بریدههایی از کتاب المپیک در کتابخانه آقای لمونچلو
۴٫۶
(۳۷)
مشکل دوستان صمیمی همین است؛ وقتی زور میزنی تا وانمود کنی به چیزی فکر نمیکنی، آنها دقیقاً میدانند توی چه فکری هستی!
Book
«آره، شاید اینا رو بگن. شایدم بگن گاهی وقتا میبری، گاهی وقتا میبازی... اما مهم اینه که چهجوری بازی کنی.»
پشیز | pashiz
آدمهای آزاد، آزاد مطالعه میکنند.»
پشیز | pashiz
«اول باید چیکار کنیم؟»
آکیمی گفت: «گریه کنیم!
𝐑𝐎𝐒𝐄
پس حالا باید چیکار کنی؟»
آکیمی گفت: «باید بری دکتر برای گچکاری؟»
کایل خندید و گفت: «نخیر! دوباره باید بپری روی زین!»
𝐑𝐎𝐒𝐄
یادت باشه توی تیم، "منممنم" نداریم!
𝐑𝐎𝐒𝐄
همهٔ بچهها بزرگ میشوند، بهجز یکی
𝐑𝐎𝐒𝐄
«دیدمت، ولی نمیخوام جات باشم!»
𝐑𝐎𝐒𝐄
اون دختر روسی، دکتر زینفُلانزا، خودش با من تماس گرفت و پیشنهاد کرد که اول صبح دوشنبه برم کتابخونه. ظاهراً وکلای آقای لمونچِلو دارن اسناد انتقال مسئولیت نظارت بر کتابخونه به هیئتمدیرهٔ جدید رو آماده میکنن.»
المپیان؟:)
آکیمی گفت: «نه بابا! مگه بقیهمون تونستیم درست جواب بدیم؟ من که فکر میکردم جواب سؤال سوسکا میشه هری پاتر و زندانی آزکابان، چون توی شیرینیفروشی هانیدوک، خوشهٔ سوسک میخوردن.»
المپیان؟:)
کایل فقط یکی از تصویرهای نمایش داده شده روی گُنبد را شناخت؛ یک مرد کچل سبزرنگ با عینک تَهاستکانی که شلوارش از زانو بریده شده بود و داشت نخ بادبادکی را بهزور میکشید! حتماً خودِ بنجامین فرانکلین بود.
المپیان؟:)
همبرگر، هاتداگ، چیپس سیبزمینی، بستنی، کیک، شکلات، بیسکویت، پُفنبات، سیب کاراملی و کیک نارگیلی، مشغول پذیرایی بودند.
المپیان؟:)
منتظر شدند تا آقای لمونچِلو شروع رسمی مسابقات را اعلام و مشعل اُلمپیک کتابخانهای را روشن کند. سیِرا به همتیمیهایش توضیح داد که مردم انگلستان به همچینچیزی میگویند چراغقوه!
المپیان؟:)
سروکلهٔ تیم شمال شرقی با لباسهای دانشآموزی و خیلی هَریپاترطوری پیدا شد. آنها موقع رژهرفتن، آوازی را به زبان لاتین زمزمه میکردند.
المپیان؟:)
همه تشویق کردند. دکتر زینچِنگو پاشنهٔ کفشهایش را به هم کوبید و تعظیم کرد.
المپیان؟:)
«درسته. خانم راچِل...»
زینگ!
«آن شِرلی در خانهٔ سبز، نوشتهٔ اِل. اِم. مونتگُمِری!»
المپیان؟:)
تیم جنوب شرقی که دیان کاپریولا عضو آن بود، لباسهای چسبان و برّاقِ مسابقات اتومبیلرانی را پوشیده بودند که وَجببهوَجب آنها وصلههای جورواجور تکهدوزی شده بود.
المپیان؟:)
کتابخانه، انبار مهمات آزادی است
vania
در طول تاریخ، کتابهای زیادی به دست مردمی که از نوشتههای آن کتابها خوششان نمیآمد، سوزانده شدهاند
vania
کتابدارها، مبارزان فرهیختهٔ آزادی هستند
vania
حجم
۲۹۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
حجم
۲۹۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
قیمت:
۹۳,۰۰۰
تومان