بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اکو؛ جلد سوم | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب اکو؛ جلد سوم اثر پم مونیس رایان

بریده‌هایی از کتاب اکو؛ جلد سوم

امتیاز:
۴.۵از ۳۳ رأی
۴٫۵
(۳۳)
تو به‌اندازهٔ تموم رهبرای اُرکسترِ دیگه حق داری اینجا باشی. فقط یه قدم جلوی قدم قبلی بذار؛ و نگاه کن!»
B.A.H.A.R
آیا این استعداد تمام مدت در وجودش بود و منتظر بود کسی کشفش کند؟
B.A.H.A.R
«سؤال خوبیه، آیوی؛ ولی واسه بعضی سؤال‌ها جواب خوب وجود نداره.»
somayeh.
«چرا همه‌ش ازم قول می‌گیری؟» سوزان شانه بالا انداخت؛ «آخه... بعضی‌وقتا آدما می‌گن دوباره می‌بینیشون... ولی دیگه اونا رو نمی‌بینی!»
somayeh.
«سرنوشت تو هنوز قطعی نشده؛ حتی در سیاه‌ترین شب‌ها هم ستاره‌ای می‌درخشد، زنگی به صدا درمی‌آید و راهی برایت آشکار می‌شود.»
somayeh.
وقتی‌که می‌نواخت، به این فکر می‌کرد که گِرشْوین چگونه بیشتر قطعاتش را در قطار نوشته است. با آن تکان‌ها، لرزش‌ها و تَق‌تَق‌های روی ریل قطار. گِرشْوین صدای موسیقی را بین آن‌همه سروصدا می‌شنید. هر قطعه را مثلِ رژه‌ای می‌دید مرکّب از مردمی با رنگ‌های مختلف، پولدار و فقیر، ساکت و شلوغ؛ آمیزه‌ای از انسانیت.
B.A.H.A.R
کِنی رو به آیوی کرد و چشمک زد؛ «همه به کمی زیبایی احتیاج دارن، مخصوصاً توی این دورانِ سخت. مگه نه؟
B.A.H.A.R
تصمیم عاقلانه اینه؛ جایی بمونیم که واسه همه‌مون موقعیتای بیشتری هست و برای چیزی که فکر می‌کنیم درسته، بجنگیم.
B.A.H.A.R
ذهن آیوی از نورِ خانه‌ها، آهنگ ملایم و صدای برخورد دانه‌های باران روی زمین، پُر شد. چشم‌هایش را بست و حس کرد در زمان مُعَلّق شده است
somayeh.
«مامان می‌گه قلب آدما بزرگ‌تر از چیزیه که فکر می‌کنیم!»
somayeh.

حجم

۱۱۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

حجم

۱۱۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

قیمت:
۴۸,۰۰۰
۲۴,۰۰۰
۵۰%
تومان