بریدههایی از کتاب حسن صباح خداوند الموت
۳٫۹
(۹۳)
ترکان خاتون گفت به شما گفتم که من بعد از اینکه امام ملحدین شدم، اموال آنان را خواهم گرفت و نگفتم که آنها را خواهم کشت. تو ای نورالدین، اگر یک گله گوسفند داشته باشی و تمام گوسفندان را به قتل برسانی، در آینده از استفادهٔ از شیر و پشم و گوشت آنها محروم خواهی شد. پس گوسفندان را زنده نگه دار که بتوانی تا روزی که زنده هستی از آنها استفاده کنی. ما اگر ملحدین را قتلعام کنیم، مثل این است که گوسفندان خود را که همواره به ما شیر و پشم و بره میدهند قتلعام کنیم.
نورالدین کلهر گفت ای خاتون عالیمقام من نمیتوانم کینهای را که نسبت به ملحدین دارم فراموش کنم و عقیده دارم بعد از اینکه تو به جای حسن صباح نشستی، ما باید از ملحدین انتقام بگیریم. ترکان خاتون گفت راهش این نیست که ما ملحدین را قتلعام کنیم. بلکه روزی که بخواهیم از آنها انتقام بگیریم باید دستهای از ملحدین را به جان دستهای دیگر از آنها انداخت. تا ملحدین ندانند ما آنها را قتلعام کردهایم، بلکه تصور کنند که به دست خودشان کشته شدهاند.
غزال
ترکان خاتون گفت کسی که اختیار نگاهداری یک کشور یا اداره کردن امور یک فرقه و جمعیت را دارد نباید از وقایع غیرمنتظره ناراضی و متغیر شود، چون یک قسمت از وقایع که برای هر صاحباختیار و فرمانفرما پیش میآید وقایع غیرمنتظره است.
اگر جواد ماسالی در آن موقع حضور ذهن میداشت متوجه میشد که آن زن به او درسی از زمامداری میدهد و به وی میفهماند که یک مرد صاحباختیار و زمامدار از طرح مسئلهای غیرمنتظره یا پیش آمدن واقعهای غیرمترقبه ناراضی و متغیر نمیشود.
غزال
بوحمزهٔ کفشگر که مثل تمام باطنیها به تجدید حیات بعد از مرگ عقیده نداشت گفت پاداش اخروی پاداشی است که در همین دنیا نصیب انسان میشود؛ آن هم به شکل نام نیک.
غزال
این قوم به هرجا که پا نهاد اول کتابها و رسوم اجتماعی آن قوم را از بین برد. در سر راه قوم عرب، اول کتابخانهٔ مدائن نابود شد و بعد از آن تمام کتابهای کتابخانهٔ بزرگ ری از بین رفت و سپس کتابخانهٔ بزرگ ساوه را از بین بردند و بعد کتابهای کتابخانهٔ معتبر شهر نیشابور را آتش زدند. در هر نقطه از ایران که مدرسهای را سراغ داشتند ویران کردند و کتابهای آن را سوزانیدند و استادان مدرسه را به قتل رساندند و بهانهشان این بود که آنجا مرکز تعلیمات شیطانی است و باید نابود شود، درهای علم را به روی ایرانیان بستند، برای اینکه پیوسته ایرانیان را تحت سلطهٔ خود داشته باشند.
homa
حسن صباح میخواست از اقوام متعدد ایرانی که همه تحت سلطهٔ عرب میزیستند، یا از لحاظ فکری تحت نفوذ عرب بودند یک ملت واحد به وجود بیاورد که دارای اصالت ایرانی باشد. او برای دستیابی این منظور به مذهب متوسل شد، چون میاندیشید که نمیتواند از راه دیگر به مقصود برسد.
homa
حسن صباح میخواست از اقوام متعدد ایرانی که همه تحت سلطهٔ عرب میزیستند، یا از لحاظ فکری تحت نفوذ عرب بودند یک ملت واحد به وجود بیاورد که دارای اصالت ایرانی باشد. او برای دستیابی این منظور به مذهب متوسل شد، چون میاندیشید که نمیتواند از راه دیگر به مقصود برسد.
homa
حسن صباح میخواست از اقوام متعدد ایرانی که همه تحت سلطهٔ عرب میزیستند، یا از لحاظ فکری تحت نفوذ عرب بودند یک ملت واحد به وجود بیاورد که دارای اصالت ایرانی باشد. او برای دستیابی این منظور به مذهب متوسل شد، چون میاندیشید که نمیتواند از راه دیگر به مقصود برسد.
homa
کاتبان ایرانی برای نوشتن، در همهجا وسیلهای داشتند موسوم به قلمدان که ما و اروپاییان نتوانستیم از آنها تقلید کنیم. به همین سبب اروپاییان در قدیم وقتی میخواستند در خارج از خانه و محل کار خود چیزی بنویسند، دچار اشکال میشدند از این گذشته، نوشتن در اروپا تا مدتی جزء اعمال شاقه بود و غلامان را محکوم به نویسندگی میکردند. حال آنکه در مشرقزمین از فضایل به شمار میآمد و کسانی که میتوانستند بخوانند و بنویسند، بین مردم احترام داشتند.
sh.tavakoli
این قوم به هرجا که پا نهاد اول کتابها و رسوم اجتماعی آن قوم را از بین برد. در سر راه قوم عرب، اول کتابخانهٔ مدائن نابود شد و بعد از آن تمام کتابهای کتابخانهٔ بزرگ ری از بین رفت و سپس کتابخانهٔ بزرگ ساوه را از بین بردند و بعد کتابهای کتابخانهٔ معتبر شهر نیشابور را آتش زدند. در هر نقطه از ایران که مدرسهای را سراغ داشتند ویران کردند و کتابهای آن را سوزانیدند و استادان مدرسه را به قتل رساندند و بهانهشان این بود که آنجا مرکز تعلیمات شیطانی است و باید نابود شود، درهای علم را به روی ایرانیان بستند، برای اینکه پیوسته ایرانیان را تحت سلطهٔ خود داشته باشند.
سمیرا
همین قدر به تو میگویم تا روزی که فکر ما تحت قید عرب است، ما برده هستیم و
سمیرا
حجم
۹۲۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۷۹۲ صفحه
حجم
۹۲۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۷۹۲ صفحه
قیمت:
۱۱۵,۰۰۰
تومان