بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پادشهر | صفحه ۱۰ | طاقچه
تصویر جلد کتاب پادشهر

بریده‌هایی از کتاب پادشهر

امتیاز:
۴.۴از ۴۰ رأی
۴٫۴
(۴۰)
با گردش بی امان، زمان در پی کیست؟ این‌گونه جهان با هیجان در پی کیست؟
کاربر ۵۸۲۶۰۱۵
با گردش بی امان، زمان در پی کیست؟ این‌گونه جهان با هیجان در پی کیست؟ دنبال که این‌چنین زمین می‌گردد؟ با این‌همه چشم، آسمان در پی کیست؟
hastiiiii
دریاب همین خلوت رؤیایی را این لحظه‌ی شیرین شکیبایی را یاران همه رفتند، ولی باکی نیست از دست نداده‌ایم تنهایی را
hastiiiii
در سوگ بهار خود کسی گریه نکرد بر آخر کار خود کسی گریه نکرد جز سنگ‌تراش پیر این آبادی بر سنگ مزار خود کسی گریه نکرد
hastiiiii
یک‌بار نشد به خنده لب باز کنم آن‌گونه که زخمهای من می‌خندند
hastiiiii
دلبسته به سکّه‌های قلّک بودیم دنبال بهانه‌های کوچک بودیم رؤیای بزرگ‌ترشدن خوب نبود ای کاش تمام عمر کودک بودیم
hastiiiii
رفتی و به جایی نرسیدیم ای عمر! یک لحظه‌ی خوش نیافریدیم ای عمر! ما بر لب جوی هم نشستیم ولی هرگز گذر تو را ندیدیم ای عمر!
raziyeh
ای در پر و بال ما پر و بال خودت! ما را نکشان چنین به دنبال خودت کالای شکسته را خریداری نیست این دل که خودت شکسته‌ای، مال خودت
raziyeh
آشفته‌ام آنچنان که گیسو در باد در حیرتم از خودم که عمری بر باد... دور از تو شبیه برگِ پاییزم که هرقدر مقاومت کنم، آخر باد...
raziyeh
پوشانده به تن قبای رسمی در صف دنبال کمی هوای رسمی در صف ده بود و درختهای عاشق در رقص شهر است و درختهای رسمی در صف
مریم بانو
در شهر، خیابان به خیابان، مَردُم آشفته میان راهبندان، مَردُم از ترس چه این‌گونه گریزان، دنیاست؟ دنبال چه این‌گونه شتابان، مَردُم؟
مریم بانو
سرگرم شده به بازی دل‌بردن این‌گونه مگر رها شود از مردن در غنچه امیدی به شکوفا شدن است در گل، غم پرپر شدن و پژمردن
مریم بانو
حق دارد اگر ز خلق، دامن چیده‌ست از داغ عزیزی‌ست اگر خشکیده‌ست بیهوده ترک نخورده لبهای کویر لبهای حسین بن علی را دیده‌ست
مریم بانو
خورشیدِ شب فرشتگانی، ای ماه! با دشمن و دوست مهربانی، ای ماه! این زیبایی دلیل دارد، شاید تو مُهر نماز آسمانی، ای ماه!
مریم بانو
تا کی به هوای فتح دنیا باشم؟ کافی‌ست خدا! چقدر اینجا باشم؟ تنهایی اگر که با تو بودن باشد می‌خواهم از این به بعد تنها باشم
کاربر ۲۰۶۱۲۸۰
کالای شکسته را خریداری نیست این دل که خودت شکسته‌ای، مال خودت
کاربر ۲۰۶۱۲۸۰
رؤیای بزرگ‌ترشدن خوب نبود
نـارمیلـا
دریاب همین خلوت رؤیایی را این لحظه‌ی شیرین شکیبایی را یاران همه رفتند، ولی باکی نیست از دست نداده‌ایم تنهایی را
parisa_msi
از بازی روزگار، حیران شده‌ایم در هاله‌ای از دریغ، پنهان شده‌ایم با این همه آرزوی دیرین در دل آسایشگاه سالمندان شده‌ایم
parisa_msi
از بازی روزگار، حیران شده‌ایم در هاله‌ای از دریغ، پنهان شده‌ایم با این همه آرزوی دیرین در دل آسایشگاه سالمندان شده‌ایم
Leben

حجم

۲۸٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

حجم

۲۸٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

قیمت:
۸,۰۰۰
تومان