بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب وقتی خاطرات دروغ می گویند | طاقچه
تصویر جلد کتاب وقتی خاطرات دروغ می گویند

بریده‌هایی از کتاب وقتی خاطرات دروغ می گویند

نویسنده:سی‌بل هاگ
انتشارات:نشر آموت
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۲۴ رأی
۳٫۹
(۲۴)
من معمولا اخبار تماشا نمی‌کردم، خیلی ناامیدکننده بود. چرا هیچ وقت اتفاق خوبی را گزارش نمی‌کردند؟ فکرش را بکن، اگر همه شبکه‌های خبری فقط خبرهای شاد را پخش می‌کردند، دنیا چه حالی داشت.
n re
من پرستار بودم و بیماری و مرگ برایم تازگی نداشت اما وقتی نوبت به کسی می‌رسد که انسان دوست دارد، این موارد برایش عادی نیست.
n re
می‌خواستم به جای قضاوت، حمایت کنم. من معتقد بودم بسیاری از ما تا وقتی در شرایط خاصی قرار نگیریم، نمی‌دانیم ممکن است چه واکنشی نشان دهیم
n re
. آدمیزاد کارای وحشتناکی انجام می‌ده، مگه نه؟
n re
بعضی اوقات، ما چیزی را فقط می‌دانیم، این‌طور نیست؟ ما می‌دانیم چیزی درست یا غلط است اما دوست نداریم تمام بعدازظهر، چرایی آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم.
n re
پک‌های دیگری هم زدم و سعی کردم سرفه نکنم. وقتی نصف سیگار را کشیدم، گفت: «بسه، یه کمی هم برای من نگه‌دار!» آن را به او پس دادم و زبانم را دور دهانم که حالا طعم زیرسیگاری گرفته بود، چرخاندم. آن‌قدر احمق بودم که فکر کردم هرگز به آن عادت نخواهم کرد. کسی نمی‌توانست به چیزی به آن بدمزگی عادت کند، مگر نه؟ چقدر ساده‌لوح بودم.
n re
موضوع این است که ما هرگز نمی‌توانیم کسی را درک کنیم مگر اینکه بتوانیم جای او باشیم و حتی در آن صورت هم احتمالا این کار غیرممکن خواهد بود. هیچ‌کس کامل نیست، مگر نه؟
n re
آسودگی خیال، ناگهانی و عمیق مرا دربرمی‌گیرد، مانند هجوم یک‌باره هوای خنک روی پوست آدم. خدا رو شکر.
n re
فقط خدا می‌داند که ما با چه اتفاقات وحشتناکی باید دست و پنجه نرم کنیم اما مرگ خیلی واقعی است، بخشی از زندگی است.
n re
آن کسی که از پیش، آگاه‌تر است، برای رویارویی مجهزتر است
n re
چطور می‌توان کسی را که می‌خواهد پنهان شود، پیدا کرد؟
n re
«شما مردا اصلا به درد اینکه یه اطلاعاتی رو به دست بیارین، نمی‌خورین.»
n re
وقتی دیگران به او نیاز دارند، برایش قوی بودن، آسان‌تر است.
n re
کسی یک معجزه را بدیهی نمی‌شمرد. ما هر روز سپاسگزار معجزه‌ها هستیم و برای آنکه مطمئن شویم برایشان اتفاقی نمی‌افتد، تلاش بیشتری انجام می‌دهیم.
n re
بعضی از اشتباهات را نمی‌توان جبران کرد.
n re
حالا به این باور رسیده‌ام که میان درست و غلط، مرز باریکی وجود دارد. آیا اکنون من در سمت درست یک مسیر غلط حرکت می‌کنم یا در سمت غلط یک مسیر درست؟ زندگی درهم است. هیچ سیاه و سفیدی وجود ندارد، هرچه هست سایه‌های محوی است که در هم تنیده شده‌اند و در کنار هم هستند.
n re
عشق پدری و مادری، مثل هیچ‌چیز روی کره زمین نیست؛ قدرتی بی‌حد و اندازه دارد. پدری و مادری، نیاز شدید و همیشگی به حمایت کردن است و انجام دادن هر کاری که برای فرزندان امنیت به همراه دارد؛
n re
شاید خیلی عجیب باشه اما فکر می‌کنم این اتفاق، ما رو به هم نزدیک‌تر کرده. عجیبه که یه تراژدی می‌تونه بعضی مشکلات رو حل کنه، نه؟
n re
بعضی وقتا باید با ترس‌هات روبه‌رو بشی. بعضی وقتا، ترس از انجام دادن کاری، از انجام دادن اون کار سخت‌تره
n re
انسان‌ها باید برای کارهایشان مجازات بشوند. اگر کسی نمی‌خواهد آب خنک بخورد، پس مرتکب جرم نشود و فقط همین.
n re

حجم

۲۶۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۴۴ صفحه

حجم

۲۶۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۴۴ صفحه

قیمت:
۱۰۵,۰۰۰
۷۳,۵۰۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد