بریده‌هایی از کتاب اثر مرکب

اختصاصِ کمی زمان،‌ انرژی یا فکرِ بیشتر به تلاش‌هایت، فقط نتایجت را بهتر نخواهد کرد... آن‌ها را چند برابر خواهد کرد.

«من می‌گویم اگر ایده‌ای در همان ابتدا با ‹واااای!› شروع نشود، هیچ ارزشی ندارد!»

اگر هدف یا ایده‌ای داری که ارزش توجه کردن دارد، هر کاری که لازم است انجام بده ـ حتی کارهای غیرمنتظره ـ تا دیگران صدایت را بشنوند. به گنجینهٔ خودت کمی جسارت و بی‌پروایی اضافه کن.

در هر حال، الکس به نصیحتم گوش نداد و آن شغل را به دست نیاورد. حتی نتوانست جزء آن سه کاندید نهایی باشد! می‌توانم قاطعانه بگویم گزینه‌ای به‌مراتب بهتر و شایسته‌تر از آن فردی بود که آن سازمان استخدام کرد، ولی الکس موفق نشد روی آن‌ها تأثیر بگذارد، و این مسأله به قیمت از دست دادنِ شغل رؤیایی‌اش تمام شد.

نام افرادی را که دوستانت معرفی می‌کنند در سایت لینکدین جست‌وجو کن. چند نفرشان را پیدا کن و برایشان پیغام بگذار. با آن‌ها حرف بزن و ازشان بخواه که از خوبی‌هایت برای آن تصمیم‌گیرندها بگویند. برایشان هدیه، یادداشت، و چیزهای دیگر بفرست و ازشان بخواه که شخصاً به دست آن تصمیم‌گیرنده‌های اصلی برسانند.

شخصاً اگر عزمم را برای انجام‌دادنِ کاری جزم کرده باشم، با به کار بستن تمام تلاشم، موفقیتم را حتمی می‌کنم. من اقدام‌هایی را انجام می‌دهم که «شوک و بُهت» می‌خوانم. در همین مورد استخدام، به الکس پیشنهاد کردم که خودش را به آب و آتش بزند ـ و، سرسختانه و بی‌امان، از هر جبههٔ ممکنی حمله کند.

معمولاً برای انجامِ آن تلاش اضافی، انرژی یا پول خیلی بیشتری نمی‌خواهی

به جای استفاده از کارت‌های چاپی که عبارت‌هایی مثل «با آرزوی بهترین‌ها» رویشان نوشته شده، با دست‌خط خودم احساس‌های قلبی‌ام را روی کاغذ می‌آورم و به فرد موردنظرم می‌گویم که چه‌قدر بابت داشتن رابطه با او سپاسگزار هستم و چه‌قدر وجودش برایم مهم است

من ذاتاً عکسِ همه هستم، خودم می‌دانم. به من بگو که بقیهٔ مردم چه‌کاری می‌کنند، سر چه چیزی اتفاق‌نظر دارند، و طرفدار چه چیزی هستند... و من دقیقاً عکس آن کارها و رفتارها را انجام می‌دهم! اگر همه دارند چپ می‌روند، من راست خواهم رفت. از نظر من، آنچه محبوب و عامه‌پسند است، معمولی است... و چیزهای معمولی، نتایج معمولی هم در پی دارند!

در کجای زندگی‌ات ـ وقتی انرژی‌ات ته می‌کشد و به انتهای خط می‌رسی ـ می‌توانی فراتر از انتظارات ظاهر شوی؟ یا کجا می‌توانی دیگران را «شگفت‌زده» کنی؟ این کار، تلاش خیلی زیادی نمی‌برد، ولی همین تلاش اندکِ اضافی،‌ نتایجت را صدبرابر می‌کند

دیدنِ خودت به چشم سرسخت‌ترین رقیبت، یکی از بهترین راه‌ها برای چندبرابر کردن نتایجت است. وقتی که انرژی‌ات ته می‌کشد و به آخر خط می‌رسی،‌ باز هم بالاتر و فراتر برو. راه دیگرِ چندبرابر کردن نتایجت، عبور کردن از آن چیزی است که دیگران از تو انتظار دارند ـ یعنی، فراتر رفتن از آن «حد کافی»!

اگر دونده‌ای حرفه‌ای باشی، با این تجربه غریبه نیستی. تو به هدفی که برای آن روزِ خود معین کرده‌ای می‌رسی... و حالا دیگر در عضلاتت احساس سوزش و خستگی می‌کنی، انرژی‌ات ته کشیده و به آخر خط رسیده‌ای. ولی باز هم کمی جلوتر می‌روی. این «کمی جلوتر»، واقعاً فراتر از توانت است، ولی با عبور از آن، نتایج آن دویدن را چند برابر می‌کنی.

این حال، اگر بعد از زدن آن دوازده حرکت و ته کشیدن انرژی‌ات،‌ به زدن سه تا پنج وزنهٔ دیگر (به هر بدبختی!) ادامه دهی، نتیجه‌ای که از آن مجموعه تمرین می‌گیری، چندین برابر خواهد شد

جیم ران می‌گوید: «آرزو نکن که آسان‌تر باشد؛ آرزو کن که تو بهتر باشی.»

وقتی شرایط عالی باشد، طبیعتاً همه‌چیز آسان و راحت است ـ نه هیچ عاملی برای حواس‌پرتی وجود دارد، نه هیچ کسی که مداخله کند، نه هیچ وسوسه و فریبی که تو را به تسلیم شدن ترغیب کند، و نه هیچ چیزی که قدم‌هایت را سست کند

مطمئنم در دنیا هیچ کس نیست که در شرایط سخت و عذاب‌آور از من بهتر عمل کند.

ته کشیدن انرژی و رسیدن به آخر خط، مانع نیست؛ فرصت است. در دومین تلاش لانس آرمسترانگ برای فتح تور دوفرانس، بار دیگر نوبت به مراحل کوهستانی رسید

آن‌ها به دلیل توانایی‌شان در انجام آن تلاش اضافیِ حیاتی، عضو آن تیم بودند. تلاش‌های اضافی بعد از انجام‌دادن نهایتِ تلاش، تفاوت به وجود آورد.

ولی هر بار که به یکی از آن بن‌بست‌های ذهنی و عاطفی می‌رسیدم، به جای تسلیم شدن، به خودم می‌گفتم که رقبایم هم با این مسائل دست به‌گریبان هستند.

در دردناک‌ترین لحظه‌هایم روی دوچرخه، همیشه کنجکاوم که بدانم چه واکنشی نشان خواهم داد. آیا به عمیق‌ترین ضعفم پی می‌برم،‌ یا این‌که عمیق‌ترین نقطهٔ قوت خودم را پیدا خواهم کرد؟»