کاش خدا نشانهیی شفاف به من نشان میداد! مثلا حسابی پُرپول در یک بانک سوییسی.
penelope
فکر: انسان چرا میکُشد؟ او برای غذا میکُشد. نه فقط برای غذا: معمولا نوشیدنی هم باید کنارش باشد.
penelope
ولی با وجود همهی اینها، چیزهایی هست که از مرگ هم بدترند. خیلیهایشان را سینماهای نزدیک خانهتان دارند همین الان نمایش میدهند.
penelope
مشکل این است که رهبران ما، ما را به خوبی آمادهی زندگی در جامعهی ماشینی نکردهاند. متأسفانه سیاستمداران ما یا فاقد صلاحیت هستند یا فاسد. گاهی اوقات در یک روز هم فاقد صلاحیت هستند هم فاسد.
penelope
وقتهایی که «ستمگران» خیلی جدی بشوند، اتفاقی میافتد که به آن میگوییم حکومت نظامی، و در آن هر جور مخالفتی ممنوع است، همینطور خندیدن، پاپیونبستن یا «گندهبک» گفتن به شهردار. در حکومت نظامی آزادیهای مدنی به شدت محدود میشوند، و هیچ حرفی از آزادی بیان نیست، گرچه افراد اجازه دارند موقع آهنگ گوشدادن سرشان را تکان بدهند.
penelope
راهنمای مختصر و البته مفید نافرمانی مدنی
برای پیادهکردن یک انقلاب دو چیز لازم است: شخص یا چیزی که اعتراض علیهی او انجام شود و کسی که واقعا پایه باشد و عملِ اعتراض را انجام دهد.
penelope
کلاکت آن موقع دنبال کلاهگیسش میدوید که از سرش افتاده بود. موقع دویدن، صدای فریاد بریسو را شنید. شبی تاریک بود و باد شدیدی میوزید و کلاکت مردد شد که آیا باید جانش را برای نجات یک غریبه به خطر بیاندازد یا نه. او نمیخواست چنین تصمیم مهمی را با شکم خالی بگیرد. بنابراین به رستوران رفت و شام خورد
penelope
کمال عقلی نیدلمن پس از تعمق بسیار او را قانع کرد که وجود ندارد، دوستانش وجود ندارند، و تنها چیزی که وجود دارد بدهی شش میلیون مارکی او به بانک است.
penelope
درک نیدلمن کار آسانی نبود. سکوت او به اشتباه به نشانهی سردبودن تعبیر میشد، اما درواقع فرد بسیار حساسی بود و یکبار بعد از مشاهدهی یک فاجعه در معدن، نتوانست کلوچهی دومش را بخورد.
penelope
اخترشناسان از سیارهیی غیرمسکونی به نام کوئلم یاد میکنند که اگر انسان با سرعت نور حرکت کند، شش میلیون سال دیگر به آن میرسد. اما آنها دنبال مسیر ویژهیی هستند که دو ساعت از طول این سفر کم میکند.
penelope