بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فرمول نجات پی | طاقچه
تصویر جلد کتاب فرمول نجات پی

بریده‌هایی از کتاب فرمول نجات پی

امتیاز:
۴.۹از ۱۹ رأی
۴٫۹
(۱۹)
هیچ‌وقت ازم ایراد نمی‌گیری که چرا از نمایش‌های موزیکال خوشم می‌آد یا چرا هدف‌های بزرگی توی سرمه. سعی نداری مردم رو عوض کنی. انگار فقط می‌خوای بقیه رو درک کنی.»
Hossein shiravand
لبخند زدن کسی رو نکشته‌ها
ShzD:)
جو، مسئول تأسیسات، برای به‌هوش آوردنم از دستگاه الکتروشوک استفاده کرد
ن. عادل
یعنی تا حالا شده کسی بفهمد دقیقاً چه لحظه‌ای خوابش می‌برد؟
𝐑𝐎𝐒𝐄
دختری به اسم سیسیلیا بازی می‌کردم که طوفان و رعد و برق شروع شد.
ن. عادل
من اولین خل‌وچلی نیستم که احساس می‌کنه جاش توی مدرسه نیست
𝐑𝐎𝐒𝐄
احتمالاً در هشت‌سالگی از آن آدم‌های بی‌کله بوده‌ام؛ الان در دوازده‌سالگی که اصلاً این‌جوری نیستم.
Y25
لازم نیست آدم نابغه باشد تا حساب و کتاب کند که من به اینجا تعلق ندارم.
𝐑𝐎𝐒𝐄
در دنیایی مشابه زندگی می‌کنیم، ولی چیزها را خیلی متفاوت از هم می‌بینیم. حدس می‌زنم اگر همهٔ ما با یک دید به دنیا نگاه می‌کردیم، کسل‌کننده می‌شد.
𝐑𝐎𝐒𝐄
کار گروهی نوعی شکنجه است. لابد بخشی از یک آزمایش اجتماعی عجیب است که معلم‌ها آن را انجام می‌دهند تا ببینند آیا می‌شود این‌جوری دانش‌آموزها از هم متنفر شوند یا خیر.
𝐑𝐎𝐒𝐄
وانمود کن موفقی تا موفق بشی
𝐑𝐎𝐒𝐄
«سعی می‌کنی تحقیرم کنی و با کارهات عذابم بدی. ولی کارهای تو اون‌قدرها هم ناراحتم نمی‌کنه، چون بدتر از همهٔ این‌ها اینه که یه سگ مریض دارم و دوستی که... که فکر می‌کردم می‌تونم بهش اعتماد کنم. از دست دادن همچین آدمی خیلی مزخرفه.» آب بینی‌ام راه می‌افتد. جوری نفس می‌کشم که انگار دارم غرق می‌شوم: «تو برام اهمیتی نداری.» مدی بهم خیره می‌شود. چشم‌هایش پر از اشک می‌شوند. دوباره می‌گویم: «تو برام اهمیتی نداری.» بعد به لوی اشاره می‌کنم: «اون برام مهمه.» بعد ویندی: «اون مهمه. یا شاید قبلاً مهم بود. تا وقتی‌که...» ویندی به‌سختی پلک می‌زند، ولی به طرف مدی برمی‌گردم. «تو برام هیچی نیستی. هیچی نیستی. یه صفر چاق گنده‌ای.» به‌سختی آب دهانم را قورت می‌دهم و نفسی می‌کشم. «پس این‌قدر زور نزن که گند بزنی به زندگی‌م.»
𝐑𝐎𝐒𝐄
لابد فقط وقتی هیچ‌کس دیگری دور و برش نباشد، من می‌شوم تنها دوستش!
𝐑𝐎𝐒𝐄
«مدرسهٔ راهنمایی باید هم بدترین باشه. تبدیل شدن به یه بزرگسال خیلی دردناکه. همه‌مون باید این رو پشت سر بذاریم.»
𝐑𝐎𝐒𝐄
توی جبر اگر یک متغیر مجهول داشته باشید، می‌توانید معادله را حل کنید. آدم‌ها معادلات چندمتغیره هستند. اساساً نمی‌شود حلشان کرد.
𝐑𝐎𝐒𝐄
«چرا، مجبورم.» صندلی‌ام را به عقب هل می‌دهم و بلند می‌شوم. با سه قدم خودم را به مدی می‌رسانم و جلویش می‌ایستم. توی صندلی‌اش مچاله می‌شود. هرگز کسی را در عمرم نترسانده‌ام. نه تا الان. «شماره تلفنت چنده؟» سرش را مثل پی یک‌وری می‌کند. ولی این ژست اصلاً بهش نمی‌آید. داد می‌زنم: «شماره تلفنت چنده؟» «۹۲۲۵ ـ ۹۹۳ ـ ۵۵۵» «جمعش می‌شه ۵۴. حاصل‌ضربش می‌شه ۵.۴۶۷.۵۰۰. جذر ۵.۵۵۹.۹۳۹.۲۲۵ می‌شه ۷۴.۵۶۵.» به اطراف کلاس نگاهی می‌اندازم. حالا آقای استوکر متعجب به نظر می‌رسد، مثل بیشتر بچه‌های کلاس، شاید حتی وحشت‌زده. فقط لوی لبخند می‌زند. «من ریاضی‌م خوبه. کارم با اعداد حرف نداره. ولی نمی‌دونم چرا این قضیه تو رو اذیت می‌کنه، مدی. از این مسئله سر درنمی‌آرم.» مدی اخم می‌کند.
𝐑𝐎𝐒𝐄
گاهی اوقات غیب شدن بهترین راه‌حل است.
𝐑𝐎𝐒𝐄
تنها کسی که می‌دونه چی توی سرت می‌گذره، خودتی. چیزی هست که بخوای بهمون بگی؟
𝐑𝐎𝐒𝐄
«اَاَاَه. همهٔ ما از گوش دادن به حرف‌های شما سه نفر زجر می‌کشیم.» لوی فوری جوابش را کف دستش می‌گذارد: «خب گوش نکنین.»
𝐑𝐎𝐒𝐄
«اگه همیشه شکلات و بیسکویت همراهم نبود، باز هم باهام دوست می‌موندی؟» می‌گوید: «معلومه. ولی احتمالاً دوست صمیمی‌ت نمی‌شدم.» می‌دانم که شوخی می‌کند. یعنی این نشان می‌دهد که دو نفر واقعاً با هم دوست هستند؟ یعنی وقتی آدم می‌داند ته حرف‌های طرف مقابل یک "شوخی کردم بابا!" هست.
𝐑𝐎𝐒𝐄

حجم

۲۱۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۸۸ صفحه

حجم

۲۱۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۸۸ صفحه

قیمت:
۳۹,۶۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۴صفحه بعد