بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نا | طاقچه
تصویر جلد کتاب نا

بریده‌هایی از کتاب نا

ویراستار:فهیمه شانه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۷از ۲۳۰ رأی
۴٫۷
(۲۳۰)
«بیشتر از آنچه می‌خوانید، فکر کنید. اگر به صِرف خواندن عادت کنید، در بین متن‌ها و سطرها محدود می‌شوید. آن‌وقت نوآور نمی‌شوید.»
Zahra
در شبانه‌روز چند ساعت مطالعه می‌کنید؟ - جور دیگری این را بپرس؛ اینکه در شبانه‌روز چقدر با کتاب هستی؟ - چه فرقی بین این دو سؤال هست؟ - اگر بپرسی چند ساعت مطالعه می‌کنی، می‌گویم بین هشت تا ده ساعت. اما اگر بپرسی چند ساعت با کتاب هستی، جوابم این است که تا وقتی بیدارم و خوابم نرفته باشد با کتاب همنشینم. وقتی در خیابان قدم می‌زنم، به موضوعی فکر می‌کنم تا حل شود. زمانی‌که با قصاب حرف می‌زنم، در ذهنم مسئله‌ای است که قصد دارم حلش کنم. کنار سفره که می‌نشینم تا غذایی بخورم، سؤالی برای حل‌شدن در ذهنم می‌چرخد. بنابراین من مدام با کتاب هستم؛ کتاب با من زندگی می‌کند و من با کتاب زندگی می‌کنم.
Zahra
این سؤال‌ها و کنجکاوی‌ها برای او بشارت بودند. می‌گفت: «سؤال بیشتر از دعا مرا به خدا نزدیک می‌کند.»
سیما
گوشه‌ای کنار ضریح می‌نشست، درس‌هایش را می‌خواند و به مسئله‌های علمی فکر می‌کرد؛ انگار مسئله‌ها آسان می‌شدند و گره‌ها باز. این عادت خوش بین خودش بود و امام. تا اینکه دو روز نتوانست به حرم برود. بعد از دو روز، عبدالحسن او را صدا زد و گفت: «در عالم خواب امیرالمؤمنین (ع) به من گفتند: به فرزندم سید محمدباقر بگو چرا دیگر به درس ما نمی‌آیی؟» محمدباقر لبخندی زد و پس از آن این کلاس درس را هرگز ترک نکرد، تا روزی که در نجف بود و منعی نداشت.
وحید
اگر شاگردانش را می‌دید که بین راه سرشان به این‌ور و آن‌ور می‌چرخد، تشر می‌زد که از فرصت بین راه برای فکرکردن استفاده کنند. می‌گفت: «بیشتر از آنچه می‌خوانید، فکر کنید. اگر به صِرف خواندن عادت کنید، در بین متن‌ها و سطرها محدود می‌شوید. آن‌وقت نوآور نمی‌شوید.»
راحله
می‌گفت: «سؤال بیشتر از دعا مرا به خدا نزدیک می‌کند.»
وحید
«دختر رحمت است و پسر نعمت. در قیامت خداوند از نعمت سؤال می‌کند و به رحمت ثواب می‌دهد.»
سیما
جانم فدای عواطف و روح و قلب تو؛ قلبی که بر من گشودی و ارزش این برای من بیش از آن بود که همهٔ گنج‌های دنیا را به من هدیه بدهی،
سیما
فدای تو و دردها و اشک‌هایت شوم!
سیما
مرگ امری خدایی و برگشت‌ناپذیر و حکمی الهی است که بر پیامبران و همهٔ اولیای خدا رفته است و دفع‌شدنی نیست.
سیما
همیشه احساس می‌کرد جای قرآن در حوزه خالی است.
سیما
حاج عباس نامهٔ تعدادی از این جوان‌ها را آورد. ده‌پانزده دینار عراقی هم لای نامه بود. با زبانی ساده و خودمانی نوشته بودند: «ما نماز نمی‌خوانیم، روزه نمی‌گیریم، اما می‌دانیم شما مظلوم هستید. این پول ناچیز را از ما قبول کنید، شاید لازمتان شود. ما فردا ساعت سه بعدازظهر می‌آییم به کمک شما.»
جوینده
علم بزرگ‌ترین نعمتی است که خداوند پس از ایمان به بشر ارزانی می‌دارد
سیما
دکتر زکریا ابراهیم، که فارغ‌التحصیل دانشگاه سوربن و استاد دانشگاه الازهر بود و مکاتب غربی را خوب می‌شناخت و نقدهایش شهرت داشتند، بعد از خواندن این کتاب گفت: «اگر این کتاب به انگلیسی ترجمه شود، تفکر مادی باقی نمی‌ماند.» اما حوزه‌های علمیه به این کتاب توجهی نکردند درحالی‌که محمدباقر آرزو داشت این کتاب بین طلبه‌ها دست‌به‌دست شود.
جوینده
شبی که سرخوش می‌خواندم و به اینجا رسیدم: «مزد من از مردم عراق مانند مزد مسلم‌بن‌عقیل از اهل کوفه است. اگر داستان‌های پلیسی یا چیزهای احمقانه می‌نوشتم به من بیشتر احترام می‌گذاشتند و تقدیسم می‌کردند»، انگار در خلأ رها شدم. قدرشناسی چیز کمیابی است بین ما...
maryhzd
«شما عربید؟» محمدباقر لبخند زد و جواب داد: «بله، اما ریشه‌های ما به اصفهان برمی‌گردد.»
وحید
کتاب فدک در تاریخ را در فرصت تعطیلی حوزهٔ نجف، در ماه رمضان سال هزاروسیصدوبیست‌وهفت نوشت، درحالی‌که سیزده سالش بود.
وحید
یکی از شاگردانی که به‌تازگی به درس او می‌آمد پرسید: - استاد شما خانه از خودتان دارید؟ - بله. - کجاست؟ - در بهشت، ان‌شاءالله.
راحله
کسی باید از جان می‌گذشت و جلو می‌افتاد که این مردگیِ عادی‌شده را تکانی بدهد.
محمدرضا میرباقری
بهار دوازده سالگی، کتاب معالم‌الدین و ملاذالمجتهدین را دست برادر دید، آن را خواند و بر آن ایراد گرفت. اسماعیل در جواب گفت: «این همان ایرادی است که صاحب کفایه بر صاحب معالم گرفته.»
وحید

حجم

۲٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

حجم

۲٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۲۵صفحه بعد