بریدههایی از کتاب فضیلت کناره گرفتن
نویسنده:سوند برینکمان
مترجم:محمد ملاعباسی
انتشارات:انتشارات ترجمان علوم انسانی
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۶از ۶۱ رأی
۳٫۶
(۶۱)
من ارزشِ رضایتدادن به کمتر از آنچه حقمان است را بررسی و توصیه خواهم کرد. برای فرد مدرنی که بر اساس بهینهسازی و تحلیلِ هزینه-فایده فکر میکند، این کار مثل توهین به مقدسات است. مگر زندگی «بهچنگآوردنِ حداکثر ممکن» و رسیدن به بیشترین سطح ممکن در متنوعترین زمینههای ممکن نیست؟ نه لزوماً. نهتنها در زندگی روزمرهمان، بلکه در زمینههای سیاسی نیز، شاید دلایل خوبی در دست باشد برای اینکه در سطحی پایینتر از آنچه خودمان را مستحق آن میدانیم توقف کنیم.
کنتس مونت کریستو
اگر در یک رابطه به دنبال نیکی باشیم، نیکی اعتباری به ما میبخشد که اگر طرف مقابل رهایمان کند نیز ناپدید نمیشود، حتی اگر احساس کنیم که تنها ماندهایم.
بنده خدا
ما در عصری مالامال از اضطراب، آیا کنارهگرفتن دقیقاً آن چیزی نیست که نیاز داریم یاد بگیریم؟
کاربر ۲۵۷۸۵۶۶
اگزیستانسیالیستها میگویند انسانها را کارهایی که انجام میدهند تعریف میکند. این حرف کاملاً اشتباه نیست، اما باید این را نیز در نظر بگیریم که به همان اندازه، کارهایی که انجام نمیدهیم هم ما را تعریف میکنند.
مرتضی چرخزرین
وقتی یک بار به آن چیزی که شوقش را داشتهایم دست پیدا میکنیم، برایمان عادی میشود و جذابیتش زود از بین میرود. سپس شوقِ رسیدن به چیز دیگری پیدا میکنیم و این جستوجوی بیپایان خوشبختی تنها وقتی به پایان میرسد که بمیریم. هرچه بیشتر داشته باشیم، بیشتر میخواهیم. با درنظرداشتن این موضوعْ خیلی عجیب است که مردم، حتی در این بخش از جهان، که مدتهاست بهشکل باورنکردنیای ثروتمند است، همچنان تا حد مرگ از خودشان کار میکشند و هر کاری میکنند تا پولِ بیشتری درآورند. آیا میتوانیم این چرخهٔ شوم را
متوقف کنیم؟
عرفان فدوی
شخصیتداشتن، در کنار چیزهای دیگر، به معنیِ توانایی مقاومتکردن است، توانایی کنارکشیدن و نه گفتن.
SaNaZ
فعالیتهای آیینی اهمیت دارند به دلیل اینکه چهارچوبی برای زندگی ما میسازند و توجهمان را به کانونی جلب میکنند –آن هم به شیوهای غالباً زیباییشناسانه- که باعث میشود راحت از همهٔ چیزهای بیاهمیت کناره بگیریم.
کنتس مونت کریستو
فومو (ترس ازدستدادن فرصتها) زندگی میکنیم. فومو هم یکی از کلمههای اختصاری محبوب است. دائماً داریم گوشیهایمان را چک میکنیم تا از استتوسهای جدید، نتایج مسابقات فوتبال، تخفیفهای ویژه و هر چیز دیگری که سر راهمان قرار میگیرد
باخبر شویم. اما انجامدادن همهٔ این کارها آسان نیست و به همین دلیل به کمک نیاز داریم. اگر در سایت آمازون جستوجو کنید «چطور کارهای بیشتری انجام دهم» برایتان بیش از ۲۰۰۰ کتاب فهرست میکند. عناوینی مثل: در زمان محدود کارهای بیشتری انجام دهید و به چیزهای بهتری برسید. اگر عبارت جستوجویتان را سادهتر کنید و بزنید «بیشتر انجامدادن» بیش از ۱۳ هزار نتیجه برایتان میآورد. از عناوینی مثل بهتر و بیشتر انجام دهید: راهنمایی عملی برای بهرهوری، تا کارهای بیشتری را در زمان کمتر انجام بده: چطور میتوانیم به اهدافمان برسیم و زندگی متعادلی داشته باشیم؟ آنچیزی که زیاد پیدا نمیشود کتابهایی است که دربارهٔ کمتر انجامدادن نوشته شده باشد، بگذریم از راهنمای چطور انجامندادن و چطور ادامهدادنِ انجامندادن. اما در عصری مالامال از اضطراب، آیا کنارهگرفتن دقیقاً آن چیزی نیست که نیاز داریم یاد بگیریم؟
Ahmad
«نباید همهچیز را بخواهی»:
نباید همهچیز را بخواهی
تو فقط بخشی از جهانی
دنیایی را در این دنیا داری
باید آن را کامل کنی
فقط راهی را برگزین
و همراه آن برو
دیگر راهها باید صبر کنند
همیشه برمیگردیم
از دردسرها فرار نکن
رودررویشان بایست، همین حالا، همینجا
همهچیز محدودیت است
به همین دلیل است که هر چیزی ارزشی دارد
جایی که باید باشی همینجاست
بایست و بپذیر
هیچوقت برنمیگردیم
rare
. به نظر میرسد روان بشر جنبهای تراژیک دارد که گاهی آن را «انطباق هدونیک» مینامند. وقتی یک بار به آن چیزی که شوقش را داشتهایم دست پیدا میکنیم، برایمان عادی میشود و جذابیتش زود از بین میرود. سپس شوقِ رسیدن به چیز دیگری پیدا میکنیم و این جستوجوی بیپایان خوشبختی تنها وقتی به پایان میرسد که بمیریم. هرچه بیشتر داشته باشیم، بیشتر میخواهیم.
کنتس مونت کریستو
«اینکه انسان گردیدی، اینکه توانستی ببینی – تنها به این بیندیش که میتوانی ببینی!- اینکه توانستی بشنوی، اینکه توانستی ببویی، اینکه توانستی بچشی، اینکه توانستی حس کنی، اینکه خورشید بر تو میتابد ... و برای تو، و چون خورشید فرو رود، ماه میآغازد، سپس ستارگان بیفروزند»
ali 56
هدف اقتصاد تأمین هرچه بیشتر ما نیست، بلکه آزادکردن ما از احتیاجات مادی است تا بتوانیم یک زندگی نیک را در پیش بگیریم
saghar
شعار کلاسیک شرکتهای لوازم آرایشی در تبلیغاتشان این است که «چون ارزشش رو داری»؛ و کمپانی مشهور کالاهای ورزشی ملتمسانه از ما میخواهد که «فقط انجامش بده!». هر طرف چشم میگردانیم تشویقمان میکنند که چیزهای بیشتری تجربه کنیم، هر چقدر که امکان دارد، تا هر وقت که امکان دارد و در هر زمینهای که امکان دارد. جای شکرش باقی است که مجبور نیستیم واقعاً از آنها پیروی کنیم، اما شکی نیست که این شعارهای تبلیغاتی فرهنگی را منعکس میکنند که مدتهاست این فکر در آن جا افتاده: «هر چقدر که ممکن است، و با حداکثر سرعت ممکن». و چرا که نه؟ چرا وقتی فرصتی پیش پایمان هست دست نگه داریم؟
بهخاطر وقت یا پول؟ در اوج سالهای دههٔ ۱۹۹۰، گروه راک کویین خواند: «همهاش رو میخوام، و همین الان»، ستایشی از بیشترخواستن که، از آن زمان تا امروز، ترجیعبندِ فرهنگ مدرن بوده است.
Hamideh Rezaee
تحلیلهای این کتاب میکوشد تا نشان دهد که این تعجیلِ ما برای امتحانکردنِ همهچیز از یک «بیشترِ» بیپایان و سیریناپذیر برمیخیزد که بخشی جداییناپذیر از فرهنگ سرمایهداری مدرن است. وقتی این تفکر به فلسفهٔ «فقط انجامش بده» وصل میشود و به فرمانی پیوند میخورد که میگوید «قبل از مرگت هر کاری میتوانی انجام بده»، آنوقت شبیه نوعی مرام و مسلک میشود.
مرتضی چرخزرین
چرا باید بخواهیم تا جای ممکن چیزهای بیشتری را تجربه کنیم؟ از اینهمه تجربهٔ جدید چه چیزی قرار است به دست بیاوریم؟ هیچ جایزهای برای کسی که اول بشود یا بیشترین تجربهها را از سر بگذراند تعیین نشده است. در حقیقت خط پایانِ همهٔ ما جای واحدی است: لحظهای که در آن مرگ انتظارمان را میکشد.
مرتضی چرخزرین
حتی ممکن است برای لحظاتی تا درجهای به خوشبختی دست پیدا کنیم، اما شگفتآور است که چقدر زود به آن عادت میکنیم و دوباره خودمان را میبینیم که در حسرت چیزهایی بیشتر میسوزیم.
abbas5549
تنها خودکنترلی –در معنایی انتزاعی- نیست که برای زندگی انسانی ضروری است، بلکه اعتماد ما به جهان و دیگر مردمان هم لازم است. بهعبارتدیگر، خودکنترلی بیش از آنکه خصیصهای شخصیتی باشد که هر فرد بتواند بهتنهایی دارای آن باشد چیزی است که بهشدت به زمینه ربط دارد (اینکه آیا این دنیا قابلاعتماد است؟)
abbas5549
محرکها شبانهروز دارند ما را بمباران میکنند و در این مسیر از همهچیز بهره میبرند، از تبلیغات خیابانی تا رسانههای اجتماعی. مدام، در وسیعترین معنای کلمه، دعوتمان میکنند تا چیزی را تجربه کنیم یا بخریم یا مصرف کنیم، تا کاری انجام دهیم یا فکری بکنیم. رقابت بیامانی بر سرِ دامنهٔ توجهمان برپاست، در دریای بیپایانی از اطلاعات غرق میشویم، و گاهی بهسختی میتوانیم چیزهای مهم را از مسائل بیاهمیت تشخیص بدهیم.
مرتضی چرخزرین
مسئله این نیست که دستکشیدن را بیاموزیم تا به خودمان ثابت کنیم که به درجهٔ بالایی از قدرتِ مهار خودمان رسیدهایم. نه، نکته این است که ما باید از چیزهایی دست بکشیم که تهدید علیهِ بردباریِ اخلاقی و شرافتِ روانشناختیمان به شمار میروند، چیزهایی مثلِ حرصِ مداوم برای تجربهها و رابطهها و چیزهای جدید که باعث میشود همانطورکه به عرقریختن روی تردمیل هدونیک ادامه میدهیم، گاهی با احساس خوشبختی موقتاً نشئه شویم.
احسان
شکلدادن به زندگیِ خودمان، به معنای دقیق کلمه، یعنی تمرینِ هنرِ وجودیِ زیستن، که تنها در صورتی ممکن میشود که ما اراده کنیم تا دست از دیگر چیزها بکشیم
ahz88
حجم
۱۳۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۱۳۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
۱۰,۰۰۰۵۰%
تومان