بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آخرین سفر شاه | طاقچه
تصویر جلد کتاب آخرین سفر شاه

بریده‌هایی از کتاب آخرین سفر شاه

۳٫۶
(۳۴)
اگر انگلیسیها پشت‌سر آیت‌الله خمینی نبودند، پس چرا «بی‌بی‌سی» انتقادها و رهنمودهای او را مرتب پخش می‌کند؟
عباس
شاه دست‌کم در مورد ایرانیان شنونده خوبی شناخته نمی‌شد. او بیگانگان را بهتر تحویل می‌گرفت. در هر حال در ایام گذشته هیچ فرد ایرانی که به او نظر مشورتی بدهد وجود نداشت. همه می‌دانستند که تنها مرجع تصمیم‌گیری شخص شاه است.
فرزانه
محمدرضا درست برخلاف خواهر دوقلویش اشرف، کمرو و حتی نرم و ملایم و فاقد اعتماد به نفس بود. در هفت سالگی نزدیک بود از بیماری حصبه بمیرد. در آن روزها واقعاً هیچ دارویی در تهران وجود نداشت. پزشکان مردد بودند و اعضای خانواده در اطراف بستر بیمار دعا می‌کردند. آنگاه تب به بالاترین درجه رسید و همه از او قطع‌امید کردند. محمدرضا ادعا می‌کرد که در این هنگام حضرت علی (ع) داماد پیامبر و دومین شخصیت مقدس اسلام به عقیده شیعیان بر او ظاهر شد و کاسه‌ای به او داد که مایعی در آن بود. او مایع را نوشید. فردای آن، تب فروکش کرد و حال او رو به بهبود رفت. او در سراسر عمرش این داستان را تعریف می‌کرد. این یکی از معجزات متعددی بود که به عقیده او برایش روی داده بود. ادعا می‌کرد که نظرکرده خداست.
عباس
به نظر مرانش لحظه غم‌انگیز ملاقات وقتی بود که شاه رو به سوی او کرد و گفت: «کنت عزیز، امیدوارم این مطلب را درک کنید که من نمی‌توانم به ملتم شلیک کنم.» مرانش با اندیشیدن به سیل تظاهرکنندگان که در تهران ایجاد وحشت می‌کردند، پاسخ داد: «اعلیحضرتا، در این صورت شما از دست رفته‌اید.» وقتی شرفیابی به پایان رسید، شاه با ادب فراوان مرانش را تا در خروجی همراهی کرد. عینکش را از چشم برداشت تا با او دست بدهد و در این حال نور به صورتش افتاد. مرانش او را خرد و درمانده یافت
mahdi890@
افزایش بهای نفت در شرف سرازیر کردن ثروتی عظیم و باورنکردنی به سوی ایران بود. اما این دلارهای نفتی به جای اینکه به پیشرفت کشور کمک کند، هرج و مرج و نومیدی را در میان میلیونها نفر از مردم پخش کرد و در همان حال فرصتهایی افسانه‌ای برای فساد در دربار، در میان خانواده شاه و بسیاری از شرکتهای خارجی و بازرگانان بوجود آورد.
عباس
مردم در کوچه و خیابان به رقص پرداختند و فریاد می‌زدند: «اکنون همه آزادند.»
عباس
هر کتابی درباره انقلابها نشان می‌دهد که انقلاب وقتی پیروز می‌شود که رئیس کشور اعصابش را از دست بدهد و شاه در چنین حالت بی‌تصمیمی بود.
شهریار
بدین‌سان خود شاه بسیاری از پادشاهان سرنگون شده، از جمله پادشاهان سابق افغانستان و آلبانی و نیز کنستانتین پادشاه سابق یونان را زیر چتر حمایت خود گرفت. اومبرتو پادشاه سابق ایتالیا و خانواده‌اش قراردادهای پرسودی با سازمانهای دولتی ایران منعقد کردند و سیمئون که زمانی پادشاه بلغارستان بود و اکنون در اسپانیا فروشنده اتومبیل است، یک قرارداد تهیه مواد خوراکی با ایران امضا کرد.
begi
بعضی از اطرافیان شاه، از جمله سرهنگ جهان‌بینی، به فکر یک توطئه ساده و غم‌انگیز افتادند. عملیات گروه کوماندویی اسرائیل در انتبه الگوی نقشه آنها بود. نقشه از این قرار بود که گروهی از آنان با هواپیمای دوم شاه به تهران مراجعت کنند و با فرماندهان نظامی که به وفاداری محض نسبت به شاه شهرت داشتند تماس بگیرند و آنها را متقاعد سازند که هواپیمای حامل آیت‌الله خمینی را حین پرواز از پاریس به تهران بربایند. بعد چه کنند؟ یک امکان این بود که هواپیما را در یک پایگاه نظامی دور از تهران به زمین بنشانند. برای جلوگیری از خشم میلیونها نفر که در خیابانهای تهران منتظر استقبال از امام بودند چه کنند؟ پیشنهادشان این بود که رادیو تهران اعلام کند هواپیما نقص فنی پیدا کرده و آیت‌الله خمینی بسلامت در فرودگاه دیگری بسر می‌برد.
العبد
اگر انگلیسیها پشت‌سر آیت‌الله خمینی نبودند، پس چرا «بی‌بی‌سی» انتقادها و رهنمودهای او را مرتب پخش می‌کند؟
احسان رضاپور
به قول شارل دوگل: «دولتها غولهایی هستند بی‌احساس.»
عباس
او توانسته است مسئله اسلام را تبدیل به یکی از جاذبه‌های گسترده در غرب بنماید. همانطور که یکی از مورخان به نام ادوارد مورتیمر اشاره کرده است، پیش از انقلاب اسلامی در ایران، در غرب نسبت به جنبه‌های معنوی اسلام علاقه ناچیزی وجود داشت؛ اعراب از لحاظ نفت و مسئله فلسطین و تروریسم شناخته می‌شدند، و ایرانیان در وجود شاه مشخص می‌شدند. تنها با روی کار آمدن آیت‌الله خمینی بود که سیاست و معنویت اسلام به صورت یک موضوع داغ در میان طراحان استراتژی و اشخاص اهل بحث و گفتگو، و سیاستمداران و نویسندگان درآمد. با این همه مذهب شیعه که آیت‌الله خمینی معرف آن است بکلی با تسنن که
کاربر ۱۶۶۳۶۵۴
در ۱۸۷۲ بارون جولیوس دو رویتر تبعه بریتانیا امتیاز انحصاری احداث راه‌آهن و استخراج تقریباً کلیه معادن ایران را بدست آورد. بعدها لرد کرزن امتیاز مزبور را چنین نامید: «کاملترین نوع واگذاری دربست کلیه منابع صنعتی یک کشور به سرمایه‌های خارجی که نظیر آن هرگز به وهم و گمان احدی درنیامده و در تاریخ سابقه نداشته است.»
begi
پس از کشتار میدان ژاله، از طرف شاه به سربازان دستور رسیده بود که از خونریزی خودداری کنند. شاه مرتباً به اطرافیانش می‌گفت دیکتاتورها با کشتار مردم می‌توانند سر کار بمانند، اما پادشاهان نمی‌توانند. این بدان معنی بود که از آن پس از بکار بردن قوه قهریه اجتناب خواهد شد.
احسان رضاپور
سفارت حمله شود به او کمک خواهد شد و شماره تلفن مستقیم خود را برای موارد ضروری به او داد. ولی سالیوان بی‌درنگ نقشه خود را برای
العبد
در آنجا آیت‌الله را وادار به سازش کنند و نتیجه را از طریق رادیو به آگاهی عموم برسانند. اما اگر آیت‌الله سازش نکرد چه کنند؟ ناچار او را از بین می‌برند. راه‌حل دیگر این بود که قبل از اینکه هواپیما به زمین بنشیند، به آن شلیک کنند یا در زمین فرودگاه تهران که پیروان امام برای استقبال آمده‌اند، آن را منفجر سازند. از میان این سه طرح، توطئه‌گران طرح اول یعنی منحرف ساختن هواپیما را ترجیح دادند. دو طرح دیگر مغشوش‌تر بود؛ چون موجب نابودی هر کسی می‌شد که با آیت‌الله پرواز کرده بود (هواپیما پر از روزنامه‌نگاران خارجی بود که بهای بلیطشان قسمتی از کرایه هواپیمای دربست ارفرانس را تأمین کرده بود). ولی در مراکش حتی نابودی این عده نیز مهم بشمار نمی‌رفت.
العبد
اشخاص برجسته واشینگتن شیفته زاهدی بودند، هیچ جایی پرریخت‌وپاش‌تر از سفارت ایران در خیابان ماساچوستس با سقف گنبدی آیینه‌کاری و پرده‌های ابریشمی مجلل و قالیهای گرانبها وجود نداشت که تالار آن با دو تصویر بزرگ شاه و ملکه تزئین شده و بوسیله شخصیت پر شر و شور زاهدی میزبان این ضیافتها، گرم و گیرا می‌شد. ساعتهای مچی طلا و خاویار و شامپانی و زنان زیبا بخشی از بذل و بخششهای بی‌حساب زاهدی به مهمانانش بود.
العبد
همیشه به پنجره‌های سفارت ایران در واشینگتن قوطیهای خاویار و بطریهای شامپانی و بسته‌های کادو آویخته بود و تمام شهر به او تملق می‌گفتند تا اینکه انقلاب همه اینها را از زیر پایش جارو کرد. آنگاه اعمال نفوذهایی که کرده بود بیش از ریخت‌وپاشهایش نقل مجالس و محافل شهر گردید. در واشینگتن سالهای ۷۰ اردشیر زاهدی نقش یک مرد الواط شیفته خوشگذرانی را بازی می‌کرد که سیل اغذیه لذیذ و اشربه گرانبها را به حلق قدرتمندان و سرشناسان سرازیر می‌کرد. او یک نمایشگر افسانه‌ای و «سسیل ب. دومیل» ضیافتهای شام بود که از بوسیدن هنری کیسینجر و لیزا مینلی و اندی‌وارهول و الیزابت تیلور به یک اندازه لذت می‌برد ــ الیزابت تیلور یکی از مشهورترین معشوقه‌های بی‌شمارش بود.
العبد
اردشیر زاهدی نقش یک مرد الواط شیفته خوشگذرانی را بازی می‌کرد که سیل اغذیه لذیذ و اشربه گرانبها را به حلق قدرتمندان و سرشناسان سرازیر می‌کرد. او یک نمایشگر افسانه‌ای و «سسیل ب. دومیل» ضیافتهای شام بود که از بوسیدن هنری کیسینجر و لیزا مینلی و اندی‌وارهول و الیزابت تیلور به یک اندازه لذت می‌برد ــ الیزابت تیلور یکی از مشهورترین معشوقه‌های بی‌شمارش بود. اشخاص برجسته واشینگتن شیفته زاهدی بودند، هیچ جایی پرریخت‌وپاش‌تر از سفارت ایران در خیابان ماساچوستس با سقف گنبدی آیینه‌کاری و پرده‌های ابریشمی مجلل و قالیهای گرانبها وجود نداشت که تالار آن با دو تصویر بزرگ شاه و ملکه تزئین شده و بوسیله شخصیت پر شر و شور زاهدی میزبان این ضیافتها، گرم و گیرا می‌شد. ساعتهای مچی طلا و خاویار و شامپانی و زنان زیبا بخشی از بذل و بخششهای بی‌حساب زاهدی
العبد
بعضی از پادشاهانی که هنوز بر سر کارند می‌کوشند نسبت به آنهایی که تخت و تاج خود را از دست داده‌اند تفاهم نشان بدهند، ولی مشروط بر اینکه خودشان در کشورشان از قدرت کافی برخوردار باشند و بتوانند نسبت به مسائل دیپلوماتیکی که پیش می‌آید بی‌اعتنا بمانند. بدین‌سان خود شاه بسیاری از پادشاهان سرنگون شده، از جمله پادشاهان سابق افغانستان و آلبانی و نیز کنستانتین پادشاه سابق یونان را زیر چتر حمایت خود گرفت. اومبرتو پادشاه سابق ایتالیا و خانواده‌اش قراردادهای پرسودی با سازمانهای دولتی ایران منعقد کردند و سیمئون که زمانی پادشاه بلغارستان بود و اکنون در اسپانیا فروشنده اتومبیل است، یک قرارداد تهیه مواد خوراکی با ایران امضا کرد. سیمئون همچنین در لیست پادشاهانی قرار داشت که از ملک حسن کمک مالی دریافت می‌کردند.
العبد

حجم

۵۵۲٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۵۹۰ صفحه

حجم

۵۵۲٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۵۹۰ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۴۸,۰۰۰
۲۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد