بریدههایی از کتاب گاهی که از نه شنیدن می ترسیم
۳٫۹
(۱۷۰)
اولین گناه کسانی که باعث شدند دچار حس شرمساری شویم کشف خطاهایمان نبود؛ فراموشکردن بدیِ خودشان بود و بعد، اینکه به خود جرئت دادند ما را بهخاطر بدیمان سرزنش کنند.
Mahdie
پناهبردن به خردهنگرانیهای روزمره جایگزینی است برای ضربههای روحی حلنشده، مانند شرم، تحقیر، احساس اهمیتنداشتن برای والدین، قصور، یا سوءاستفاده.
Mahdie
اینکه دیگران ما را نپذیرند مجبورمان میکند ویژگیهای شخصیتیِ لازم برای جبران آن موقعیت را پرورش دهیم. این تقصیر افراد زیبا نیست که رفتار کلیشهای دارند یا درنهایت، کمی لوس هستند.
Mahdie
اما اگر انتقاد آنها بجا هم باشد، هیچوقت نباید بهخاطر کسی که نظرش آکنده از تنفر است از خودمان متنفر شویم. هیچ بهانهای برای بیرحمی وجود ندارد. باید بین منتقد و دشمن تفاوت قائل شویم. منتقد برای ابعاد روانی ما حدودی قائل میشود و اگر بحث به آن حدود کشیده شود، دیگر ادامه نمیدهد. اما دشمن از یک اختلافنظر کوچک هم بهانهای میسازد برای زیرسؤالبردن کامل حق وجود ما!
احسان رضاپور
اولین گناه کسانی که باعث شدند دچار حس شرمساری شویم کشف خطاهایمان نبود؛ فراموشکردن بدیِ خودشان بود و بعد، اینکه به خود جرئت دادند ما را بهخاطر بدیمان سرزنش کنند.
کاربر ۶۱۵۱۱۰۴
احمق انگاشتهشدن
مردم صبر نمیکنند بفهمند موضوع چیست. برای آنها سخت است که تصور کنند فردی بسیار زیبا نوشتهای از افلاطون یا وضع اقتصادیِ سوئد را بررسی میکند. آنها مایلاند تصور کنند افراد زیبا موجودات بسیار خنگی هستند.
مسلم است که آدم نمیتواند هم بسیار جذاب باشد و هم فیزیک اتمی را درک کند. این یعنی بخت زیادی به یک نفر رو کرده. درست است که شخصیت یک نفر ممکن است ابعاد زیادی داشته باشد، اما وقتی کسی بسیار جذاب باشد، احتمال احمق انگاشتهشدنش زیاد است.
خشونت
1984
درنهایت باید باور کنیم هرکس ما را بهعمد آزار میدهد خودش باید بهشدت آسیبدیده باشد. بنابراین نظرش ارزشی ندارد.
mamlash
بهخصوص در عصر رسانههای اجتماعی (از منظر سلامت روان، احتمالاً این بدترین اختراع عصر کنونی است) هر روز احتمال دارد با دشمنان جدیدی روبهرو شویم: کسانی که با ما مخالفاند، کسانی که به ما میگویند «بد» هستیم، و کسانی که میگویند باید از خودمان شرمنده باشیم یا حتی از صحنهٔ روزگار محو شویم.
کاربر ۵۹۲۸۰۳۹
شاید از بودنمان آنقدر شگفتزده شویم که دیگر ناراحتِ نبودنمان نباشیم.
bud
زیبایی را در جایی پیدا میکنیم که کسی در آنجا دنبال آن نمیگردد، چون با چشمهایی نو و تیزتر به آنها نگاه میکنیم. و مهمتر از همه اینکه برای خود و دیگران احساس دلسوزی میکنیم، بهخاطر این بیعدالتی ناخوشایند و شرکت ناخواسته در بختآزمایی چهرهها.
زینب دهقانی
شخصیتمان را به هیچ چهارچوب یا نتیجهگیری مشخصی محدود نمیکنیم. به خود آزادی عمل میدهیم. میدانیم تعداد بیشماری خلقوخو داریم که ترکیب عجیبی از مهربانی و خودخواهی، بیاخلاقی و خوبی، و گیجی و تیزبینی است. میدانیم که تواناییهای بیشماری داریم؛ درعینحال هنرمند، کشاورز، حسابدار، بچه، رئیس، دیوانه، مرد، پسر، دختر، زن، دلفین، زرافهٔ گردنکوتاه، عروس دریایی، و ورزشکار هستیم. تقریباً هر موجودی که تابهحال از زمین سر برآورده و روی آن نفس کشیده در وجودمان جا دارد. بنابراین، بسیار عجیب و احمقانه است که با خودمان در آینه روبهرو شویم و یک چهرهٔ مشخص ببینیم: یک بینی عادی، دو تا گوش معمولی، و لبهایی کمتحرک.
زینب دهقانی
تأملکردن دربارهٔ بیاهمیتبودن پایان کارمان، بهشکلی عجیب، ترسمان از زندگی را بیشتر نمیکند. هرقدر مرگمان نامعقولتر باشد، ارزش زندهبودن در چشم ما بیشتر میشود. بودن فقط حالت ناگزیر اشیا نیست، بلکه فرصتی عجیب و ارزشمند است. شاید از بودنمان آنقدر شگفتزده شویم که دیگر ناراحتِ نبودنمان نباشیم.
زینب دهقانی
درنهایت باید باور کنیم هرکس ما را بهعمد آزار میدهد خودش باید بهشدت آسیبدیده باشد. بنابراین نظرش ارزشی ندارد. نباید به این باور ادامه دهیم که چنین کسی باوجود سرخوردگی، باهوش هم هست. درست مثل این است که گمان کنیم معلمی باوجود ناراحتی و رفتار نهچندان خوشایند، دراصل داناست و فقط در پی حقیقت.
میکائیل
باید بین منتقد و دشمن تفاوت قائل شویم. منتقد برای ابعاد روانی ما حدودی قائل میشود و اگر بحث به آن حدود کشیده شود، دیگر ادامه نمیدهد. اما دشمن از یک اختلافنظر کوچک هم بهانهای میسازد برای زیرسؤالبردن کامل حق وجود ما!
میکائیل
این مراسمِ بسیار جالب و مفید میتواند به افراد ازخودراضیِ دنیای سکولار درسهای زیادی بدهد.
مجتبی
باید از همان اول با کمال میل و آگاهی بپذیریم که سرنوشتْ بیبرنامه و اتفاقی است و به اخلاق مرتبط نیست.
مجتبی
همیشه باید سعی کنیم ضعف افراد را بخشی جدانشدنی از همان مزیتهایی بدانیم که در گذشته جذبشان شدهایم، و در مواقع دیگر از آن سود بردهایم (حتی اگر درحالحاضر، هیچکدام از آن منافع معلوم نباشند). به زبان سادهتر، چیزی که میبینیم تقصیر آنها نیست، بلکه صرفاً عارضهٔ مواردی است که در آن مهارت دارند.
کنتس مونت کریستو
تنها راه ازبینبردن چرخهٔ باطل نفرت یافتن منشأ آن است که در رنج نهفته است. همانطور که از قدیم گفتهاند، باید یاد بگیریم به دشمنمان با تأسف و ترحم بنگریم و اگر از دستمان ساخته است، با عشقی بخششگونه.
کنتس مونت کریستو
آدم سالم نیازی به آزار دیگران ندارد. تا وقتی کسی از درون در عذاب نباشد، برای بیرحمیکردن در حق دیگران انگیزهٔ کافی ندارد.
کنتس مونت کریستو
حقیقت تخلفناپذیری که واقعاً باید به آن فکر کنیم این است که بدرفتاری و خباثت دیگران از رنجشان ناشی میشود. آنها ما را اذیت میکنند چون جایی در اعماق وجودشان خود را آزار میدهند. آنها بدخلق، بدزبان و بیادباند چون حالشان خوب نیست.
کنتس مونت کریستو
حجم
۸۱۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۵ صفحه
حجم
۸۱۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۵ صفحه
قیمت:
۱۰,۵۰۰
۵,۲۵۰۵۰%
تومان