بریدههایی از کتاب حافظ به گفتهی حافظ
۳٫۹
(۱۸)
بیگمان حافظ جلوههای زیبایی را در این جهان خاکی هم میدیده و عشق این جهانی هم داشته است. یک کور مادرزاد هم میتواند تصوّری از زیبایی داشته باشد و کور عاشق و عاشق کور هم همیشه در دنیا بوده است. اما حافظ، در شماری از غزلها، و نه در همه غزلها، از عشقی سخن میگوید که معشوقش از این جهان خاکی نیست، و عشق ورزی با او هیچ آدابی و تدبیری جز «طهارت به خون جگر» نمیخواهد.
سپهر
اما حافظ، غریب است و غریب میماند، و در آن غربت و تنهایی، چه رشادتی دارد که یکتنه به تمام ریاکاران روزگار خود میتازد، و پی گرفتن این مبارزه را برای مردم روزگاران پس از خود به ارث میگذارد. این غریب روزگاران، از تهمت کافری و نسبت دیوانگی هم بیمی ندارد و میداند که در این گستره بینهایت هستی، ذرّه وجود او، نه عظمت دستگاه آفرینش را متزلزل میکند، و نه در استواری آن اثری دارد:
بیا، که رونق این کارخانه کم نشود
به زهدِ همچو تویی، یا به فسق همچو منی
کاربر ۵۵۵۰۵۱۲
مدّعی، خواست که آید به تماشاگهِ راز
دستِ غیب، آمد و بر سینه نامحرم زد
سپهر
دیگران قرعه قسمت، همه بر عیش زدند
دل غم دیده ما بود که هم بر غم زد
سپهر
من ام که شهره شهر ام به عشق ورزیدن
من ام که دیده نیالوده ام به بد دیدن
سپهر
بال بگشا و صفیر از شجر طوبی زن
حیف باشد چو تو مرغی که اسیر قفسی
سپهر
شهر خالی است ز عشّاق، بود کز طرفی
مردی از خویش برون آید و کاری بکند؟
(۱۸۹: ۶)
و اگر شنیده یا خواندهاید که «دستی از غیب برون آید و کاری بکند» تصرّفی است که گویا پس از ویرانی حاصل از یورشهای تیمور لنگ در سخن حافظ کردهاند، و در دستنویسهای معتبر دیوان او نیست.
سپهر
زهی سجّاده تقوی که یک ساغر نمی ارزد!
سپهر
صوفیان جمله حریف اند و نظرباز، ولی
زین میان، حافظِ دل سوخته بدنام افتاد
سپهر
در کلام حافظ میان صوفی و زاهد، و میان خانقاه و صومعه فرقی نیست.
سپهر
حجم
۱۴۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۱۴۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
قیمت:
۲۸,۰۰۰
تومان