بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اکو؛ جلد سوم | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب اکو؛ جلد سوم

بریده‌هایی از کتاب اکو؛ جلد سوم

امتیاز:
۴.۵از ۳۵ رأی
۴٫۵
(۳۵)
«مامان می‌گه قلب آدما بزرگ‌تر از چیزیه که فکر می‌کنیم!»
somayeh.
خنده‌داره! وقتی از خونه دوری، برای چه چیزایی دلت تنگ می‌شه! دلم برای بوی درختای پرتقال و بوی دستپخت مادرم تنگ شده. برای جَروبحثای دوتا خواهر کوچولوم سر اینکه کدوم اول باشه. دلم برای لباس معمولی پوشیدن تنگ شده؛ مثل ژاکت تو.
رهگذر معمولی
همه به زیبایی و نورِ موسیقی تو زندگیشون نیاز دارن، مخصوصاً توی لحظه‌های بد و سخت.
رهگذر معمولی
«مامان، باید اتاقش رو می‌دیدی! انگار یه پرنسس اونجا می‌خوابه. کمدش پُر از لباس بود. آرزومه نصف لباساش رو داشتم. همه‌چی داشت.» «آیوی! من دوست ندارم بشنوم تو به کسی حسادت کنی. آره اون وسیله داره، ولی اونا فقط وسیله‌ن. اونم یه دختره مثل تو. خوبه که یه دختر هم‌سن‌وسال خودت این نزدیکی پیدا کردی.»
رهگذر معمولی
«سرنوشت تو هنوز قطعی نشده؛ حتی در سیاه‌ترین شب‌ها هم ستاره‌ای می‌درخشد، زنگی به صدا درمی‌آید و راهی برایت آشکار می‌شود.»
رضوان

حجم

۱۱۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

حجم

۱۱۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

قیمت:
۶۸,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد