نذر حضرت زینب (س)
ای کاش فراغتی فراهم میشد
از وسعت دردهای تو کم میشد
این بارِ مصیبتی که بر شانهی توست،
ایوب اگر داشت، قدش خم میشد
دلتنگِ ماه
غمگین نشد از اینکه به او تاختهاند
یا اینکه به جانش تبر انداختهاند
وقتی جگر انار خون شد، که شنید
از شاخهی او چوب فلک ساختهاند
• Khavari •
بی عشق، به دور خودمان میگردیم
بیخود شب و روز در جهان میگردیم
دنیا قبرستان بزرگیست که ما
دنبال مزار خود در آن میگردیم
دلتنگِ ماه
تلخ است که لبریز حقایق شده است
زرد است که با درد موافق شده است
عاشق نشدی وگرنه میفهمیدی
پاییز بهاریست که عاشق شده است
"Shfar"
فصل سرماست، فصل یخبندان است
از هیبت آسمان زمین لرزان است
جنگل زخمی شده ست و هیزمهایش
در آتش شومینة جنگلبان است
سپیده دم اندیشه
در راه، عزیزیست که با آمدنش
هر قطبنما، قبلهنما خواهد شد
علیرضا گلرنگیان
صبحی گره از زمانه وا خواهد شد
راز شب تار برملا خواهد شد
در راه، عزیزیست که با آمدنش
هر قطبنما، قبلهنما خواهد شد
Peyman N
عاشق نشدی وگرنه میفهمیدی
پاییز بهاریست که عاشق شده است
plato
دنیا قبرستان بزرگیست که ما
دنبال مزار خود در آن میگردیم
پناه
هی فاصله خواستی میان من و او
پناه