بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شکارچیان مجازی؛ جلد اول | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب شکارچیان مجازی؛ جلد اول اثر جیمز دشنر

بریده‌هایی از کتاب شکارچیان مجازی؛ جلد اول

۴٫۵
(۲۹)
مایکل به او نگاه کرد و با خودش گفت که امکان ندارد دربارهٔ این مسئلهٔ غیرعادی به کسی چیزی بگوید. «آره خوبم. واسه پایین رفتن از این‌همه پله، کلی ذوق دارم. تازه اون‌قدر گشنه‌مه که دارم به خوردن یکی از پاهای برایسون فکر می‌کنم.» برایسون در واکنش گفت: «بهتره قبلش موهاش رو بتراشی.» و یک پایش را صاف مقابل مایکل نگه داشت؛ انگار که بخواهد آن را پیشکش کند. بعد پایش را پایین گذاشت و گفت: «منم خواب عجیبی دیدم. تو خوابم هرگز مایکل رو ملاقات نکرده بودم و داشتم به‌خوبی و خوشی زندگی می‌کردم، تازه هیچ‌کس هم نمی‌خواست من رو بکشه یا به مغزم آسیب دائمی بزنه. رویای شیرینی بود.»
=o
همه چیز توی این دنیا نسبیه
Aovakia
بعد از ماجراهایی که پشت سر گذاشته بودند، رابطه‌ای میانشان شکل گرفته بود که مایکل نمی‌توانست تصور کند با شخص دیگری داشته باشد. سرانجام گفت: «وقتی همه چیز تموم شد. واقعاً می‌خوام همدیگه رو تو بیداری ببینیم. قول می‌دم از نزدیک خیلی خوش‌تیپ‌ترم.» سارا خندید: «من هم احتمالاً زشت‌ترم.» صدای خنده‌اش چیزی بود که هر دو به شنیدنش احتیاج داشتند. «برام مهم نیست. قسم می‌خورم که مهم نیست. خوبی خواب همینه. می‌دونم ذاتت چه شکلیه و مهم همینه.» در کل زندگی‌اش چنین حرف احساسی‌ای نزده بود. «خیلی قشنگ گفتی مایکل.»
A.zainab
«جدی می‌گم، از کی ابرقهرمان شدی؟ شبیه بت‌من هستی که با هالک ترکیب شده باشه.» «استعداد خاصی توی تبدیل کردن تعریف به توهین داری.» «باعث افتخارمه.»
A.zainab
«شیاطینتون همیشه با شما هستن.» صدایش حتی از روز قبل هم خَش‌دارتر به گوش می‌رسید. «هنوز متوجه نشدین؟ همیشه با شمان و فرار ازشون غیرممکنه. ولی هرگز نمی‌تونین حدس بزنین به چه شکلی سراغتون میان. محتاط باشید فرزندانم.
A.zainab
مایکل مجبور شد به خودش یادآوری کند که چیز عجیبی نیست؛ درون ویرت‌نت هر چیزی ممکن است.
A.zainab

حجم

۳۳۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

حجم

۳۳۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

قیمت:
۶۸,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد