بریده‌هایی از کتاب خدا وجود دارد

تصور مبهم ما از خدا، تصور موجودی است که اگرچه ماهیتش را نمی‌‌شناسیم، کاستی‌های خاصی را در جهان ما جبران می‌‌کند، کاستی‌‌هایی که با امر دیگری قابل جبران نیست. چرا که ما جدا از نیازهای فیزیکی (مادی) نیازمند مفاهیمی که پذیرای توصیف صرفاً فیزیکی نیستند نیز هستیم (مانند عشق،.... و مفهوم خدا). بخشی از تجربه‌های ما تنها با کمک مفاهیم فراطبیعی قابل توصیف هستند.

بحث چالش‌برانگیز معناداری گزاره‌‌های دینی از طرح این سؤال مهم شروع شد که آیا انسان می‌‌تواند با همین زبان طبیعی و کلمات و مفاهیم رایج که در مورد موجودات و اشیاء مختلف سخن می‌‌گوید، در مورد موجود فراطبیعی (خدا) سخن بگوید؟ این سؤال ذهن همه را به خود مشغول کرد، چه عوام که فکر می‌‌کنند نیروی خاصی در ذکر نام خدا وجود دارد و چه خواص که این امر از لحاظ علمی و فلسفی برایشان مسئله شده است.

با گذشت هر سال، بیشتر در مورد هوش غنی و ذاتی حیات کشف‌‌هایی صورت می‌‌گیرد. احتمالش خیلی کم است که سوپ شیمیایی بتواند به طور افسانه‌‌ای کد ژنتیکی تولید کند

او از سفرهایی می‌‌گوید که در دوران کودکی همراه با پدر و مادر خود به خارج از کشور رفته است. در این سفرها او برای تمام عمر از وجود دو شر (از میان شرهای بسیار) یعنی یهودیت و استبداد آگاه شد

خدا وجود دارد تغییر عقیدۀ بزرگ‌ترین ملحد جهان؛ آنتونی فلو اسماعیل شرفی با مقدمه‌ای از پرفسور گری هابرماس نشر: سپیده باوران

مهم این است که جهان برای حیات دارای نظم یافتگی عالی نشده؛ حیات برای جهان به طور عالی نظم یافته است

لازمۀ اینکه یک گفتار حکم باشد این است که فرض ناسازگاری را در مقابل خود داشته باشد. به عقیدۀ وی از طریق فهم معنای مخالف یک گفتار می‌‌توان به معنای آن گفتار دست یافت. زیرا یک گفتار برای حکم بودن باید بالضروره معادل انکار نفی آن باشد. به عبارت دیگر نفی غیر‌‌الف در واقع معادل با الف است. چیزی که مقابل یک حکم محسوب می‌‌شود در واقع بخشی از (یا کل) معنای نفی آن حکم است. بنابراین دانستن معنای نفی یک حکم به مثابه دانستن معنای همان حکم است. حال اگر چیزی وجود ندارد که حکمِ مفروض آن را رد کند، پس چیزی هم وجود ندارد که آن را اثبات کند، و در نتیجه حقیقتاً یک حکم نیست.