بریدههایی از کتاب دختر ساعتساز
۳٫۶
(۲۲)
«مادرم درست بعد از این عکس مرد.»
«متأسفم.»
«مال خیلی وقت پیشه.»
«بازم متأسفم. من اینو فهمیدم که تأسف خوردن اصلاً زمان خاصی نداره.»
پریسا سپیدار
هنر تردستی یعنی بدانی مردم دوست دارند چه چیزی را ببینند و بعد دقیقاً همان چیز را نشانشان دهی.
پریسا سپیدار
من آن روزها خیلی چیزها آموختم، از جمله:
مال و مکنت آدم را زودباور میکند، خصوصاً زنها را
پریسا سپیدار
کسانی که دنبال شایعهاند روزی میآید که میشنوند برای خودشان هم شایعه درست شده
پریسا سپیدار
زندگی درازه؛ اما انسان بودن آسون نیست.
Tina
«هر ساعتی خاص و منحصربهفرده. و مثل آدمها، صورتش، چه ساده باشه چه زیبا، چیزی نیست جز ماسکی رو مکانیسم پیچیدهای که زیرش پنهان کرده.»
Tina
مردم سنگهای درخشان و تعویذ شانس را دوست دارند، اما فراموش کردهاند که قدرتمندترین طلسمها قصههایی هستند که ما برای خودمان و دیگران تعریف میکنیم.
میس سین
در جایی که لورن متهورانه و با جسارت زندگی کرده بود، الودی همیشه از شکست و ناکامی میگریخت و در برابرش جبهه میگرفت.
الان به ذهنش آمد که شاید لازم باشد کمی دل به دریا بزند و خطر کند. تلاش کند و بله، گاهی شکست بخورد. بپذیرد که زندگی فراز و نشیب دارد و آدمها گاهی اشتباه میکنند؛ و گاهی اشتباهات در واقع اشتباه نیستند، چون زندگی خط صافی نیست و حاصل تصمیمات ریز و درشت هر روز ماست.
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
تنها نکتهٔ مثبتی که میشد از دل جنگ بیرون کشید این بود که انسان به این درک برسد که در واقع چقدر کم نیازمند زنده ماندن است، و هر چیزی غیر از این درک چقدر کماهمیت است
پریسا سپیدار
میخواستم ببینی و بفهمی که عشق تسلیبخش یعنی چه. و اینکه چطور زندگی رو تقسیم کنیم، تقسیم واقعی، که اون طرف دیوارهای ساختهشده از اعتماد و یقینش هیچ چیزی برامون اهمیت نداشته باشه، چون دنیا خیلی پرهیاهوئه، الودی، و با اینکه زندگی پر از شادی و شگفتیه، سختی و رنج و بیعدالتی هم داره.
آیدا
حجم
۵۴۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۵۶۸ صفحه
حجم
۵۴۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۵۶۸ صفحه
قیمت:
۳۴,۰۰۰
تومان