بریدههایی از کتاب ذن و هنر شاد زیستن
۳٫۹
(۲۰)
اگر نمیتوانی حقیقت را از آنجا که هستی (درون خودت) پیدا کنی، انتظار داری در کجا آن را بیابی؟
maria
سخن خاصی که دربرگیرندهٔ این منش در زندگی است و من آن را از ایچینگ نقل میکنم چنین است: «هر چیزی در زمان موعود اتفاق میافتد.» لازم نیست تمام مواد و مصالح پروژهای که در سر دارید در ابتدا فراهم باشد. آنها در زمان مقرر، گرد خواهند آمد. تنها چیزِ بااهمیت این است که حرکتِ روبهجلو داشته باشید و پیش بروید. دیری نمیپاید که زمان مقرر فرامیرسد، بهوسیلهٔ انرژیای که از شما حاصل میشود؛ گویی شما از ابتدای امر پول و امکانات داشتهاید و جریانی از رخدادها و یک سلسله تحرکاتی در جهان هستی پدید میآید که منتهی به موفقیت شما میگردد. واکنش شما حلقههای انرژی خلق میکند که آنچه را لازم دارید تا به ماجراجوییِ خود جامع عمل بپوشانید برایتان جذب میکند.
کاربر ۲۴۰۸۵۲۶
برای افتادن در دستاندازهای کوچک، تشکر و قدردانی کنید. گاهی موانعی کوچک نقطهضعفهای بزرگ را هویدا میکنند. این شاید همان نقطهٔ اصلیای باشد که باید در طب سوزنی از گرفتگی رها و آزاد شود تا انرژی آن ارتقا یابد.
بهرام
همگیِ ما چمدانهای ملالآور و سنگینی را از گذشته حمل میکنیم. تحقیر شدنها، کارهای بدی که عمدتاً درقبالِ ما انجام شده است، زخمهای روحی و دلشکستگیها، خاطرات از آنانی که به ما خیانت کردند، دروغ گفتند، ما را نردبان رشد خود قراردادند، و در آخر به ما بیاعتنا بودند. حتی دردها، بدبختیها، انتخابهای اشتباه، ازدست دادن چیزها، درک نکردنها، جهالتها، ازدست دادن دوستان، ناکامیها، ناامیدیها، و... . این فهرست بیپایان میتواند ادامه داشته باشد، اما حمل کردن این چمدانهای ملالآور، که همچون باری سنگین بر دوش میکشیم، و انتقالشان به اکنون و زمان حال بیفایده است
بهرام
ما هنوز یاد نگرفتهایم چگونه زمان را به عقب برگردانیم و رویدادها را عوض کنیم. قادر نیستیم آنچه را در گذشته اتفاق افتاده است تغییر دهیم، اما قادریم شیوهٔ نگرش خود را دربارهٔ حس و احساسی که از گذشته داریم تغییر دهیم. تا زجر و عذابمان در اکنون خاتمه یابد. دستکم با این شیوهٔ نگرش تباهشدن اکنونمان متوقف میشود
بهرام
همگیِ ما چمدانهای ملالآور و سنگینی را از گذشته حمل میکنیم. تحقیر شدنها، کارهای بدی که عمدتاً درقبالِ ما انجام شده است، زخمهای روحی و دلشکستگیها، خاطرات از آنانی که به ما خیانت کردند، دروغ گفتند، ما را نردبان رشد خود قراردادند، و در آخر به ما بیاعتنا بودند. حتی دردها، بدبختیها، انتخابهای اشتباه، ازدست دادن چیزها، درک نکردنها، جهالتها، ازدست دادن دوستان، ناکامیها، ناامیدیها، و... . این فهرست بیپایان میتواند ادامه داشته باشد، اما حمل کردن این چمدانهای ملالآور، که همچون باری سنگین بر دوش میکشیم، و انتقالشان به اکنون و زمان حال بیفایده است
بهرام
وقتی ادراکتان درمورد «هرچه پیش آید حکمتی و فایدهای برایم دارد» کامل میشود، آنگاه میتوانید برای آنانی که ناامیدند یا زخمهای روحی دارند تجاربتان را به اشتراک بگذارید؛ بهویژه زمانیکه آن واقعه برای آزمودنِ قوای جسمی و روحی شما بوده است و میخواسته درسی به شما بدهد.
بهرام
تعمداً به وقایعی درگذشته بیندیشید که شما را شاد میکنند، نه آنهایی که به شما آسیب میزنند.
بهرام
ضروری است که برای ماندن در شادمانیِ فراوان، حافظهٔ خود را بهکار گیرید و برگردید به زمانیکه یک کودک بودید. سپس بهآرامی جلو بیاید. تمام تجربههای کلیدی و بنیادی خود را دوباره زنده کنید، بدون اینکه درصدد استنتاج و فرجام هریک برآیید. شما باید این را دقیقاً در قلب و ذهن خود انجام دهید
بهرام
براساس اصول "ذن" هر پدیدهای که پیش میآید قطعاً بهترین چیزی است که میتوانسته رخ دهد.
ꎭꀤꈤꍏ
به حقیقت رسیدن همانا صمیمی شدن و یگانه گشتن با همهٔ مخلوقات است.
ꎭꀤꈤꍏ
دانا کسی است که میداند خرسندی و رضایتمندی بهسادگی ازطریق راضی بودن حاصل میشود. چیزی جز رضایت و قناعت به خرسندی و شادمانی نمیانجامد.
ــ تائو
ꎭꀤꈤꍏ
سادگی را در آغوش بگیر. راضی باش به آنچه هستی و در اختیار داری. نگذار هرکسی توفیق یافت این حقیقت را از تو برباید.»
ꎭꀤꈤꍏ
منشأِ حقیقیِ شاد بودن در درون ماست. شادی از واکنش ما نسبتبه شرایط مختلف زندگی نشئت میگیرد. ما قدرتی در جهان هستی قلمداد و صورتی هوشمند و توانا از جهان هستی محسوب میشویم. ما میتوانیم فکر کنیم، انجام دهیم، و قادریم خلق کنیم. تنها گذشتهگرایی و نگاه به گذشته است که به ما یاد داده است که افسوس بخوریم، غمگین باشیم، و رخدادها را رازگشایی نکنیم. اگر واکنش شما به رخدادها با شادمانی همراه باشد، شما شاد هستید.
ꎭꀤꈤꍏ
بدترین اوقات میتواند بهترین اوقات باشد
آگاه باش همهچیز همانند این است: یک وهم. تصویر قلعهای که در تودههای ابر بهوجود آمده است. هیچچیز آنچنانکه مینماید نیست.
ــ بودا
ꎭꀤꈤꍏ
بدترین دشمنِ تو نمیتواند بهاندازهٔ افکار لجامگسیختهٔ تو به تو لطمه بزند؛ اما وقتی این را فهمیدی، درخواهی یافت که هیچکس هم کمک زیادی نمیتواند بکند.
ــ دماپادا
Bardia
دو راهب نشسته و به پرچمی ساده نگاه میکردند. اولی دریافت که پرچم به جنبش درآمده است. راهب دیگر با نظر او موافق نبود. او میگفت این باد است که به جنبش و حرکت درآمده است. ششمین مرشدِ بزرگِ ذن از آنجا میگذشت و شاهد نزاع و مجادلهٔ آن دو بود. او گفت: «نه باد و نه پرچم بلکه این ذهن است که به جنبش و تکاپو افتاده و به خروش آمده است.»
سبب و نتیجه
بدترین دشمنِ تو نمیتواند بهاندازهٔ افکار لجامگسیختهٔ تو به تو لطمه بزند؛ اما وقتی این را فهمیدی، درخواهی یافت که هیچکس هم کمک زیادی نمیتواند بکند.
Bardia
راز و لبخند
هرگز نگو نمیتوانم. برای تو که بینهایت هستی، حتی زمان و فضا، در قیاس با طبیعت و طینت تو هیچاند. تو هر کاری را میتوانی انجام دهی.
مریم
والوار میگوید: «مصیبت و حادثهٔ ناگوار همچون سیل میخروشد و بالا میآید، اما یک ذهن نیرومند آن را آرام میکند. اگر از غم خوردن سر باز زدید آنگاه غم برای خودش به حزن و اندوه مینشیند.»
مریم
بدترین دشمنِ تو نمیتواند بهاندازهٔ افکار لجامگسیختهٔ تو به تو لطمه بزند
مریم
حجم
۹۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه
حجم
۹۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه
قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان