بریدههایی از کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد
۳٫۸
(۵۲)
«آزادی» هم واژهای است که آن را مثل «عشق» به لجن کشیدهاند.
Astronaut
یک زن فقط با احترام گذاشتن به خود میتواند احترام دیگران را به دست آورد. اگر خودش را باور داشته باشد، دیگران هم او را باور خواهند کرد.
خورشید
همه شما مردها همینطورید. میترسید و ما را تنها میگذارید و بعد به اسم پدر بودن بر میگردید. برای پدر بودن چه بهایی میپردازید؟ یک شکم بزرگ و مسخره؟ پدر بودن مثل سوپ آماده یا پیراهن اتو شده به شما تقدیم میشود. شما هیچ کاری نباید انجام دهید، فقط نام خانوادگیتان را روی بچه میگذارید، آن هم اگر ازدواجی در کار باشد و از زیرش در نروید.
خورشید
من نخواسته بودم به دنیا بیایم، مادر. هیچکس نمیخواهد. در نیستی، اختیاری نیست. انتخابی نیست. فقط نیستی است
خورشید
زندگی یعنی تلاش بیپایان، فرزند. زندگی جنگی است که هر روز از نو آغاز میشود و لحظات شادش آنقدر اندکاند که ناچاری بهایی گزاف بابتش بپردازی
خورشید
یک زن فقط با احترام گذاشتن به خود میتواند احترام دیگران را به دست آورد. اگر خودش را باور داشته باشد، دیگران هم او را باور خواهند کرد
Astronaut
هرگز نفهمیدم چگونه میتواند آنطور بخندد؛ اما شاید به این دلیل باشد که او بسیار گریه کرده است. فقط کسانی که زیاد گریه میکنند، قدر زندگی و زیباییهای آن را میدانند و میتوانند اینطور دلنشین خنده سر دهند.
خورشید
اگر زندگی رنج و عذاب است، فایدهاش چیست؟ هرگز به من نگفتی چرا یک نفر به دنیا میآید. آنقدرصادق بودی که برایم از آن افسانههایی نگویی که دیگران برای تسلی خاطر خود میبافند، فقط گفتی که تو هم به دنیا آمدهای، همانطور که مادرت و مادرش و... و این زنجیره آنقدر ادامه دارد که درگذشته محو میشود. یکی زاده میشود؛ چون همه زاده میشوند؛ چون اگر اینطور نبود، نسل بشر منقرض میشد.
Zahra,Fallahi
حتی زمانی که بهواسطه ناکامیها و رنجهایم گریه میکنم، اطمینان دارم رنجکشیدن بهتر از نیستی است
خورشید
باید میجنگیدی و پیروز میشدی. خیلی زود تسلیم شدی. تو برای زندگی ساخته نشده بودی. چطور با دو داستان و چند هشدار ترسیدی و جا زدی؟
خورشید
چندان طول نمیکشد تا با این حقیقت آشنا شوی: با دنیایی روبهرو میشوی که پر از اندوه و زاری است. اولین کاری که قادر به انجام آنی، گریستن است. همهچیز تو را به گریه وا میدارد: گرسنگی، خشم. هفتهها و ماهها باید بگذرد تا لبت به خنده باز شود
خورشید
دنیای ما را مردان و برای مردان ساختهاند.
Astronaut
اشتباه میکردی که من زندگی را باور ندارم. زندگی را باور دارم. با همه رسواییهایش آن را دوست دارم و به هر قیمتی شده، زندگی میکنم.
خورشید
من از درد نمیترسم. ما با درد به دنیا میآییم. درد با ما رشد میکند، به آن عادت میکنیم، همانطور که به داشتن دست و پاهایمان عادت کردهایم.
گلاره جباری
هرگز نفهمیدم چگونه میتواند آنطور بخندد؛ اما شاید به این دلیل باشد که او بسیار گریه کرده است. فقط کسانی که زیاد گریه میکنند، قدر زندگی و زیباییهای آن را میدانند و میتوانند اینطور دلنشین خنده سر دهند. گریهکردن آسان است و خندیدن دشوار.
saramyrshfyn
هرگز نفهمیدم چگونه میتواند آنطور بخندد؛ اما شاید به این دلیل باشد که او بسیار گریه کرده است. فقط کسانی که زیاد گریه میکنند، قدر زندگی و زیباییهای آن را میدانند و میتوانند اینطور دلنشین خنده سر دهند. گریهکردن آسان است و خندیدن دشوار.
saramyrshfyn
حجم
۸۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۲۷ صفحه
حجم
۸۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۲۷ صفحه
قیمت:
۴۰,۵۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد