بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پاییز بهاریست که عاشق شده است | صفحه ۲۵ | طاقچه
کتاب پاییز بهاریست که عاشق شده است اثر میلاد عرفان پور

بریده‌هایی از کتاب پاییز بهاریست که عاشق شده است

امتیاز:
۴.۵از ۴۹ رأی
۴٫۵
(۴۹)
دل‌ها ای کاش سرد و سنگین نشوند جان‌ها چون ابرهای چرکین نشوند کاش آدمیان که از بهشت آمده‌اند در گوشه‌ی کارخانه ماشین نشوند
Leben
حاشا که به زخم‌های خود سجده کنم سجده کمر درخت را می‌شکند
Leben
افلاک شنیده‌اند آهنگ تو را بر خود زده‌اند لحظه‌ها رنگ تو را ای عشق! چه کرده‌ای که هر آیینه هر روز به سینه می‌زند سنگ تو را
Leben
راز سفر ‌است در دل لحظه اسیر هر ثانیه گامی‌ست در این راهِ خطیر
Leben
عاشق نشدی وگرنه می‌فهمیدی پاییز بهاریست که عاشق شده است
Leben
دیروزِ من و تو بهتر از امروز است ما از خودمان نیز عقب افتادیم
sogand
سنگم بزنی به جای دیگر نروم آبم ندهی تشنه از ‌این در نروم والله اگر قفل قفس باز شود از بام تو گامی آن‌طرف‌تر نروم
hadis
بر پیکر من تو را کفن ساخته‌اند یا این‌که برای پرزدن ساخته‌اند ای عشق! شبیه سایه با من هستی انگار تو را برای من ساخته‌اند
صدرا

حجم

۳۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

حجم

۳۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

قیمت:
۸,۰۰۰
۴,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۲۴
۲۵
صفحه بعد