن عشق می‌‌ورزد سر می‌‌زند. شکاک سرانجام با ناامیدی می‌‌گوید: اما از اصل حکم تو چه چیزی باقی مانده است؟ انصافاً چیزی که تو آن را باغبان نامرئی، لمس‌‌ناشدنی، ابداً دست‌نایافتنی و متفاوت از یک باغبان قابل تصور و حتی متفاوت از نبود هیچ باغبانی می‌‌نامی چیست؟ ». در مثال مذکور، فردی که به وجود باغبان باور دارد، آن‌قدر به حکم اولیۀ خود قید می‌‌افزاید و آن را توجیه می‌‌کند که می‌‌توان گفت دیگر از آن حکم چیزی باقی نمی‌‌ماند و معنای خود را از دست می‌‌دهد.
arash
آیا شکاکان تنها وقتی وجود خدا را می‌‌پذیرند که خدا با آن‌ها حرف بزند، یا در حضورشان ظاهر شود؟ شکاک خودش را در وضعی قرار داده است که هر دلیلی که بخواهد ادعای او را مورد تردید قرار دهد در دم رد می‌‌شود. این علمی به نظر نمی‌‌رسد
Aysan
اگر بخواهیم از بنیادی‌ترین قوانین فیزیک صحبت کنیم، این مسئله محاسبه شده است که اگر اندازۀ فقط یکی از ذرات بنیادین مثل سرعت نور یا حجم الکترون، حتی به کمترین مقدار متفاوت می‌‌بود، در آن صورت هیچ سیاره‌‌ای که قادر بر اجازۀ تکامل حیات انسانی در خود باشد اساساً شکل نمی‌‌گرفت. این نظم شگفت‌انگیز، دانشمندان این حوزه را به دو دسته تقسیم کرده است. برخی معتقدند این نظم دلیلی بر تدبیر الهی است و عده‌‌ای نیز بر این باورند که جهان ما تنها یکی از چند جهان متنوع است که با گذشت زمان زمینه‌‌های مناسب حیات را پیدا کرده است. اما تقریباً امروزه هیچ دانشمند مهمی ادعا نمی‌‌کند که این نظم تصادفی است.
Aysan
به علاوه او در خدا هست به سخنی از چارلز داروین طراح نظریۀ تکامل انواع اشاره می‌‌کند که در آن داروین به وجود علت اولی اذعان می‌‌کند و خود را شایستۀ خداباور بودن می‌‌داند: دلایل، مرا از بسیار مشکل بودن یا تقریباً غیر ممکن بودن درک این جهان عظیم و عجیب باخبر کرده‌اند. جهانی که شامل انسان با گذشته و آیندۀ دورِ او، به عنوان نتیجۀ تصادف یا ضرورت است. با این وصف، من احساس می‌‌کنم که در نظر گرفتن یک علت اولی ضروری است، علتی که دارای ذهنی هوشمند تا حدودی شبیه به ذهن انسان است. از این رو من هم سزاوار آن هستم که خداباور نامیده شوم.
Aysan
هرکس که به طور قاطع با پیشرفت علم درگیر است، متقاعد می‌‌شود که قواعد طبیعی نشان‌دهندۀ وجود روحی است که به طور فزاینده‌‌ای، برتر از انسان‌‌هاست، وجودی که ما با قدرت‌‌های محدود خود باید در مقابلش احساس فروتنی کنیم. فلو همچنین یادآور می‌شود که اینشتین، کاشف نسبیت، تنها دانشمند بزرگی نبود که به ارتباط میان قوانین طبیعت و عقل الهی اعتراف کرد.
Aysan
جامر در کتاب خود به این سخن اینشتین اشاره می‌کند: من ملحد نیستم و فکر نمی‌‌کنم بتوانم خود را همه خداباور نیز بنامم. ما در موقعیت طفلی هستیم که به یک کتابخانۀ عظیم وارد شده است که مملو از کتاب‌‌هایی به زبان‌‌های مختلف است. این طفل می‌‌داند که کسی باید این کتاب‌‌ها را نوشته باشد، ولی او نمی‌‌داند چگونه. او زبان این کتاب‌‌ها را نیز نمی‌‌فهمد. این طفل کمی به نظم مرموز چینش این کتاب‌‌ها شک می‌‌کند، اما نمی‌‌داند آن نظم چیست. به نظر من نگرش باهوش‌ترین انسان در مورد خدا هم همینطور است. ما می‌‌دانیم که جهان به طور شگفت‌انگیزی سازماندهی شده است و از قوانین معینی پیروی می‌‌کند. اما به سختی می‌‌توان این قوانین را درک کرد.
Aysan
او به نظر فیزیک‌دان مشهور استیون هاوکینگ در اثر پرفروش تاریخ اجمالی زمان اشاره می‌‌کند که وی معتقد است قوانین معقول طبیعت و کیهان به بهترین نحو به وجود عقل برتر اشاره دارند. در نظر فلو اینشتین، مرد بزرگ علم معاصر نیز چنین باوری دارد. البته اینشتین هیچ‌گاه به روشنی در باب دین و خدا سخن نگفته است، به طوری که ملحدان و خداباوران با توجه به اظهارات اینشتین، هر کدام از ظنّ خود یار او شده‌‌اند. در هرحال اگر موفق شویم بگوییم که اینشتین یک خداباور بوده است، نمی‌‌توانیم او را دین‌دار به معنایی که سایر مردم هستند، معرفی کنیم.
Aysan
فریمون دیسون فیزیک‌دان نقل می‌‌کند: من هرچه جهان را مورد ارزیابی قرار می‌‌دهم و جزئیات معماری آن را بررسی می‌‌کنم، شواهد بیشتری می‌‌یابم برای این نتیجه که جهان به یک معنا، می‌‌دانسته است که ما می‌‌آییم.
علی شیری
«معرفت متمایز از باور صرف است. آن بنیانی است معادل با داشتن دلیل کافی و یا در مسیر دانایی قرار داشتنِ بدون دلیل اما به طور مستقیم. ]مانند حس کردن که ما را از آوردن دلیل بی‌نیاز می‌‌سازد[. باور صحیح صرفاً اعتقاد به این است که چیزی چنین یا چنان است؛ و ممکن است صحیح هم باشد، اما بدون اینکه ضرورتاً بتواند معرفت باشد. از این رو نمی‌توان آن را پایه‌ای عاقلانه و مستحکم دانست.
علی شیری
خدا و فلسفه عنوان کتابی است که فلو آن را در سال ۱۹۶۶ نوشت. اثری که به خوبی پراکندگی تأملات فلو درباب مخالفت با الهیات را در یکجا منسجم کرد. این کتاب چهار مرتبه تجدید چاپ شد. در برخی چاپ‌‌ها با عنوان خدا: پژوهشی بنیادین انتشار یافت و آخرین بار در سال ۲۰۰۵ یعنی وقتی که فلو به تازگی به خدا روی آورده بود چاپ شد. در آخرین ویرایش، فلو مقدمۀ جدیدی بر این کتاب نوشت که در آن خود را یک خداباور طبیعی/ عقلانی معرفی کرده است.
Sajjad Nikmoradi
بحث چالش‌برانگیز معناداری گزاره‌‌های دینی از طرح این سؤال مهم شروع شد که آیا انسان می‌‌تواند با همین زبان طبیعی و کلمات و مفاهیم رایج که در مورد موجودات و اشیاء مختلف سخن می‌‌گوید، در مورد موجود فراطبیعی (خدا) سخن بگوید؟ این سؤال ذهن همه را به خود مشغول کرد، چه عوام که فکر می‌‌کنند نیروی خاصی در ذکر نام خدا وجود دارد و چه خواص که این امر از لحاظ علمی و فلسفی برایشان مسئله شده است.
علی شیری
به هر تقدیر، جهان در آغاز قرن ۲۱ شاهد پیشرفت‌‌های شگفت‌‌آوری در حوزۀ علوم طبیعی بود، پیشرفت‌‌هایی که برهان نظم را قوت بخشید و متفکرانی چون فلو را ناچار به اذعان به وجود خدا کرد، گرچه بسیاری نیز بی‌تفاوت از کنار این دلایل و شواهد می‌گذرند، اما روشن است که روی سخن حقیقت همیشه با آن‌هایی است که اندیشۀ رسیدن به یک هدف والا را در سر می‌‌پرورانند، وگرنه برای آن‌ها که غرق پیرامون مادی خویش گشته‌‌ و چشمانشان را به روی نشانه‌‌ها بسته‌‌اند، رسیدن به حقیقت مسئله نیست.
Amirezoo
صرفاً دو نوع دلیل برای اثبات احتمال وجود خدا متصور است: اولی دلیل طبیعی است؛ هرچند که شکاکان آن را قبول ندارند و دیدید که هیچ دلیل طبیعی نمی‌‌تواند یک شکاک را قانع کند. دوم، دلیل از جنس ماوراءالطبیعه، مانند معجزات است. شکاکان دلیل نوع دوم را نیز رد می‌‌کنند، چراکه معتقدند، آن‌هایی که شاهد این دلایل بودند یا اینکه ماوراءالطبیعه را تجربه کرده‌‌اند، در دسترس نیستند. دلایل ماوراءالطبیعی همیشه آماده نیستند که مورد آزمایش قرار گیرند تا صحتشان بر ما معلوم گردد. بنابراین این نوع از دلایل نیز رد می‌‌شوند. پس چه دلایلی باقی می‌‌ماند؟ شاید آن‌ها بگویند هرچیزی را که مؤمنان به عنوان دلیل ملاحظه کنند، از آنجایی که دلیل است رد می‌‌کنیم؛ البته بدون بیان اینکه حقیقتاً خودشان چه دلیلی را کافی می‌‌دانند. آیا جایی برای بحث باقی می‌‌ماند؟ آیا شکاکان تنها وقتی وجود خدا را می‌‌پذیرند که خدا با آن‌ها حرف بزند، یا در حضورشان ظاهر شود؟ شکاک خودش را در وضعی قرار داده است که هر دلیلی که بخواهد ادعای او را مورد تردید قرار دهد در دم رد می‌‌شود. این علمی به نظر نمی‌‌رسد.
Amir Hossein Rostami
آیا ملحدان متعصب، زمانی که در پاسخ به مسئله‌‌ای در می‌‌مانند، به دنبال پاسخ قانع‌کننده هستند؟ گویا آن‌ها هیچ دلیلی را قانع‌کننده نمی‌‌دانند، همچنان‌که خداباوران متعصب نیز این‌گونه هستند. چه دلیلی باید ارائه شود تا آن‌ها را قانع کند؟ ملحدان نمی‌‌توانند باور کنند فیلسوفی که قبلاً با آن‌ها هم عقیده بوده است، دیگر مثل آن‌ها فکر نمی‌‌کند. شما وقتی با خداباوران متعصب بحث کنید، یا دربارۀ رفتارهای احتمالاً نامعقولشان از آن‌ها دلیل بخواهید، خواهید دید که دریچۀ ذهن ایشان بر روی هر دلیل مخالفی بسته شده است. در سوی دیگر، ملحدان متعصب نیز توانایی تحمل دلیل مخالف خط فکری خویش را ندارند.
Amir Hossein Rostami
فلو با اشاره به سخن برخی دانشمندان، بر ناکامی علم در این حوزه تأکید می‌کند: اندی نال، استاد زیست‌شناسی دانشگاه هاروارد و نویسندۀ کتاب حیات بر روی سیاره جوان: سه میلیارد سال اول حیات چنین اشاره می‌‌کند... من فکر می‌‌کنم باید اعتراف کنیم که در واقع از درون یک شیشۀ تار نگاه می‌‌کنیم. ما نمی‌‌دانیم چگونه حیات بر روی سیارۀ زمین آغاز شده است. ما نمی‌‌دانیم که دقیقاً چه زمانی شروع شده است، تحت تأثیر چه عواملی به وجود آمده است.
A
تعریف کردن کلمۀ یهودی بسیار دشوار است. نزدیک‌ترین توصیفی که می‌‌توانم از وضعیت خود بدهم، تشبیه خودم به یک حلزون است که در دریاها دیده می‌‌شود. حلزون از یک بدن و یک خانه که به دوش دارد تشکیل شده است. اگر شما این خانۀ صدفی را از او جدا کنید، هنوز هم به آن موجود حلزون می‌‌گویند. یک یهودی که اعتقادات دینی خودش را کنار بگذارد نیز به همین شکل، هنوز یک یهودی به شمار می‌‌رود
A

حجم

۳۵۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

حجم

۳۵۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

قیمت:
۱۶,۰۰۰
۸,۰۰۰
۵۰%
تومان