بریدههایی از کتاب آخرین سفر شاه
نویسنده:ویلیام شوکراس
مترجم:عبدالرضا هوشنگ مهدوی
انتشارات:انتشارات ذهن آویز
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۶از ۳۲ رأی
۳٫۶
(۳۲)
او توانسته است مسئله اسلام را تبدیل به یکی از جاذبههای گسترده در غرب بنماید. همانطور که یکی از مورخان به نام ادوارد مورتیمر اشاره کرده است، پیش از انقلاب اسلامی در ایران، در غرب نسبت به جنبههای معنوی اسلام علاقه ناچیزی وجود داشت؛ اعراب از لحاظ نفت و مسئله فلسطین و تروریسم شناخته میشدند، و ایرانیان در وجود شاه مشخص میشدند. تنها با روی کار آمدن آیتالله خمینی بود که سیاست و معنویت اسلام به صورت یک موضوع داغ در میان طراحان استراتژی و اشخاص اهل بحث و گفتگو، و سیاستمداران و نویسندگان درآمد.
با این همه مذهب شیعه که آیتالله خمینی معرف آن است بکلی با تسنن که
کاربر ۱۶۶۳۶۵۴
در ۱۸۷۲ بارون جولیوس دو رویتر تبعه بریتانیا امتیاز انحصاری احداث راهآهن و استخراج تقریباً کلیه معادن ایران را بدست آورد. بعدها لرد کرزن امتیاز مزبور را چنین نامید: «کاملترین نوع واگذاری دربست کلیه منابع صنعتی یک کشور به سرمایههای خارجی که نظیر آن هرگز به وهم و گمان احدی درنیامده و در تاریخ سابقه نداشته است.»
begi
پس از کشتار میدان ژاله، از طرف شاه به سربازان دستور رسیده بود که از خونریزی خودداری کنند. شاه مرتباً به اطرافیانش میگفت دیکتاتورها با کشتار مردم میتوانند سر کار بمانند، اما پادشاهان نمیتوانند. این بدان معنی بود که از آن پس از بکار بردن قوه قهریه اجتناب خواهد شد.
احسان رضاپور
سفارت حمله شود به او کمک خواهد شد و شماره تلفن مستقیم خود را برای موارد ضروری به او داد. ولی سالیوان بیدرنگ نقشه خود را برای
علی پیلپا
در آنجا آیتالله را وادار به سازش کنند و نتیجه را از طریق رادیو به آگاهی عموم برسانند. اما اگر آیتالله سازش نکرد چه کنند؟ ناچار او را از بین میبرند.
راهحل دیگر این بود که قبل از اینکه هواپیما به زمین بنشیند، به آن شلیک کنند یا در زمین فرودگاه تهران که پیروان امام برای استقبال آمدهاند، آن را منفجر سازند.
از میان این سه طرح، توطئهگران طرح اول یعنی منحرف ساختن هواپیما را ترجیح دادند. دو طرح دیگر مغشوشتر بود؛ چون موجب نابودی هر کسی میشد که با آیتالله پرواز کرده بود (هواپیما پر از روزنامهنگاران خارجی بود که بهای بلیطشان قسمتی از کرایه هواپیمای دربست ارفرانس را تأمین کرده بود). ولی در مراکش حتی نابودی این عده نیز مهم بشمار نمیرفت.
علی پیلپا
همیشه به پنجرههای سفارت ایران در واشینگتن قوطیهای خاویار و بطریهای شامپانی و بستههای کادو آویخته بود و تمام شهر به او تملق میگفتند تا اینکه انقلاب همه اینها را از زیر پایش جارو کرد. آنگاه اعمال نفوذهایی که کرده بود بیش از ریختوپاشهایش نقل مجالس و محافل شهر گردید.
در واشینگتن سالهای ۷۰ اردشیر زاهدی نقش یک مرد الواط شیفته خوشگذرانی را بازی میکرد که سیل اغذیه لذیذ و اشربه گرانبها را به حلق قدرتمندان و سرشناسان سرازیر میکرد. او یک نمایشگر افسانهای و «سسیل ب. دومیل» ضیافتهای شام بود که از بوسیدن هنری کیسینجر و لیزا مینلی و اندیوارهول و الیزابت تیلور به یک اندازه لذت میبرد ــ الیزابت تیلور یکی از مشهورترین معشوقههای بیشمارش بود.
علی پیلپا
اردشیر زاهدی نقش یک مرد الواط شیفته خوشگذرانی را بازی میکرد که سیل اغذیه لذیذ و اشربه گرانبها را به حلق قدرتمندان و سرشناسان سرازیر میکرد. او یک نمایشگر افسانهای و «سسیل ب. دومیل» ضیافتهای شام بود که از بوسیدن هنری کیسینجر و لیزا مینلی و اندیوارهول و الیزابت تیلور به یک اندازه لذت میبرد ــ الیزابت تیلور یکی از مشهورترین معشوقههای بیشمارش بود. اشخاص برجسته واشینگتن شیفته زاهدی بودند، هیچ جایی پرریختوپاشتر از سفارت ایران در خیابان ماساچوستس با سقف گنبدی آیینهکاری و پردههای ابریشمی مجلل و قالیهای گرانبها وجود نداشت که تالار آن با دو تصویر بزرگ شاه و ملکه تزئین شده و بوسیله شخصیت پر شر و شور زاهدی میزبان این ضیافتها، گرم و گیرا میشد. ساعتهای مچی طلا و خاویار و شامپانی و زنان زیبا بخشی از بذل و بخششهای بیحساب زاهدی
علی پیلپا
بعضی از پادشاهانی که هنوز بر سر کارند میکوشند نسبت به آنهایی که تخت و تاج خود را از دست دادهاند تفاهم نشان بدهند، ولی مشروط بر اینکه خودشان در کشورشان از قدرت کافی برخوردار باشند و بتوانند نسبت به مسائل دیپلوماتیکی که پیش میآید بیاعتنا بمانند.
بدینسان خود شاه بسیاری از پادشاهان سرنگون شده، از جمله پادشاهان سابق افغانستان و آلبانی و نیز کنستانتین پادشاه سابق یونان را زیر چتر حمایت خود گرفت. اومبرتو پادشاه سابق ایتالیا و خانوادهاش قراردادهای پرسودی با سازمانهای دولتی ایران منعقد کردند و سیمئون که زمانی پادشاه بلغارستان بود و اکنون در اسپانیا فروشنده اتومبیل است، یک قرارداد تهیه مواد خوراکی با ایران امضا کرد. سیمئون همچنین در لیست پادشاهانی قرار داشت که از ملک حسن کمک مالی دریافت میکردند.
علی پیلپا
اشخاص علاقه کمی به سیاست داشتند و جز اشتیاق مفرط به حفظ وضع موجود که به نفعشان بود و محافظهکاری کورکورانه که وادارشان میکرد هر کس را که چپ بیندیشد «کمونیست» بنامند، کاری نمیکردند. همین گزارش سیا به آنان برچسب «زنبورهای نر، چاپلوس، نوکر حاکم وقت» را زده است
Reza
گفت که از ولخرجیهای نامعقول ثروتمندان ایرانی وحشتزده شده است. یکی از مقامات بلندپایه دولت، ضیافتی به افتخار شاه و ملکه و سادات و همسرش برپا کرد. به نظر خانم سادات پلکان خانه این شخص از بلور ساخته شده بود، چندین کیلو خاویار روی میزهای باغ نهاده بودند، به شاخهها و تنه درختان میوههای مختلف آویخته بودند، موس شکلات در ظرفی به شکل قو عرضه شد، چندین دسته ارکستر به نوازندگی مشغول بودند و فوارهها آب میپاشیدند، بشقابها از طلای ناب بود. او هیچگاه در سراسر دنیا چنین افراطکاریهایی ندیده بود. وقتی که ضیافت را ترک کردند، به شوهرش گفت: «احساس میکنم در این کشور انقلابی روی خواهد داد.»
علی پیلپا
حجم
۵۵۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۵۹۰ صفحه
حجم
۵۵۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۵۹۰ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان