بریدههایی از کتاب راهنماشناسی
۴٫۹
(۱۶)
صلوات دعایی است که اگر با حضور قلب گفته شود در همان حین گفتن دعا مستجاب میشود و هیچ وقت رد نمیشود
Jaber_313
اینکه تنوع مطلوب است به این علت است که هیچ مطلوبی قدرت ندارد مطلوبیت خودش را برای همیشه حفظ کند و جهتش این است که آن مطلوبْ مطلوب مجازی بشر است و مطلوب واقعی و حقیقی نیست.
amohammadi1419
مقام ولایت بالاترین درجه و مرتبه عالم هستی است و در اصطلاح آن را عالم اسما و صفات کلیه الهیه و گاهی «اول ما خلق الله» و «لوح محفوظ» و «ام الکتاب» مینامند و گاه در زبان روایات «روح القدس» نیز نامیده میشود.
بنده خدا
عصمت در عمل به این معناست که امام در رفتارهای فردی خود و در مدیریت و هدایت جامعه، همواره به سوی خداوند در حرکت بوده و در این مسیر هیچ لغزش و کجروی ندارد.
امام هرچه میکند گامی در راستای حرکت او یا مردم به سوی خداوند است. مسیر امام به سوی خداوند «صراط مستقیم» است، راهی که کوتاهترین راه میباشد و در آن انحراف و کجی و توقف نیست.
۳. سرّ عصمت امام در عمل
هر کاری که ما می کنیم برخاسته از دو مرحله است:
الف) آگاهی و شناخت ما نسبت به عمل و عواقب آن.
ب) تمایلات و کششهای درونی ما.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
وقتی به زیارت مشرف میشوید دقت کنید که فقط به زیارت ظاهر و بدن امام (ع) نیامدهاید، بلکه در کنار بدن امام (ع) حاضر شدهاید تا با ملکوت و باطن امام که همه جا را پر نموده و با همه چیز همراه است مرتبط شوید و از آن مدد بگیرید. اگر امام را با دیده ملکوتی بشناسیم و معرفت به مقام ولایت حضرتش بیابیم، با تمام وجود حضور امام را در همه زندگی خود احساس میکنیم و از اتصال قلبی با امام بهرههای معنوی فراوانی میگیریم.
بنده خدا
حال اولیاء خدا در این عالم چنین است. ایشان همیشه خود را در محضر خداوند میبینند و دوست دارند محو تماشای جمال او باشند ولی برای انجام وظیفه هدایت مردم مجبورند کمی هم به غیر خدا توجه نمایند و سپس در هنگام نماز و عبادت دوباره به سوی خداوند با تمام وجود بازگشته و از توجه کمشان به خداوند توبه و عذرخواهی نمایند.
استغفارهای اولیایی که در نهایت مراتب کمال هستند از این باب است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
نکته سوّم: اولیای خدا در زندگی در این دنیا برای انجام امور روزمره و رسیدگی به مردم و هدایت ایشان مجبورند که از توجّه کامل نسبت به خداوند نزول کرده و فقط به خداوند توجّهی اجمالی داشته باشند و به رسیدگی به امور دنیا بپردازند. در این حال مجبور میشوند از توجه به خداوند بکاهند و این کار از منظر خود ایشان نوعی بیادبی در محضر پروردگار است.
مانند اینکه میهمانی بسیار محترم برای شما آمده و مشغول صحبت است و به جهت رعایت ادب در محضر او باید فقط به حرفهای او گوش کرده و با کسی صحبت نکنیم ولی ناگهان کودکی وارد شده و شروع به سر و صدا میکند و شما برای ساکت کردن کودک چند کلمهای در گوشی با او سخن میگویید و سپس دوباره کاملاً به میهمان توجه کرده و از او عذرخواهی می کنید
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
حق محتاج به امام است نه امام محتاج به حق
ملاک در حق بودن یک کار آنست که موجب سعادت و رشد انسان شود و سعادت و رشد چیزی نیست جز نزدیک شدن به خداوند متعال.
در مباحث آینده خواهیم خواند که مهمترین وسیله برای حرکت به سوی خداوند و دلکندن از غیر او، دل دادن به اولیاء الهی است. محبّت امام اساسیترین رکن حرکت به سوی خداست.
از سویی اطاعت همواره موجب دلدادگی و ارادت است، اطاعت محبّت آفرین است و محبّت اولیاء خدا مَرکب نزدیک شدن به خداوند است
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
به همین جهت برای اصلاح خود باید هم علمآموزی کنیم و هم تمایلات درونی مان را اصلاح نماییم.
امام (ع) خوب و بد همه چیز را میدانند و با هر عملی مواجه میشوند نور و تاریکی آن را حس میکنند و بر عواقب دنیوی و اخروی آن کاملاً آگاهند، پس در ناحیه علم هیچ نقصی در کار امام نیست.
ایشان همچنین تمایلی هم به غیر از خداوند ندارند و در اراده و قلبشان جز توجه به خدا و محبت او چیزی نیست؛ چون پیش از این دانستیم که رسیدن به مقام ولایت جز با عبودیت و بریدن از غیر خدا ممکن نیست.
روی همین جهت امکان ندارد که امام (ع) معصیت خدا را به جا بیاورد یا کاری کند که موجب دوری خودش یا کسی از بندگان از خداوند باشد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
ولی در اصطلاح رایج میان مسلمانان از باب احترام «وحی» فقط به الهاماتی گفته میشود که بر قلب انبیای الهی نازل میشود و الهاماتی را که بر قلب اوصیا و دیگر اولیا یا بر قلب مؤمنین عادی چون مادر حضرت موسی نازل میشود فقط «الهام» مینامند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
حجم
۳۳۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۳۴ صفحه
حجم
۳۳۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۳۴ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان