بریدههایی از کتاب جهان مکتوب
۳٫۹
(۳۹)
حالا ناگهان همه میتوانند نویسنده شوند و از طریق شبکههای اجتماعی خوانندگانی پیدا کنند. سایر نویسندگان نگران آن هستند که در آینده به تولیدکنندگان محتوا بدل خواهند شد و آثارشان دیگر نه بهعنوان آفریدههای اصیل ذهنهای مستقل، بلکه همچون شکلی از خدمترسانی به مشتری قلمداد خواهند شد که برای برطرف کردن تقاضایی خاص طراحی شدهاند.
محسن
چرخهٔ سواد همیشه هم بیعیبونقص نیست. مطالعهٔ بیقاعده، چه خواندن انواع غلط متنهای مذهبی باشد چه رمانسهای عامهپسند، میتوانست آسیبهای فراوانی بههمراه داشته باشد.
محسن
«کلام ما سلاح ماست»
رئوف
اعجازبرانگیزترین قابلیت ادبیات همواره این بوده است که به خوانندگان خود امکان دسترسی به ذهن دیگران را میدهد، از جمله کسانی که سالهاست از دنیا رفتهاند.
محسن
هنگامی که از بودا سؤال کردند (۲۶۸) چه کاری پاداشی معنوی برابر با انباشتن رود گنگ از جواهرات دارد، پاسخ داده بود که فایدهٔ تعلیم یکی از سوتراهای او از این هم فراتر است. سوترای الماس حتی ستایشگران خود را به تحریر و نسخهبرداری تشویق میکرد. این تأکید بر کتابت به این ادعا انجامیده بود که: «هرجا این سوترا حاضر باشد، (۲۶۹) مثل این است که بودا و مریدان گرامیاش نیز در آنجا حاضرند.» بودا و متن نوشتاری یکی شده بودند. مانند موجودی زنده که خود را تکثیر میکند، سوترای الماس نسخههایی از خود را به وجود آورده بود و به متنی مقدس شبیه به آنچه عزرا خلق کرده بود شبیه شده بود.
esrafil aslani
هیچکس از گنریخ یاگودا، رئیس پلیس مخفی استالین، در امان نبود. او کسی بود که رقبای بالقوهٔ استالین، رفقای قدیمی و هرکس را که ممکن بود افکار مخالف در سر بپروراند یا تنها از بخت بد در زمان نامناسب در مکانی نامناسب باشد، بازداشت میکرد. یاگودا همچنین پس از شکنجه (۵۷۴) زندانیان را در دادگاههای نمایشی به اعتراف به گناهانشان واداشت و به این ترتیب ترس و وحشت را میان کل جمعیت پراکند.
محسن
با موفقیت رمان، تاریخ بار دیگـر خود را تکـرار کرد. درست همانطور که سروانتس نگران رمانسهای پرطرفدار بود، حالا افرادی بابت رمانها نگران شده بودند (همانطور که پیشتر نیز در ژاپن بوداییها و پیروان کنفوسیوس به رمان بانو موراساکی تاخته بودند). آموزگاران و کشیشان شروع به هشدار دادن علیه رمانها کردند و پزشکان کتابخوانها را همچون معتادان ترک دادند و امیدوار بودند آنان، خصوصاً زنان، را از خواندن داستان دور نگه دارند.
محسن
اگر ادبیات هرگز به وجود نیامده بود و قصهها فقط بهشکل شفاهی تعریف میشدند و هیچگاه به روی کاغذ نیامده بودند، چه بر سر ما میآمد
Chista
او سخنرانی نمیکرد. (۱۹۲) در عوض پیروانش را به طرح سؤال دعوت میکرد و بعد صبورانه به آنها پاسخ میداد، گاهی در قالب جملات کوتاه یا تصاویر، گاهی در قالب چیستان یا حکایتهایی تمثیلی که نیاز به توضیح بیشتر داشت. کار او بیش از آنکه آموختن باشد زدودن آموزههای پیشین و خنثی کردن عادتهای ذهن و زندگی آنان بود. آنان را تشویق میکرد تعلقات دنیوی خود به افراد و اشیا و حتی به خودشان را ترک کنند. آموختن مزایای کنارهگیری از این جهان کاری دشوار و گاهی حتی تناقضآمیز بود. شاگردان در کنارهگیری از جهان بهجز خودشان به کجا باید پناه میبردند؟
تراب
غرور به این خاطر که چیزی به این کوچکی میتوانست چنین قدرت فراوانی داشته باشد.
رودی ام
چهارده سال قبل از آن در سال ۱۵۱۹، هرنان کورتِس از خویشاوندان پیزارو از کوبا بهمنظور کاوش به سرزمین اصلی پا گذاشت و با افتخار آن را یوکاتان نامید، چیزی که از زبان محلیها شنیده بود. بعدها مشخص شد اسمی که (۳۹۹) او بر این شبهجریزه گذاشته به زبان مایاها یعنی «حرف زدنش مسخره است»
محسن
گرچه چاپ به همهفهم کردن و رواج کتاب مقدس کمک کرد و آن را از سلطهٔ کلیسا درآورد، درعینحال بهشکلی مسیحی از بنیادگرایی متنی دامن زد و این بنیادگرایی خوانندگان خود را ملزم به زندگی مطابق با قوانینِ وضعشده در متنی میکرد که در گذشتهای دور نوشته شده بود.
محسن
کتاب مقدس لوتر بهشکل اولیهای برای سایر ترجمههای کتاب مقدس بدل شد. بسیاری از آنها حالا با سانسور از سوی کلیسا روبهرو شدند و این موضوع در نهایت به پیدایش فهرست ننگین آثار ممنوعه انجامیدابزاری که کلیسا با آن سعی کرد کنترل چاپ را در دست بگیرد.
محسن
تنها چیزی که میتواند بقا را ضمانت کند استفادهٔ مداوم است. به گل یا سنگ اطمینان نکنید. ادبیات باید مورد استفادهٔ تمام نسلها قرار بگیرد.
niloufar.dh
در جهان جدیدی که بهواسطهٔ چاپ شکل گرفته بود، اهمیتی نداشت که شما رهبر عظیمترین سازمان جهان باشید یا مدعی باشید که از سوی خداوند صحبت میکنید. آنچه اهمیت داشت این بود که در مقام یک نویسنده چقدر توانمند هستید؛ این تنها چیزی بود که به شما مرجعیت میبخشید.
فرشاد خزایی
نوشتن حافظه را بهبود میبخشید و به آگاهی و خرد میانجامید. اما پادشاه مصری این هدیه را رد کرد، زیرا متوجه شد که درست عکس این صادق است. با این فناوری جدید مردم دیگر زحمت (۲۳۹) بهیادسپاری چیزها را به خود نمیدادند و در عوض به آن اتکا میکردند و در نتیجه توانایی آنها برای اندیشیدن تحلیل میرفت.
تراب
این تصور که اگر ادبیات هرگز به وجود نیامده بود و قصهها فقط بهشکل شفاهی تعریف میشدند و هیچگاه به روی کاغذ نیامده بودند، چه بر سر ما میآمد.
رودی ام
دربارهٔ آواز قو (۲۲۶) شنیدهاید که درست پیش از مرگ زیباترین آواز خود را میخواند؟ قوها به این خاطر چنین میکنند که در طلب مردن هستند و مرگ خویش را جشن میگیرند.
Judy
فلسفه چیزی غیر از آمادگی برای مردن نیست
Judy
در یکی از دراماتیکترین بخشهای کتاب مقدس، کاتبان تبعیدی حتی خدای خود را نیز همچون یک کاتب تصویر کردهاند. خدا ابتدا موسی را فرامیخواند (۱۳۹) تا به او قوانینی را دیکته کند که میخواهد قوم برگزیده طبق آن زندگی کنند. موسی وفادارانه همهچیز را مینویسد
طلا در مس
حجم
۴٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۵۰۶ صفحه
حجم
۴٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۵۰۶ صفحه
قیمت:
۲۲۷,۰۰۰
۱۵۸,۹۰۰۳۰%
تومان