بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند | صفحه ۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند

بریده‌هایی از کتاب جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند

انتشارات:نشر آموت
امتیاز:
۴.۰از ۸۰ رأی
۴٫۰
(۸۰)
زیست‌شناسی، درست و غلط را یک رنگ واحد می‌داند که مقابل نورهای متفاوتی قرار گرفته اند.
Farhadmarch
اگر تو مانند شکارچی رفتار کنی، آن‌ها مانند شکار رفتار خواهند کرد. فقط آن‌ها را نادیده بگیر و آهسته راهت را ادامه بده.
Farhadmarch
«هرگز دست‌کم مگیر قلب را، که قادر است کارهایی بکند که ذهن تصورش را نمی‌کند. قلب به همان خوبی که احساس می‌کند، فرمان می‌دهد. وگرنه، تو چطور می‌توانی توصیف کنی راهی را که من برگزیدم، که تو برگزیدی راه طولانی‌ای که این مسیر همراه داشت؟»
Zoro2076
و من آن زن جوان را در درخت سروی پنهان خواهم کرد
Zoro2076
«هرگز دست‌کم مگیر قلب را، که قادر است کارهایی بکند که ذهن تصورش را نمی‌کند. قلب به همان خوبی که احساس می‌کند، فرمان می‌دهد. وگرنه، تو چطور می‌توانی توصیف کنی راهی را که من برگزیدم، که تو برگزیدی راه طولانی‌ای که این مسیر همراه داشت؟»
n re
«به نظر من، بعضی چیزا رو نمی‌شه توضیح داد. فقط می‌شه بخشید یا نبخشید.
n re
با مصائب زندگی چهره‌ها تغییر می‌کنند اما چشم‌ها همان پنجره‌های همیشگی هستند که به درون باز می‌شوند.
n re
پدر چه دروغ‌هایی به مادر گفته بود! پیش از آن‌که همهٔ پولش تمام شود، او را به چه رستوران‌های گرانی برده بود و بعد او را به خانهٔ واقعی‌اش آورده بود: کلبه‌ای در یک مرداب؟ شاید بهتر باشد عشق در همان مراحل اولیه باقی بماند.
n re
ما هم مانند همهٔ چیزهای جهان، به طرف اجرام بزرگ‌تر جذب می‌شویم.
HeLeN
کیا اطرافش را تماشا کرد. می‌دانست جای هیچ‌گونه قضاوت وجود ندارد. آن‌جا نیروی شرّی وجود نداشت. تنها نبض زندگی بود که می‌زد حتی اگر به بهای بعضی از بازیگرانش تمام می‌شد. زیست‌شناسی، درست و غلط را یک رنگ واحد می‌داند که مقابل نورهای متفاوتی قرار گرفته اند.
HeLeN
پدرش بارها به او گفته بود مرد واقعی کسی است که بدون آن‌که خجالت بکشد، گریه کند، شعر حفظ باشد، اپرا را با روحش حس کند و برای دفاع از یک زن، هر کاری لازم است، انجام بدهد.
HeLeN
یکی دو پرنده، آهسته میان انگشت‌های پایش را نوک زدند و او که قلقلکش آمده بود، خندید تا این‌که اشک روی گونه‌هایش جاری شد و دست آخر، هق‌هق بلند و بریده‌بریده از جایی تنگ، زیر گلویش بیرون آمد. وقتی پاکت شیر خالی شد، خیلی می‌ترسید که آن‌ها هم مانند دیگران او را ترک کنند. فکر نمی‌کرد بتواند این رنج را تحمل کند اما مرغان دریایی روی ساحل، دور و بر او پخش و سرگرم تمیز کردن پرهای خاکستریشان شدند. برای همین، او هم نشست و آرزو کرد کاش می‌توانست آن‌ها را جمع کند و با خودش به ایوان ببرد که با هم بخوابند.
HeLeN

حجم

۳۵۵٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۸۳ صفحه

حجم

۳۵۵٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۸۳ صفحه

قیمت:
۱۳۷,۵۰۰
۹۶,۲۵۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۴
۵
صفحه بعد