بریده‌هایی از کتاب گزارش لحظه به لحظه از ازدواج حضرت زهرا (ع)

حضرت زهرا علیهاالسلام با بشارت‌ها و فرموده‌های پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله مسرور شد و عرض کرد: یا رسول اللّه‌، در روی زمین غیر از علی همسر دیگری را نمی‌خواهم.

یا رسول اللّه‌، پروردگار می‌فرماید: «بهشت و آنچه در اوست مهریه فاطمه باشد». اما حضرت زهرا علیهاالسلام دوباره پاسخ داد: راضی نمی‌شوم! پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود: پس چه می‌خواهی؟ فاطمه علیهاالسلام خواسته قلبی خویش را چنین ابراز کرد: از خدا بخواهید مهریه مرا شفاعت گناهکاران شیعیان شما قرار دهد.

فاطمه علیهاالسلام خواسته قلبی خویش را چنین ابراز کرد: از خدا بخواهید مهریه مرا شفاعت گناهکاران شیعیان شما قرار دهد. با این سخن فاطمه علیهاالسلام، جبرئیل به آسمان بازگشت و این بار با ورقه‌ای از حریر نازل شد که بر آن نگاشته بود: «خداوند، مهریه فاطمه را شفاعت گناهکاران شیعیان پدرش قرار داد»

یا علی! زمین برای خداست و آن را به هر کسی که بخواهد می‌دهد. اینک که پروردگار فاطمه را به همسری تو درآورده، مهریه او را از جانب خویش این گونه تعیین نموده است: قسمتی از بهشت، تمام زمین، یک پنجم دنیا، رودهای نیل و فرات سیحان و جیحان. یا علی! تمام اینها مهریه زهراست که از سوی خدا داده شده و هر کس بر روی زمین قدم بردارد در حالی که بغض شما را در دل داشته باشد، هر قدمش حرام است.

۳: عقد تا عروسی خطبه عقد خوانده شد و تا عروسی روزهای زیادی باقی مانده بود. این فاصله، فرصتی برای منافقین شد تا اقدامات خود را برای جلوگیری از مراسم ازدواج علی و زهرا علیهماالسلام آغاز کنند. آنان با فرستادن همسران و خویشان خود نزد فاطمه علیهاالسلام و بدگویی از علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام نخستین توطئه را اجرا کردند. اما پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله عکس العملی نشان نداد تا آنکه برای بار دوم دهان به تمسخر پیامبر و علی و زهرا علیهم‌السلام گشودند. این بار حضرت طی سخنان مفصلی در مسجد نه تنها منافقین را از کار ننگین‌شان بازداشت، بلکه وصایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام و دستورات خداوند درباره علی علیه‌السلام را برای همگان توضیح داد.

خدا رحمت کند کسی را که از آرزوهایش بکاهد و به جدیت در عمل خویش بیافزاید و بهترین اموال خود را ببخشد و از بهترین غذا امساک نماید.

پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود: جبرئیل نزد من آمد و بشارت دو فرزندی را داد که پروردگار به شما عنایت خواهد کرد. سپس تسلیت شهادت یکی از آنها را گفت و خبر داد که او غریب و عطشان شهید خواهد شد. فاطمه علیهاالسلام با صدای بلند گریست و عرض کرد: «ای پدر، او را شهید می‌کنند در حالی که شما جد او و علی پدر و من مادرش هستم»؟! پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود: دخترم! آنها فرزندت را برای ریاست خویش می‌کشند؛ اما بدان شمشیری بر آنان ظاهر خواهد گشت که هرگز غلاف نمی‌شود مگر به دست مهدی که از فرزندان توست یا علی!

من عرض کردم: «پروردگارا، امت مرا درباره علی بن ابی‌طالب متحد نما»؛ اما خداوند در پاسخ فرمود: یا محمد، او امتحان شده است و مردم به وسیله او امتحان می‌شوند. من شما را آزمایشی سخت در برابر مخلوقاتم قرار داده‌ام. به وسیله شما همه بندگان و مخلوقاتم در آسمان و زمین و هر چه در آن است را امتحان می‌کنم؛ زیرا می‌خواهم ثواب کسی که درباره شما مرا اطاعت می‌کند کامل کنم و عذاب و لعنتم را بر کسی که درباره شما با من مخالفت می‌کند و عصیانگر است جاری کنم؛ زیرا به وسیله شما بد از خوب متمایز می‌گردد.

فاطمه علیهاالسلام عرض کرد: «ای پدر، من نمی‌توانم همه کارهای خانه را انجام دهم. برایم خدمتکاری بگیرید تا در کارها یاور من باشد». پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود: ای فاطمه، خدمتکار می‌خواهی یا بهتر از آن را؟ امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: «یا زهرا، بگو بهتر از خدمتکار می‌خواهم». او عرض کرد: ای پدر، خدمتکار نمی‌خواهم، بهتر از آن را بفرمایید. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود: روزانه ۳۴ مرتبه «اللّه‌ اکبر»، ۳۳ مرتبه «الحمد للّه‌» و ۳۳ مرتبه «سبحان اللّه‌» بگو. اینها به زبان ۱۰۰ عدد هستند، اما در کتاب زندگی به اندازه ۱۰۰۰ حسنه دارد. دخترم، اگر هر روز صبح این تسبیح را بگویی، آنچه از دنیا و آخرت بخواهی برایت کفایت خواهد شد.

مهریه فاطمه باشد». اما حضرت زهرا علیهاالسلام دوباره پاسخ داد: راضی نمی‌شوم! پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود: پس چه می‌خواهی؟ فاطمه علیهاالسلام خواسته قلبی خویش را چنین ابراز کرد: از خدا بخواهید مهریه مرا شفاعت گناهکاران شیعیان شما قرار دهد.

پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود: پس چه می‌خواهی؟ فاطمه علیهاالسلام خواسته قلبی خویش را چنین ابراز کرد: از خدا بخواهید مهریه مرا شفاعت گناهکاران شیعیان شما قرار دهد.

یا رسول اللّه‌، فرخنده پیوند دو نور آسمانی، که بشارت پروردگار تا همیشه روزگار بود، بر شما مبارک. ای خدیجه، ای مادر نوعروس ابوطالب، ازدواج دو مروارید دامان عصمت بر شما مبارک باد. یا امیرالمؤمنین، دیدار گوهرِ عفت با پیوندی ناگسستنی از نخست خلقت، بر شما تبریک! ای انسیه حوراء، که ازدواج مبارکت سلسله آل محمد علیهم‌السلام را بنیان نهاد، عروسی شما پر برکت باد! ای یازده نور پاک محمدی و علوی و فاطمی، و ای ثمرات کوثر الهی، برکات خیر کثیر که از وجود مبارک شما تا ابدیت جاری است، بر بشریت مبارک!

ای ملائکه سجده کننده و ای ملائکه تسبیح گوینده و ای همه اهل آسمان‌ها و زمین، شاهد باشید که من سیده زنان دنیا و دختر محمدِ امین فاطمه زهرا علیهاالسلام را به ازدواج علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام آقای اوصیا درآوردم. به دستور پروردگار یک پنجم دنیا از زمین و آسمان و خشکی و دریا و کوه و دشت برای مهریه فاطمه علیهاالسلام اختصاص داده شد. سپس میکائیل به عنوان وکیل فاطمه علیهاالسلام و اسرافیل از سوی علی علیه‌السلام بر دو کرسی نور در زیر عرش، در قصر خدیجه علیهاالسلام نشستند. آنگاه در حالی که ملائکه و حورالعین مقابل‌شان ایستاده بودند عقد ازدواج عروس و داماد را خواندند.

آنگاه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نزد امیرالمؤمنین علیه‌السلام آمد و خبر مهریه آسمانی سرور زنان عالم را بیان کرد و فرمود: یا علی! زمین برای خداست و آن را به هر کسی که بخواهد می‌دهد. اینک که پروردگار فاطمه را به همسری تو درآورده، مهریه او را از جانب خویش این گونه تعیین نموده است: قسمتی از بهشت، تمام زمین، یک پنجم دنیا، رودهای نیل و فرات سیحان و جیحان. یا علی! تمام اینها مهریه زهراست که از سوی خدا داده شده و هر کس بر روی زمین قدم بردارد در حالی که بغض شما را در دل داشته باشد، هر قدمش حرام است.

این گونه بود که مبارک‌ترین ازدواج روی زمین به وقوع پیوست؛ و «مَرَجَ الْبَحْرَینِ یلْتَقِیانِ» را با ثمره «یخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤ وَ الْمَرْجانُ»؛ مایه برکت زمینیان و آسمانیان نمود.

سلیمان پیامبری بوده و من از او والاترم ولی فخر نمی‌فروشم. مورچه با او صحبت کرد و شن‌ریزه‌ها در دست من تسبیح گفتند. من بهترین انبیا هستم ولی افتخار نمی‌کنم چرا که همه فرستادگان الهی برادر من هستند.

سعادت برای حیدر است و خوش‌یمنی از او جدا نمی‌شود

«یا رسول اللّه‌، من و اموالم برای خدا و رسول او هستیم. آنچه شما از من گرفته باشید محبوب‌تر است نزد من از آنها که نگرفته‌اید».

خداوند فرمود: «یا محمد، از مخلوقاتم چه کسی را دوست داری»؟ عرض کردم: ای خدای من، آن کسی را دوست دارم که تو دوست داشته باشی. پروردگار فرمود: «علی را دوست بدار که من او را دوست دارم و دوستدار او را دوست دارم و دوستدار دوستدار او را نیز دوست دارم»! من به سجده افتادم و تسبیح و شکر پروردگار گفتم. سپس خداوند فرمود: علی بن ابی‌طالب ولی من و از بهترین مخلوقات من پس از توست. او را به عنوان وصی و وزیر و برگزیده و جانشین و کمک تو در مقابل دشمنانم اختیار نمودم

کسانی که علی را دوست دارند، در دین و ایمان به ریسمانی محکم تمسک نموده‌اند، و در آخرت اهل نجات هستند.