بریدههایی از کتاب راهنماشناسی
۴٫۹
(۱۷)
اختلاف در توانشهای بدنی و روحی و نیز اختلاف در شرایط طبیعی و اجتماعی و همچنین اختلاف در بهره مندی از علوم و صنایع، تابع اسباب و شرایط تکوینی خاصی است که بر طبق نظام علّی و معلولی، پدید میآید و این اختلافات، نقش تعیین کنندهای در سرنوشت ابدی انسانها ندارد و چه بسا فردی یا گروهی که به ساده ترین وجهی زندگی کرده و از حداقل نعمتهای مادی و دنیوی، بهرهمند شده و در عین حال، به درجات والایی از کمال و سعادت، نائل گشته است و چه بسا فرد یا گروهی که از پیشرفته ترین صنایع و علوم و بهترین وسایل زندگی، برخوردار بوده و در اثر ناسپاسی و غرور و استکبار و ستم به دیگران در پست ترین درکاتِ شقاوت، سقوط کرده است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
۳- با توجه به اینکه حکمت الهی اقتضا دارد که انسانها هر چه بیشتر و هر چه بهتر، به کمال و سعادت برسند آیا بهتر این نبود که خدای متعال، اسرار طبیعت را بوسیله وحی، بر مردم مکشوف سازد تا با بهره گیری از انواع نعمت ها بتوانند به سیر تکاملی خودشان شتاب بخشند؟
چنانکه کشف بسیاری از نیروهای طبیعی در چند قرن اخیر و اختراع اسباب و وسایل زندگی، تأثیر شگرفی در پیشرفت تمدن داشته و آثار مطلوبی را در حفظ سلامتی و مبارزه با امراض و نیز تبادل اطلاعات و توسعه ارتباطات و مانند آنها به ارمغان آورده است. بدیهی است اگر انبیا با ارایه علوم و صنایع شگفت انگیز و فراهم کردن وسایل آسایش، به مردم کمک میکردند میتوانستند بر نفوذ اجتماعی و قدرت سیاسی خودشان بیفزایند و بهتر به اهدافشان برسند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
حاصل آنکه: گرایش انسانها به فساد و تبهکاری و کفر و عصیان، مستند به سوء اختیار خودشان است و داشتن قدرت بر چنین رفتارهایی در متن آفرینش ایشان ملحوظ است و رسیدن به لوازم و تبعات آنها مقصود بالتَبَع میباشد. و هر چند اراده الهی اصالتا به تکامل انسانها تعلق گرفته است ولی چون متعلق این اراده مشروط به اختیاریّت میباشد سقوط و انحطاط ناشی از سوء اختیار را نفی نمیکند و مقتضای حکمت الهی، این نیست که همه انسانها خواه ناخواه در مسیر صحیح به حرکت در آیند هر چند برخلاف میل و اراده ایشان باشد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
ولی فراهم شدن اسباب و شرایط برای چنین تکاملی بدین معنی نیست که همه انسانها از آنها حسن استفاده کرده، لزوماً راه صحیح را برگزینند. و به تعبیر قرآن کریم، خدای متعال انسانها را در شرایط این جهانی بدین منظور، آفریده است که ایشان را بیازماید که کدامیک نیکوکارترند. و همچنانکه مکرراً در قرآن کریم، تأکید شده است اگر خدای متعال میخواست میتوانست همه را به راه راست بدارد و جلو انحراف و کجروی را بطور کلی بگیرد، ولی در این صورت، زمینهای برای انتخاب و گزینش، باقی نمیماند و رفتار انسانها فاقد ارزش انسانی میشد و غرض الهی از آفرینش انسان مختار و انتخابگر، نقض میگشت.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
۲- اگر انبیاء برای تتمیم شرایط کامل انسانها مبعوث شدهاند چرا با وجود ایشان این همه فساد و انحطاط، پدید آمده و اکثریت مردم در اکثر زمانها مبتلی به کفر و عصیان شدهاند و حتی پیروان ادیان آسمانی نیز به دشمنی و ستیز با یکدیگر برخاستهاند و جنگ های خونین و خانمان براندازی برپا ساخته اند؟ آیا حکمت الهی، اقتضا نداشت که خدای متعال اسباب دیگری نیز فراهم کند که جلو این فسادها گرفته شود و دست کم، پیروان انبیا به نبرد با یکدیگر برنخیزند؟
پاسخ این سؤال از تأمّل در ویژگی اختیاری بودن تکامل انسان، روشن میشود زیرا چنانکه گفته شد حکمت الهی، اقتضا دارد که اسباب و شرایط تکامل اختیاری (و نه جبری) برای انسانها فراهم شود تا کسانی که بخواهند، بتوانند راه حق را بشناسند
و با پیمودن آن به کمال و سعادت خودشان برسند
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
نکته قابل توجه این است که ویژگی اختیاری بودن حرکت تکاملی انسان، ایجاب میکند که همه این جریانات بصورتی انجام یابد که زمینه حسن یا سوء انتخاب برای طرفین حق و باطل، فراهم باشد مگر اینکه تسلط زورمندان و اهل باطل بجایی برسد که راه هدایت دیگران را بکلّی مسدود کنند و نور حق و هدایت را در جامعه، خاموش سازند که در این صورت، خدای متعال از راههای غیبی و غیرعادی، طرفداران حق را یاری خواهد فرمود.
حاصل آنکه: اگر چنین موانعی بر سر راه انبیا نمیبود دعوت ایشان بگوش همه جهانیان میرسید و همگی از نعمت هدایت الهی بوسیله وحی و نبوت، بهرهمند میشدند. پس گناه محرومیت بسیاری از مردم از هدایت انبیاء، بگردن کسانی است که جلو گسترش دعوت ایشان را گرفته اند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
«امام حیّ» همچون ریسمانی متصل میان آسمان و زمین و باطن و ظاهر است که به واسطه این اتصال و ارتباط فیوضات و برکات از عالم باطن به ظاهر سرازیر میشود. امام زنده به واسطه توجّه قلبی که به موجودات دارد آنچه را از عالم بالا میگیرد در میان موجودات به قدر ظرف هر یک پخش نموده و آنها را از آب گوارای ولایت سیراب مینماید.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
از چند طریق روایت شده که در روز و ساعتی که حضرت امام جواد (ع) در بغداد شهید شدند، حضرت امام هادی (ع) که به ظاهر کم سن بودند در مدینه فرمودند: الآن پدرم از دنیا رحلت فرمود. پرسیدند: از کجا متوجّه شدید؟
فرمودند: هم اکنون حسی از عظمت خداوند و ذلّت من در برابر او در من به وجود آمد که پیش از این نبود و فهمیدم که پدرم از دنیا رفته و [مقام امامت به من منتقل شده است].
(بصائر الدرجات، ج ۱، ص ۴۶۷)
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
طبق روایات فراوانی از زمان حضرت آدم (ع) که اوّلین امام بر روی زمین بودند سلسله امامان قطع نشده است و همواره امامی از انبیا یا اوصیا در روی زمین حضور داشته است و به برکت و یمن وجود او بوده که حیات و نور در این زمین ادامه یافته است و اگر روزی زمین از امام زنده خالی شود، برکت از آن رخت بربسته و امکان ادامه حیات برای نوع بشر که میخواهند به سوی خدا حرکت کنند از بین میرود.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
عقل انسانی وقتی در نظام هدایت الهی و علم و قدرت خداوند تدبر میکند و از سویی عجز خود را کشف مسیر هدایتش میفهمد پی میبرد به اینکه حتماً باید راهی دیگر برای کشف مسیر هدایت باشد و حتماً باید دستی از غیب بیاید و راه را نشان دهد و مسلماً خداوندی که من را خلق نموده و همه نیازهای من و دیگر موجودات را در مسیر تکاملشان فراهم نموده من را نیز یله و رها ننهاده و از راهی مسیر هدایت را به من نشان میدهد.
آن راه، راه تفکر بشری یا غریزه و فطرت انسانی نیست، چون دانستیم که هیچ یک از اینها برای هدایت بشر کافی نیست پس راه آن، نوعی ارتباط دیگر با عالم غیب است که از آن به وحی و الهام و شهود تعبیر میکنیم و صاحبان آن را اولیاء و انبیاء میخوانیم.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
انسان به دنبال پذیرفتن «اجتماع تعاونی» وجود قانونی را لازم میشمرد که در اجتماع حکومت کرده و وظیفه هر یک از افراد را معین و سزای هر متخلف را مشخص سازد، قانونی که با جریان عملی آن هر یک از افراد جامعه به سعادت واقعی خود برسند و نیکبختی را که معادل ارزش اجتماعی شان میباشد بیابند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
زیرا انسان موجودی بسیار پیجیده است تا جایی که اکنون نیز پس از چند هزار سال از بررسیهای علمی درباره او هنوز دانشمندان آن را «موجودی ناشناخته» مینامند و ابعاد وجود او را نیافتهاند و از آن پیچیده تر جامعه انسانی است که محصول فعل انفعالات هزاران و ملیونها انسان با روحیات و افکار متفاوت میباشد.
عقل انسان از شناخت قانونی که انسان را به سعادت برساند عاجز است و میفهمد که محتاج یک نیروی برتر برای کشف این مسائل است؛ خصوصاً وقتی که می فهمد که انسان حیاتی جاودانه در عالمی دیگر دارد که انسان عادی از مختصات آن عالم کاملاً بیاطلاع است و هرگز نمیتواند برای عالمی برنامهریزی کند که راهی برای تجربه و ارزیابی آن ندارد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
بشر ذاتاً قانون پذیر نیست و از سر ضرورت زیر بار قانون می رود
این حقیقت از حال نوزادان و کودکان، بسیار روشن است؛ نوزادان در آغاز درخواستهای خود به چیزی جز زور و گریه متوسل نمیشوند و نیز زیر بار هیچ قانون و مقرراتی نمیروند، ولی تدریجاً به حسب تکامل فکر میفهمند که کار زندگی تنها با سرکشی و زورگویی پیش نمیرود و کم کم به حال فرد اجتماعی نزدیک میشوند تا در سن یک فرد اجتماعی که تفکر کامل دارد به همه مقررات اجتماعی محیط خود رام میگردند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
خرد است که انسان به واسطه آن به تفکر پرداخته، از هر وسیلهای ممکن به نفع خود استفاده مینماید؛ در فضای بیکران آسمانها اوج میگیرد و در اعماق دریاها شناوری میکند و در سطح زمین از انواع جماد و نبات و حیوان استثمار و استخدام مینماید حتی از همنوعان خود تاجایی که میتواند سود میگیرد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
انسان خردمند وقتی در این نظم تأمل میکند پیمیبرد به اینکه هر موجودی در این چرخه دارای استعدادی خاص است و هدف و غایتی مخصوص دارد و برای رسیدن به آن هدف در درون خود دستگاهها و ابزراهایی دارد که راه رسیدن به آن هدف را برای او هموار مینماید. گویی از روز اول برای رسیدن به همان هدف ساخته شده و از آغاز دستی ناپیدا او را به سوی همان غایت حرکت میداده است.
از همین رو به هر موجودی که میرسد به دنبال بررسی سیر تکامل آن موجود و غایت و هدف آن میگردد و اگر در موجودی استعدادی و قابلیتی را بیابد میفهمد که حتماً راهی برای شکوفا شدن آن استعدادها وجود دارد و از همین رو برای شکوفاتر کردن هر چه بیشتر استعدادهای هر موجودی تلاش میکند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
این راه مشخص و سیر منظم در هر یک از انواع آفرینش دراین جهان مشهود است و هرگز بوته سبز گندم که از دانه شروع نموده به گوسفند یا بز یا فیل نمیرسد و هرگز گوسفند یا بز خوشه گندم یا درخت نمیزاید. حتی اگر نقصی در ترکیب اعضا یا درعمل طبیعی نوزادی پیدا شود؛ مثلا گوسفندی بی چشم یا بوته گندمی بی خوشه بهوجود آید ما تردید نمیکنیم که به یک آفت و سبب مخالف مستند میباشد.
نظم و ترتیب مداوم در تحول و تکون اشیا و اختصاص هر نوع از انواع آفرینش در تحول و تکامل خود به نظامی خاص برای متتبع کنجکاو، غیر قابل انکار میباشد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
انسان خردمند وقتی در این نظم تأمل میکند پیمیبرد به اینکه هر موجودی در این چرخه دارای استعدادی خاص است و هدف و غایتی مخصوص دارد و برای رسیدن به آن هدف در درون خود دستگاهها و ابزراهایی دارد که راه رسیدن به آن هدف را برای او هموار مینماید. گویی از روز اول برای رسیدن به همان هدف ساخته شده و از آغاز دستی ناپیدا او را به سوی همان غایت حرکت میداده است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
ـ هر کس صلوات بفرستد رحمت خدا شامل حال او شده و اعمالش پاکیزه میگردد.
ـ هر کس صلوات بفرستد روزیش فراوان شده و توانگر میگردد.
ـ هر کس صلوات بفرستد نوری در قبر و قیامت او خواهد بود و میزان حسنات او سنگین میشود و از آتش جهنم دور میگردد.
از علامه طباطبایی قدس سره نقل شده که:
هر گاه در میان مشکلات قرار گرفتید «سیل صلوات به راه اندازید» زیرا آن سیل حتماً مشکلات را با خود میبرد.
اللهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم و العن عدوّهم
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
فرمودند: حق ما را به جا نیاوردی. وقتی عطسه می کنید در مقام شکر بگویید: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ* وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِه.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
تفاوت اصلی امام با دیگر اولیا عظمت نفس امام و گستردگی دایره مسؤولیت اوست. اولیای دیگر وظیفه ندارند به همه انسانها توجه داشته و از همه در قلب و جانشان دستگیری نمایند ولی امام به حسب «امامت» و «جلوداری» در قلب خود به همه نظر دارد و همه را به سوی خداوند سیر می دهد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
حجم
۳۳۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۳۴ صفحه
حجم
۳۳۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۳۴ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان