بریده‌هایی از کتاب یک سفر هزار فرسنگی با اولین گام آغاز می‌شود

هیچ‌گاه چیزی را توجیه نکن؛ دوستانت نیـازی به آن ندارند و دشمـنانت هم به‌هرحال هیچ‌گاه آن را باور نخواهند کرد.

ـ اگر می‌خواهید از شما انتقاد نکنند، کاری نکنید، چیزی نگویید، چیزی نباشید.

هیچ‌گاه چیزی را توجیه نکن؛ دوستانت نیـازی به آن ندارند و دشمـنانت هم به‌هرحال هیچ‌گاه آن را باور نخواهند کرد.

به نظر می‌آید افرادِ موفق زمان و انرژی بیشتری را صرف مسائل کوچکی می‌کنند که افراد ناکام اغلب به‌راحتی از کنارشان عبور می‌کنند.

همواره به خاطر داشته باشید که چیزی به نام شکست وجود ندارد. تمامی ناکامی‌ها موقتی هستند و گذرا. این رویداد عظیم پایانی ندارد...مگر این‌که شما بخواهید تسلیم شوید.

«کسی که تنها با هدف ثروتمند شدن شروع به کار می‌کند به‌جایی نمی‌رسد؛ باید اهداف بزرگ‌تری در سر داشته باشید.

ستوان رووآن بی‌آنکه گلـه و شکـایتـی کنـد و بگـوید «چرا من؟» با خودش گفت «چطور می‌توانم این مأموریت را به سرانجام برسانم؟» فقط اقدام کرد و مأموریت خود را با تمام دشواری‌هایش به پایان رساند.

رهبران اگر به دنبال کسب موفقیت‌اند، نخست لازم است بدانند کدام مسیر را باید در پیش گیرند و بعد از آن باید حواسشان باشد افرادی را در کنارشان داشته باشند که مناسب این کار باشند.

ـ شکستی در کار نیست، مگر آن‌که دست از تلاش بردارید.

ـ هیچ‌گاه چیزی را توجیه نکن؛ دوستانت نیـازی به آن ندارند و دشمـنانت هم به‌هرحال هیچ‌گاه آن را باور نخواهند کرد.

اگر حواستان به چیزهای کوچک باشد، مسائل بزرگ خودشان به بهترین شکل حل‌وفصل می‌شوند.

اهداف کلـی ذاتاً بسیار استراتژیک‌اند اما تا زمانی که اهداف عینی و زمان رسیـدن به آن‌ها را مشـخص نکـنیـد، به مرحلـه عمـل نمـی‌رسنـد. تعیین این مساله که چه کسـی، چه کاری را تا قبـل از چه تاریخـی انجام خواهد داد، یکی از همان قدم‌هایی است که وقتی بدانید چه قدرتی برای رساندن شما به رویدادهای عظیم دارد شگفت‌زده خواهید شد

ـ درک کنـید آنچـه دیروز درست از آب درمی‌آمد، ممکن است دیگر فردا جواب صحیح نباشد؛ پس دست از یادگیری و اصلاح برندارید.

اهداف و مقاصدتان را مشخص کنید، ضرب‌الاجل‌های واقع‌بینانه تعیین کنید، سپس مشغول گردآوری افراد و ابزارهای درست برای انجام کار شوید.

وقتی مشکلات از در و دیوار بر سرتان می‌بارد، آنچه سرسختی و توانایی پیشروی به شما خواهد داد همین «چرا» ی‌تان است.

«اکنون که به گذشته می‌نگرم، می‌توانم صادقانه بگویم هر موفقیتی که در کسب‌وکار نصیبم شد ماحصل یک شکست و بدبیاری بود و دقیقاً به همین دلیل است که می‌گویم در هر تجربه‌ای در زندگی، خیـری نهـفتـه است و این بر عهده ماست که این خیر را بیابیم و در بازی زندگی به‌پیش رویم. زمان‌هایی هست که تشـخیـص گام بعـدی برایمان دشوار است. مطمئناً گاهی هم پیش می‌آید که اوضاع از بد هم بدتر می‌شود؛ اما من از شما می‌خواهم باز نایستید، علی‌الخصوص در اوج ناکامی‌ها و دشواری‌ها. مسیرِ موفقیت به‌قدر کفایت نشانه‌گذاری شده است؛ مساله این است که تا چه اندازه حاضریم در جستجویش پایمردی کنیم

یادتان باشد بدون تغییر، پیشرفتی اتفاق نمی‌افتد و هیچ تغییری هم بدون زحمت و کمی خطر رخ نمی‌دهد.

خود را در موقعیت‌هایی قرار دهید که با موقعیت‌های عادی‌تان متفاوت است

درواقع، رهبرانِ شرکت‌هایی که از شرایط خوب به شرایط عالی می‌رسند، نمی‌پرسند «کجا» بلکه می‌گویند «چه کسی»؛ آن‌ها افرادِ مناسب را سوار اتوبوس کرده و افراد نامناسب را پیاده می‌کنند و سپس افراد مناسب را در صندلی مناسب می‌نشانند.» یافتن افرادی که بتوانند شما را در ساخت مجموعه‌ای موفق کمک کنند، مانند این است که بخواهید به دنبال سوزنی در انبارِ کاه بگردید

یادتان باشد بدون تغییر، پیشرفتی اتفاق نمی‌افتد و هیچ تغییری هم بدون زحمت و کمی خطر رخ نمی‌دهد.