بریدههایی از کتاب فضیلت کناره گرفتن
نویسنده:سوند برینکمان
مترجم:محمد ملاعباسی
انتشارات:انتشارات ترجمان علوم انسانی
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۶از ۶۱ رأی
۳٫۶
(۶۱)
ارسطو ادعا میکرد که یکی از نشانههای خِرَد بالغ آن است که برای هر موضوعی به همان اندازه دقت به خرج دهد که لازم است. توضیح هر مفهوم به دقیقترین و سادهترین حالت ممکن ایدئال است، اما آموختن اینکه درست در موقع و سطحِ مناسب دست بکشیم آسان نیست
abbas5549
یک هایکوی هفده هجایی، که ساختاری ساده و معین دارد، ممکن است به اندازهٔ شعری بلند که نحوی پیچیده دارد ما را تحت تأثیر قرار دهد. یک ملودی ساده، که با صدایی زیبا خوانده شده و فقط یک همخوان دارد، میتواند به اندازهٔ تصنیفی پیچیده جان ما را به جنبوجوش بیندازد
abbas5549
خب، پس راهحل چیست؟ اینکه در خانهها، مدارس و محلهای کار چشمانداز فرهنگیای بسازیم که در آن این وسوسههای دائمی کمتر باشد؟ مطمئناً خود ما میتوانیم کارهایی بکنیم (از شارژکردن گوشیهای هوشمندمان در کنار تختخواب دست برداریم، آخر شبها استفاده از وسایل الکترونیکیمان را کنار بگذاریم، اعلانهای تلفن همراه را خاموش کنیم و کارهایی از این قبیل. (چون شواهد محکمی در دست است که هر کدام از این کارها خواب ما را بر هم میزند). خانوادهها باید دربارهٔ وسوسههایی که این صفحهنمایشها
به بار میآورند فکر کنند و در صورت لزوم، قواعدی برای استفاده از آنها وضع کنند
abbas5549
حال بهتری خواهیم داشت، اگر بهجای آنکه دنبال «بهترین» چیز باشیم، در پی رسیدن به چیزهایی باشیم که «به اندازهٔ کافی خوب» هستند. اگر همیشه بهترین چیز را بخواهیم، تقریباً هیچوقت دلیلی برای راضیشدن نداریم
abbas5549
از نظر شوارتز، اصلیترین عاملی که به ما احساس خوشبختی میدهد روابط اجتماعی نزدیک و جمعهایی است که ما را به معنی واقعی به هم پیوند میدهد. خوشبختی به معنی این نیست که قیدوبندی با هیچکس نداشته باشیم بلکه، همانطورکه در ایستگاهها گفتهام، به معنی داشتنِ پیوندهای صحیح است.
abbas5549
راهبرد بدبینیِ تدافعی میگویند: تصورکردنِ بدترین حالت ممکن بهمنظور آمادگی برای رویارویی با سختیها و ناامیدیها. معمولاً چنین دیدگاهی باعث کاهش اضطراب و پریشانی میشود.
abbas5549
نکتهای که رواقیگری به ما میآموزد آن است که واقعاً چیزهایی وجود دارد که نمیتوانیم تغییرشان دهیم و از این لحاظ، مهم است که بیاموزیم تا با آنها زندگی کنیم بهجای اینکه در تمام عمر به دنبال راههایی باشیم که خودمان را بهینه کنیم.
abbas5549
اسکار وایلد در جملهٔ مشهوری گفته است که میتواند در برابر همهچیز مقاومت کند، جز
در برابر وسوسه! شاید بتوانیم در همین سیاق بگوییم که همهکار بکن، ولی با میانهروی! حتی در میانهروی هم باید میانهروی کرد
abbas5549
تصورش دشوار نیست که اگر کاری که میکنید از نظرتان بیمعنی باشد، چقدر زود از آن بیگانه میشوید. این ماجرا بدتر هم میشود اگر فکر کنید که اگر کار شما وجود نداشت، احتمالاً دنیا به جای بهتری هم تبدیل میشد.
مرتضی چرخزرین
سیگال، همانطورکه شماری از پیشنهاداتِ مشخص را برای درپیشگرفتن زندگیای سادهتر ارائه میدهد، معتقد است یکی از راههای فاصلهگرفتن از جامعهٔ مصرفی این است که ارزشِ ذاتی کار را به نقطهٔ تمرکز اقتصاد تبدیل کنیم. اغلب گفتهاند که اگر مشغول کاری معنادار شویم خودِ کار پاداشمان خواهد بود. این ایده میگوید آنچه که باید رضایت ما را جلب کند درونمایهٔ کیفی کارمان است. بااینحال، انسانهای زیادی احساس میکنند که به کار معناداری مشغول نیستند.
مرتضی چرخزرین
هوادارانِ بعدی سادگی، مانند فیلسوف قرن نوزدهمی، هنری دیوید ثورو، نیز به این نکته اشاره کردهاند که انسانها برای خوب زندگیکردن به چیزهای اندکی نیاز دارند، اما باز خودشان را تسلیم مشقت بیپایان میکنند.
مرتضی چرخزرین
هوادارانِ بعدی سادگی، مانند فیلسوف قرن نوزدهمی، هنری دیوید ثورو، نیز به این نکته اشاره کردهاند که انسانها برای خوب زندگیکردن به چیزهای اندکی نیاز دارند، اما باز خودشان را تسلیم مشقت بیپایان میکنند.
مرتضی چرخزرین
اهمیتدادن به چیزی و مراقبتکردن از آن همیشه ریسکِ ناامیدشدن و رنجِ واقعیِ ازدستدادن را در خود دارد. همانطورکه خیلیها (بهدرستی) گفتهاند این بهای عشق است. در مقابل، چیزی رهاییبخش در بهجانخریدنِ این ریسک وجود دارد، در پذیرفتن این (حقیقت) که جنبههایی از جهان ورای حد تسلط ماست.
abbas5549
نیکی خود پاداش خود است
abbas5549
اغلب گفتهاند که اگر مشغول کاری معنادار شویم خودِ کار پاداشمان خواهد بود. این ایده میگوید آنچه که باید رضایت ما را جلب کند درونمایهٔ کیفی کارمان است.
abbas5549
به نظر میرسد روان بشر جنبهای تراژیک دارد که گاهی آن را «انطباق هدونیک» مینامند. وقتی یک بار به آن چیزی که شوقش را داشتهایم دست پیدا میکنیم، برایمان عادی میشود و جذابیتش زود از بین میرود. سپس شوقِ رسیدن به چیز دیگری پیدا میکنیم و این جستوجوی بیپایان خوشبختی تنها وقتی به پایان میرسد که بمیریم. هرچه بیشتر داشته باشیم، بیشتر میخواهیم.
مرتضی چرخزرین
گرایشی که یادآور اوضاع تایتانیک است که در همان حال که آب داشت در کشتی بالا میآمد، ارکستر همچنان به اجرایش ادامه میداد و مردم میرقصیدند و مینوشیدند تا وقتی که در دریا غرق شدند. بااینحال، مأموریت من در این کتاب آب به آسیاب ترس ریختن نیست. من فقط مایلم برداشتی از زندگیِ متعادل و پایدار ارائه کنم که حدومرزهایی دارد و میتواند جایگزین جذابی برای نحوهٔ زندگی فعلی ما باشد، چه در مقام فرد و چه در قامت جامعه.
abbas5549
همهٔ ما میتوانیم بیاموزیم که تمرکز کنیم، کنار بکشیم، در چیزهایی که واقعاً اهمیت کمی دارند به کم راضی شویم و، بهاینترتیب، وقت بیشتری برای چیزهایی که واقعاً مهماند داشته باشیم.
abbas5549
یکی از کانونیترین مسائلی که در فهمِ مدرن ما از انسانیت وجود دارد مفهومِ درون است: اینکه آنچه ما برای آن شور و شوق داریم باید از درونِ وجودمان بجوشد، اینکه باید خودمان را دریابیم و استعدادهایمان را از قوه به فعل درآوریم.
maryhzd
گره اصلی و چالشِ پیشاروی بشریت همینجاست: چطور علیه آرمانهای داشتن، انجامدادن، تجربهکردن و مصرفکردنِ بیشتر استدلال میکنید (۱۲) از هر چه بگذریم، همین چیزهاست که، به تعبیر سیاستمداران، باعث رشد میشود و چرخها را به حرکت میاندازد.
maryhzd
حجم
۱۳۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۱۳۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
۱۰,۰۰۰۵۰%
تومان