بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب الادختر | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب الادختر اثر امید مهدی‌نژاد

بریده‌هایی از کتاب الادختر

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۶از ۲۷ رأی
۳٫۶
(۲۷)
الا دختر چرا کل می‌کشی هی چرا بیرون منزل می‌کشی هی تو که بی سرمه چشمون سرمه‌سایی چه کار است اینکه ریمل می‌کشی هی
سیّد جواد
الا دختر که هستی دختری خوب و ایضاً داری آرایشگری خوب به درگاه خدا هست آرزویم شود پیدا برایت شوهری خوب
سیّد جواد
الا دختر مرا بیچاره کردی میان قبطیان آواره کردی تو که حال زلیخا را نداری چرا پیراهنم را پاره کردی
سیّد جواد
بوق: دستگاهی در وسیله نقلیه که با به صدا در آوردن آن به دیگران اخطار داده یا با دیگران احوالپرسی کرده یا از دیگران سؤال پرسیده یا به دیگران فحش یا طیبات گفته یا به دیگران اعلام حضور کرده یا از دیگران تشکر می‌کنند.
سپیده
الا دختر، نگفتم حرف توشه؟ الهی حرف‌بَر بی‌آبرو شه خودت گل، مادرت گل، خواهرت گل ولی داداش تو آدم‌فروشه
سیّد جواد
میان اوچ و بش دورت آفریدند درون قلب آئورت آفریدند برای زندگی شلوار کردی برای عشق ساپورت آفریدند
سیّد جواد
[ در مفاخره و تبلیغ و ختم کلام ] الا دختر که دل پیشت اسیره وصالت آرزوی این حقیره اگرچه خونه و ماشین ندارم دوبیتی‌هایم اما بی‌نظیره
سپیده
۴۹ [ در پ. ن + تحریک مخاطبان ] الا دختر تو که مشکل‌پسندی تو که اهل چرا و چون و چندی اگر دقت کنی در عمق اشعار بعید است آخرش هرهر بخندی
سپیده
الا دختر که اسمت مستعاره حضورت در پناه استتاره اگر اد می‌کنی اد کن، ولی من نخواهم کرد اکسپتت دوباره
سیّد جواد
نظر: نگریستن. یک مورد آن بلااشکال، اما موارد بعدی دارای اشکال است.
سپیده

حجم

۳٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۳٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۸,۰۰۰
تومان