بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب راهنماشناسی | صفحه ۲ | طاقچه
۴٫۹
(۱۷)
ارتباط با جنیان معجزه نیست و نشانه بزرگی و بزرگواری کسی که با جنیان مرتبط است نیز نمی‌باشد،بلکه معمولاً ارتباط با جنیان موجب تاریکی و خرابی انسان می‌شود؛ چون جنیان از نظر توانایی‌های معنوی از انسان‌ها ضعیفترند و ارتباط با آنها انسان را از کمال و سعادت واقعی اش دور می‌کند. ارتباط با جنیان شرور یکی از مهم‌ترین اقسام سحر و جادو است؛ بسیاری از کارهایی که مرتاضان و شعبده‌بازان و برخی از دراویش منحرف انجام می‌دهند به وسیله ارتباط با جنیان است. این ارتباطات علاماتی خاص خود دارد که در دانشهایی چون فلسفه مورد بررسی قرار می‌گیرد و چون جنیان توانایی محدودی دارند، این نوع کارها نیز محدود بوده و در برابر قدرتهای الهی شکست می‌خورد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
قرآن در فصاحت و بلاغتش نشانه‌ای بر عظمت خداوند است برای صاحبان فصاحت و بلاغت و در حکمت و فلسفه‌اش برای فیلسوفان و حکما و در مسائل اجتماعی برای دانشمندان علوم اجتماعی و در قانون گذاری برای قانون گذاران و در سیاست برای سیاستمداران و در حکومت داری برای حاکمان و برای همه عالمیان در علومی که از دسترس بشریت خارج است و راهی بدان ندارند. (برگرفته از المیزان، علامه طباطبایی قدس سره، ج
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
خود قرآن کریم هم ما را به همین روش دعوت می‌نماید و به پیامبرش امر می‌فرماید به مردم بگو اگر شما کتابی یافتید که بهتر از قرآن کریم و تورات انسان‌ها را به راه راست هدایت می‌کرد، من هم از این پس به جای قرآن از آن کتاب پیروی می‌نمایم؛ ولی اگر نتوانستند کتابی بهتر و برتر از قرآن بیاورند و باز هم تسلیم قرآن نشدند بدانکه ایشان به دنبال حق نیستند و از هوای نفسشان پیروی می نمایند. و قُلْ فَأْتُوا بِکتابٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ هُوَ أَهْدی مِنْهُما أَتَّبِعْهُ إِنْ کنْتُمْ صادِقین * فَإِنْ لَمْ یَسْتَجیبُوا لَک فَاعْلَمْ أَنَّما یَتَّبِعُونَ أَهْواءَهُم.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
و یکی از راه‌های مراجعه به انبیای الهی بررسی علوم انبیا و اوصیا است. اگر کسی در یک دانش متخصص شود، و پس از تخصص در آن رشته به محضر انبیا و اولیای الهی برسد، خواهد دید که هر چه مردم دنیا از راه تحصیل و تفکر به دست آورده‌اند پیامبران و جانشینانشان از راه وحی و باطن به بیشتر از آن دست یافته‌اند و علومی فراتر از علم بشری دارند که جز با اعجاز نمی‌تواند به دست آید. قرآن کریم و تعالیم بلند اسلام در هر موضوعی که سخن گفته برای متخصصین آن رشته اسباب شگفت و تحیر را رقم زده و عالی‌ترین و دقیق‌ترین مطالب را در آن باب بیان داشته است. در درسهای بعدی بیشتر با نمونه‌های گوناگونی از این دست آشنا میشویم.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
«انجیل» در زبان سریانی به معنای «بشارت» است. نام انجیل را انجیل گذاشته اند چون در سراسر آن بارها به آمدن منجی بعد از حضرت عیسی بشارت داده است. بشارتها و خصوصیاتی که در انجیل برای منجی بیان شده، دقیقاً منطبق بر پیامبر گرامی اسلام است و در اثبات این مطلب هم دانشمندان مسلمان و هم جمعی از مسیحیان مسلمان شده کتابهای فراوانی نوشته‌اند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
گاهی می پرسند وقتی ما هنوز حقانیت پیامبران الهی و ادیان آسمانی را نفهمیده‌ایم چگونه می‌توانیم به دنبال تهذیب نفس و تطهیر قلب خود حرکت کنیم؟ مگر نه این است که راه تطهیر قلب پیروی از انبیاءاست و فرض بر این است که هنوز به حقانیت ایشان پی نبرده‌ایم؟! جواب آنست که فهم حقانیت توحید و نبوت و ولایت نیازی به پیروی از ادیان الهی ندارد. اگر انسان به آنچه با عقلش می‌فهمد عمل نماید خداوند باب فهم و ایمان به آنچه را نفهیمده برایش باز می‌نماید. حضرت رسول اکرم (ص): مَنْ عَمِلَ بِمَا یَعْلَمُ وَرَّثَهُ اللَّهُ عِلْمَ مَا لَمْ یَعْلَم؛ هر کس بدانچه می داند عمل کند خداوند علم آنچه را نمی داند به او عطا خواهد نمود. (الفصول المختارة، ص: ۱۰۷)
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
برای ایمان آوردن به انبیای الهی و شناخت حجت های خداوند بر روی زمین راه های متفاوتی وجود دارد که در این درس به مهمترین این راه ها اشاره می شود: راه اوّل: تهذیب نفس و معرفت قلبی در فلسفه متعالیه به اثبات رسیده که محبت و جذب و کشش روحی میان دو نفر محصول شباهت و سنخیت آن دو با یکدیگر است. کسانی که واقعاً به هم محبت می‌ورزند، حتماً در جهات روحی با هم تناسب داشته و در نتیجه این تناسب به هم وصل می شوند. از همین رو یکی از راه‌ها برای کسانی که می‌خواهند اولیای الهی را بشناسند، این است که قلب و جان خود را تطهیر کرده و پاکیزه نمایند که اگر چنین شود خود بخود قلبشان به سوی اولیای الهی تمایل یافته و با ایشان گره می‌خورد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
ایمان از ماده «أمن» ساخته شده است؛ یعنی گرویدن و أمنیت و آرامش قلبی نسبت به چیزی یافتن. گاهی انسان چیزی را می فهمد ولی به آن ایمان نمی‌آورد؛ مانند کفاری که حقانیت خداوند و پیامبران الهی را می‌فهمیدند ولی از سر استکبار و خودخواهی حاضر به تسلیم در برابر حق نمی‌شدند. ایمان آوردن به انبیای الهی یعنی دل دادگی و آرامش قلب نسبت به دستورات ایشان که نتیجه آن تصمیم گرفتن به پیروی و اطاعت از آن است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
نکته چهارم: گاه نیز ممکن است برای برخی از انبیا و اولیا حالات و کارهایی پیش بیاید که اگر چه معصیت و مخالفت با امر قطعی الهی نیست، ولی می‌توانسته‌اند بهتر از آن هم عمل نمایند. این رفتارها را «ترک أولی» می نامند. مانند آنکه حضرت یونس قوم خود را پس از سالها دعوت و زحمت به حق نفرین نمودند، و بیشتر تحمل ننموده و از میان قوم خود خارج گشتند ولی خداوند دوست داشت که ایشان باز هم بیشتر صبر نموده و باز هم ایشان را تحمل کند. حضرت یونس از اینکه بیش از این صبر ننموده بودند توبه نموده و استغفار کردند و خداوند هم ایشان را بخشید. البته چنین مواردی را درتاریخ از پیامبر اکرم و اهل بیتشان سراغ نداریم.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
حال اولیاء خدا در این عالم چنین است. ایشان همیشه خود را در محضر خداوند می‌بینند و دوست دارند محو تماشای جمال او باشند ولی برای انجام وظیفه هدایت مردم مجبورند کمی هم به غیر خدا توجه نمایند و سپس در هنگام نماز و عبادت دوباره به سوی خداوند با تمام وجود بازگشته و از توجه کمشان به خداوند توبه و عذرخواهی نمایند. استغفارهای اولیایی که در نهایت مراتب کمال هستند از این باب است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
نکته سوّم: اولیای خدا در زندگی در این دنیا برای انجام امور روزمره و رسیدگی به مردم و هدایت ایشان مجبورند که از توجّه کامل نسبت به خداوند نزول کرده و فقط به خداوند توجّهی اجمالی داشته باشند و به رسیدگی به امور دنیا بپردازند. در این حال مجبور می‌شوند از توجه به خداوند بکاهند و این کار از منظر خود ایشان نوعی بی‌ادبی در محضر پروردگار است. مانند اینکه میهمانی بسیار محترم برای شما آمده و مشغول صحبت است و به جهت رعایت ادب در محضر او باید فقط به حرفهای او گوش کرده و با کسی صحبت نکنیم ولی ناگهان کودکی وارد شده و شروع به سر و صدا می‌کند و شما برای ساکت کردن کودک چند کلمه‌ای در گوشی با او سخن می‌گویید و سپس دوباره کاملاً به میهمان توجه کرده و از او عذرخواهی می کنید
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
انبیا و اولیا خدا گناه به معنای «مخالفت کردن با دستورات لازم الهی» هرگز نکرده و نمی‌کنند، ولی به حسب شرائط خاص خودشان گاه مجبور به کارهایی می‌شوند که ایشان را از توجه کامل به خداوند دور می‌نماید و از دید خودشان نوعی سرپیچی و خروج از ادب عبودیت می‌باشد و به همین علت دوباره به سوی خداوند بازگشته و توبه می‌نمایند. نکته دوّم: عذرخواهی فقط مخصوص کارهای اختیاری نیست، بلکه انسان وقتی حیاء زیادی داشته باشد حتی از کارهایی که مجبور است عذرخواهی نموده و عرض شرمندگی می‌نماید. مانند مریضی که نمی‌تواند بایستد و بنشیند، وقتی بزرگی به دیدن وی می‌رود، مریض از او به خاطر خوابیدن و درازکردن پادر محضرش عذرخواهی می‌نماید و می‌گوید بی ادبی مرا بخشید
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
قیام رسول خدا به دعوت مردم، و نهضتش علیه کفر و شرک، از قبل از هجرت و ادامه‌اش تا بعد از آن، و جنگهایی که بعد از هجرت با کفار مشرک به راه انداخت، عملی بود دارای آثار شوم، و مصداقی بود برای کلمه" ذنب" و خلاصه عملی بود حادثه آفرین و مساله ساز، و معلوم است که کفار قریش ما دام که شوکت و نیروی خود را محفوظ داشتند هرگز او را مشمول مغفرت خود قرار نمی‌دادند، یعنی از ایجاد دردسر برای آن جناب کوتاهی نمی‌کردند، و هرگز زوال ملیت و انهدام سنت و طریقه خود را، و نیز خون‌هایی که از بزرگان ایشان ریخته شده، از یاد نمی‌بردند، و تا از راه انتقام و محو اسم و رسم پیامبر کینه‌های درونی خود را تسکین نمی‌دادند، دست بردار نبودند. اما خدای سبحان با فتح مکه و یا فتح حدیبیه که آن نیز منتهی به فتح مکه شد، شوکت و نیروی قریش را از آنان گرفت،
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
«ذنْب» نیز در زبان عربی به معنای «عمل دنباله دار» یا «عمل پیامددار» گفته می‌شود و چون گناهان انسان پیامدهای ناگواری در دنیا و آخرت دارد در اصطلاح دینی به آنها نیز «ذنْب» گفته می‌شود. «غفران» نیز در زبان عربی به معنای بخشش نیست، بلکه معنای «پوشش» دارد و چون بخشیده شدن گناه موجب پوشیده شدن آن می‌باشد از آن به «مغفرت» و «غفران» تعبیر می‌کنند. با توجه به این دو نکته لغوی معنای آیه چنین می‌شود: تا خداوند اعمال پیامددار پیشین و پسین تو را بپوشاند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
امامان به علت نورانیت باطن تمایلی به شیطنت ندارند، ولی به اقتضاء بدن و عالم جسم تمایل به خوردن و آشامیدن و لذتهای جسمانی دارند ولی هیچ گاه این تمایلات بر عشق خدا غلبه نکرده و همواره نفس را در این مبارزه زمین می‌زنند و با اختیار خود بر آن غلبه می‌کنند. از همین رو امامان در عبادتها و روزه‌ها و ایثار و انفاقها در راه خدا الگوو اسوهٔ برای دیگران هستند و خداوند ایشان را به واسطه ایثارهایشان ستوده و آیاتی را چون سورهٔ «هل أتی» در مدح ایشان نازل فرموده است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
جمعی پنداشته‌اند که ائمّه (ع) از آغاز کودکی مانند فرشتگان بوده و هیچ تمایلی به معصیت در ایشان نبوده است و از همین رو معصومند. این تصور بسیار غلط است. یکی از تعلیمات مهم ائمّه به شیعیان در هنگام زیارت این است که در برابر امام (ع) شهادت دهند که: أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ جَاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِه (شهادت می دهم که تو در راه خدا آن طور که شایسته است جهاد و مبارزه نمودی) مجاهده و مبارزه همواره با سختی و فشار است و سختی در جایی معنا می‌دهد که انسان تمایلی دارد و بر خلاف تمایل خود حرکت می‌کند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
۵. عصمت امام و اختیار از نکات بسیار مهم این است که عصمت امام با اختیار او ناسازگار نیست. عصمت بدین معنا نیست که خداوند پامبران و امامان را به زور و اجبار از گناه باز می‌دارد و نگذارد که کار خطایی انجام دهند. بلکه عصمت محصول مجاهده و اختیار و انتخاب امام است. ریشه عصمت طهارت و نورانیت قلب و باطن امام است که سبب می‌شود در برابر میل به معصیت و گناه مقاومت نموده و همواره در جاده صدق و حق حرکت کند. امام به واسطه نوری که در دل دارد هیچ گاه در برابر تمایلات دنیوی مغلوب نشده و همواره بر هوای نفس غلبه می‌نمایند. آری! از آنجا که همه نورها و رحمتها از جانب خداوند است، نور قلب امام نیز از جانب خداوند نازل شده و در قلب او جاگرفته است
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
ب) عصمت در کودکی آیا امامان قبل از امامت نیز معصوم از گناه بوده‌اند؟ از آیات قرآن استفاده می‌شود که عهد امامت فقط به کسانی می‌رسد که در طول عمر خود هیچ گاه مرتکب ظلم نشده باشند و چون هر معصیتی به تصریح قرآن ظلم است، عهد امامت به کسانی می‌رسد که آن قدر طهارت داشته باشند که در طول عمر خود هیچ گاه معصیتی را مرتکب نشده باشند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
در علم کلام می‌گویند انبیا در سه چیز همواره معصومند: ۱. دریافت وحی از جانب خداوند ۲. نگهداری و ابلاغ آن به مردم ۳. عمل به وحی
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
رسول خدا (ص) در روز غدیر در دعا برای حضرت امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: علیّ مع الحقّ‌و الحقّ مع علیّ؛ اللّهمّ أدر الحقّ معه حیث دار. «علی با حق و حق با علی است؛ خداوندا هر جا که علی دور می‌زند و می‌گردد، حقّ را هم با او بگردان» نفرمودند خدایا علی را پیرو حق قرار بده، بلکه فرمودند: خدایا حق را دنباله‌رو علی قرار بده؛ یعنی علی را دردرجه‌ای قرار بده که ارزش حق به اوست و هر چه از او سر بزند چون از او سر زده حق گردد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸

حجم

۳۳۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۳۴ صفحه

حجم

۳۳۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۳۴ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان