بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب تقریباً | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب تقریباً اثر لیزا  گراف

بریده‌هایی از کتاب تقریباً

نویسنده:لیزا گراف
امتیاز:
۴.۸از ۲۳ رأی
۴٫۸
(۲۳)
ـ همه که نمی‌تونن بالاترین سنگ باشن.
🕊️📚kerm ketab
این حرفی بود که بابابزرگ پارک به مامان زد. فکر کرده بودند من خوابم یا نمی‌شنوم یا نمی‌دانم. اما من گوشم تیز است.
🕊️📚kerm ketab
«من نمی‌گم که بعضی بچه‌ها بدجنس نیستن. بعضی وقت‌ها آدم‌ها حرفایی می‌زنن که واقعاً وحشتناکه.» سرم را انداختم پایین و به دستمال‌کاغذی‌ام نگاه کردم. «ولی تو می‌دونی کی هستی اَلبی. تو می‌دونی ارزشت چقدره. حداقل من امیدوارم که بدونی.» دستمال‌کاغذی را تا کردم. بعد دوباره تا کردم. بعد سه‌باره تا کردم. «و تویی که تصمیم می‌گیری چه کلمه‌هایی اذیتت کنن. اگه نظر منو بخوای، ’خنگول‘ نباید حتی یه ذره هم فکرتو مشغول کنه.»
زهره
همیشه بدترین اتفاقی که می‌افتد، اتفاقی است که فکر می‌کنی هیچ‌وقتِ هیچ‌وقت نمی‌افتد.
𝐑𝐎𝐒𝐄
«باید کاریو بکنی که دوست داری، نه کاری که خوب بلدی.»
𝐑𝐎𝐒𝐄
«بعضی وقت‌ها آدما با انگیزه‌های درستی مهربونی نمی‌کنن.»
.ً..

حجم

۲۶۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۸۸ صفحه

حجم

۲۶۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۸۸ صفحه

قیمت:
۶۶,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد